یازده چهره برتر لیگ ایران

انتخاب تیم منتخب لیگ برتر به رسم هر سال انجام شد. برای گزینش مردان این تیم، عملکرد یک‌ساله در لیگ برتر مد نظر بود.

به گزارش اینتیتر به نقل از ایران ورزشی، پیام نیازمند (سپاهان)، محمدحسین کنعانی‌زادگان (پرسپولیس)، مسعود ریگی (استقلال)، طالب ریکانی (صنعت نفت آبادان)، مهدی تیکدری (تراکتور)، شیخ دیاباته (استقلال)، پیمان بابایی (تراکتور)، محمد‌ عباس‌زاده (تراکتور) و لوسیانو پریرا (فولاد) هم شایستگی‌های قابل توجهی داشتند و با کمی اغماض می‌شد نام آنها را در بین ۱۱ بازیکن منتخب قرار داد اما در نهایت این تیم به عنوان تیم سال برگزیده شد. دلیل انتخاب یحیی گل‌محمدی به عنوان برترین مربی سال هم قهرمانی او در سال ۹۹ با پرسپولیس، حضور در فینال و پایان دادن به سال ۹۹ با صدرنشینی پرسپولیس است؛ او از هر نظر برای رسیدن به این عنوان شایسته‌تر از همتایان خود محسوب می‌شود.

حامد لک (پرسپولیس)

بیش از ۱۰ سال بازی در تیم‌های لیگ برتری حامد لک را با وجود به جا گذاشتن آماری نه چندان خوب در ماشین‌سازی لیگ نوزدهم آنقدر آبدیده و باتجربه کرد که در کمترین زمان ممکن با دروازه‌بانی در پرسپولیس خو گرفت.

لک درست زمانی به دایره سرخ‌پوشان اضافه شد که علیرضا بیرانوند به سوی بلژیک پرواز کرد و پرسپولیس درگیر مهم‌ترین بازی‌های فصل خود در لیگ قهرمانان بود. لک اما بی‌آنکه از بازی در آسیا شوکه شود توانست با نمایشی تحسین‌برانگیز تیمش را تا فینال آسیا همراهی کند.

او در لیگ نیز آمار قابل دفاعی از خود به جا گذاشته و کمترین تعداد گل خورده را تا پایان سال ۹۹ به ثبت رسانده تا برای ورود به تیم منتخب در قیاس با هم‌پستی‌هایش صاحب امتیاز بیشتری شود.

سیدجلال حسینی (پرسپولیس)

۱۹ سال از اولین حضور سیدجلال با ملوان در لیگ برتر می‌گذرد و او همچنان یکی از مدافعان قابل اعتماد است. در آستانه چهل سالگی نشانه‌ای از فرتوتی در ساق‌هایش مشاهده نمی‌شود و پیوسته در قلب دفاع سرخ‌ها می‌درخشد.

آنهایی که در دوران مربیگری برانکو در حال نوشتن نامه خداحافظی سخره بودند باید همچنان منتظر بمانند. سیدجلال آنقدر آماده است که نمی‌توان زمانی را برای پایانش تخمین زد. شاید او در کنار لقب بهترین مدافع تاریخ فوتبال ایران، برچسب پیرترین فوتبالیست تاریخ را هم بر پیشانی بچسباند.

سیدجلال حتی در این ایام می‌تواند دوباره مربیان تیم ملی را برای بازگرداندنش به تیم ملی وسوسه کند. شاید تجربه او در بحرانی‌ترین روزهای تیم ملی که یک لغزش همه چیز را به باد خواهد داد، کمک حال تیم ملی باشد.

موسی کولی‌بالی (فولاد)

نام مدافع مالیایی زمانی برای همیشه در کتاب تاریخ فوتبال ایران به ثبت رسید که موفق شد با استقلال خوزستان به قهرمانی لیگ برتر در فصل سیزدهم دست یابد.

موسی در کنار دخسوس، زهیوی و بیت‌سعید یکی از مهره‌های کلیدی و اثرگذار آن تیم شگفت‌انگیز بود و موفق شد در اولین فصل حضورش در فوتبال ایران کاپ قهرمانی را مال خود کند. کولی‌بالی بعد از آن فروغ مورد توجه سپاهان قرار گرفت اما هرگز درخشش دوران بازی در استقلال خوزستان را نداشت.

کولی‌بالی اما با عبور از روزهای افول دوباره در قلب دفاع فولاد خوزستان به یکی از کلیدی‌ترین بازیکنان تبدیل شده تا دوباره اهواز میعادگاه او برای بازگشت به روزهای شکوه باشد. شاید اگر کولی‌بالی بچه اهواز بود هیچ فوتبالیست ایرانی را در قلب دفاع تیم ملی رقیب خود نمی‌دید.

امید نورافکن (سپاهان)

از استقلال که جدا شد به بلژیک رفت تا شاید به یکی از لژیونرهای مطرح فوتبال ایران بدل شود اما زمان حیاتش در شارلروا بسیار کوتاه بود و دوباره به استقلال بازگشت. رجعتی که بسیار کوتاه بود.

نورافکن که از بازگشت به استقلال راضی به نظر نمی‌رسید و اختلاف‌های بسیاری با مدیران وقت داشت، دوباره به بلژیک بازگشت اما پیشنهاد سپاهان آنقدر ایده‌آل بود که او را مجاب کرد دوباره به فوتبال ایران بازگردد و این بار در لباس زرد سپاهان در میادین ظاهر شود.

امید اکنون در وضعیتی است که می‌شود او را در صدر ۵ بازیکن آماده کنونی فوتبال ایران قرار داد. بازی‌های درخشان در پست دفاع و هافبک چپ سپاهان از او مهره‌ای با درجه بالایی از کارآمدی ساخته است. نورافکن اکنون در وضعیتی است که حتی می‌تواند بی‌رقیب در پست دفاع چپ تیم ملی هم به میدان برود.

وریا غفوری (استقلال)

میان مدافع_هافبک راست‌های فوتبال ایران همچنان وریا غفوری چیز دیگری است. حتی اگر تصمیم‌گیران تیم ملی همه استعداد‌های کاپیتان استقلال را نادیده بگیرند بازهم نمی‌شود به سادگی از کنار نبوغ و توانایی‌های این بازیکن گذشت.

گرچه وریا همچنان حسرت بازی در جام جهانی را می‌خورد و به دلیل میل بیشترش به بازی هجومی نتوانست پوئن آخر را از کارلوس کی‌روش دشت کند تا راهی روسیه شود اما به حدی در دل هواداران استقلال جا باز کرده که شاید خاطرات تلخ آن روزها را به دست فراموشی سپرده باشد.

علاوه بر خاطره تلخ تیم ملی که هنوز در پس‌زمینه ذهن آقای کاپیتان به تلخی به یادگار مانده، جریانی از یک سال پیش در تلاش است تا او را تمام شده جلوه دهد اما واقعیت این است که همچنان در جناح راست مهره کم‌نظیری است و هیچ تیمی بازیکنی با کیفیت او را
ندارد.

احمد نوراللهی (پرسپولیس)

سیر پیشرفت احمد نوراللهی در پرسپولیس به حدی مشهود بوده که حتی می‌توان او را بهترین بازیکن سال ۱۳۹۹ نیز نامید. نوراللهی در یک سال اخیر به اوج مرتبه‌های فنی یک هافبک کلاسیک دست یافته
است.

او در خط میانی تیمش چشم‌نواز بازی می‌کند و به تنهایی بخش اعظمی از مسئولیت‌های هافبک‌های میانی را به دوش می‌کشد. اعتماد به نفس، فضاسازی‌های مناسب، بازی بدون توپ، فیزیک ایده‌آل و گاه گلزنی از احمد نوراللهی هافبکی کامل پدید آورده است.

بی‌شک اگر سرمربی تیم ملی بخواهد خوش‌سلیقگی به خرج دهد باید نام او را در صدر مردان میانی‌اش قرار دهد. نوراللهی آنقدر آمادگی و مهارت دارد که بتواند نیاز‌های تیم ملی را در مرکز زمین برآورده سازد.

او یک مهره قابل اعتماد است که حتی از شایستگی‌های کافی برای بازی در تیم‌های اروپایی هم برخوردار است.

احسان حاجی‌صفی (تراکتور)

احسان حاجی‌صفی که حالا باید او را بازیکن سپاهان بدانیم در ترکیب تراکتور به آن اهداف آرمانی که در ذهنش بود دست نیافت و دوباره راهی نصف جهان شد تا شاید با تیمی که تمام اعتبارش را مدیون آن است، دوباره جام قهرمانی فوتبال ایران را به دست آورد. حاجی‌صفی حتی در بدترین روزهای خود در تراکتور نیز با فاصله بهترین بازیکن پست خود بود.

احسان از نظر تکنیکی یکی از برترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران هم هست و لااقل در ۱۰ سال اخیر فوتبال ایران چپ پایی همچون او را د رخود پرورش نداده است.

حاجی به حدی برخوردار از استعداد است که قابلیت بازی در ۳ پست را دارد اما بی‌شک آرمانی‌ترین نقطه برای او بازی در خط میانی است تا هم وظایف دفاعی را انجام دهد و هم وظایف هجومی را. او بازیکنی بود که می‌توانست خلأ یک هافبک طراح و در عین حال فیزیکی را در خط میانی استقلال پر کند اما احسان در نهایت دوباره لباس زرد را انتخاب کرد.

وحید امیری (پرسپولیس)

یکی از نقش‌آفرینان اصلی موفقیت‌های پرسپولیس در سال‌های اخیر است. وحید امیری که می‌شود او را بی‌حاشیه‌ترین(بخوانید مجبوب‌ترین) فوتبالیست ایران نامید تلاش قابل تقدیری در موفقیت‌های تیمش داشته است.

امیری جزو آن دسته فوتبالیست‌هایی است که به بالا بردن شخصیت پرسپولیس کمک بسیاری کرده است. او هرگاه به بازی گرفته می‌شود در اوج مسئولیت‌پذیری در میدان ظاهر می‌شود و هرگاه مربیان روی نیمکت قرارش می‌دهند بی‌آنکه دردسری ایجاد کند منتظر فرصت
می‌ماند.

امیری از یک حرفه‌ای‌گری ذاتی برخوردار است که شاید چنین رویه‌ای برخاسته از تربیت خانوادگی‌اش باشد.
پیش‌تر می‌گفتند فوتبالیست‌های مأخوذ به حیا پیشرفت چندانی نمی‌کنند اما امیری تعریف دیگری پیش روی‌مان قرار داد و نشان داد می‌شود بیرون گود آرام بود و در میدان بازی توفان کرد.

مهدی قایدی (استقلال)

عملکرد مهدی در یک سال اخیر جای هیچ شبهه‌ای را باقی نمی‌گذارد که او یکی از آماده‌ترین فوتبالیست‌های لیگ برتر است. شاید اگر مهدی با استقلال قرارداد نداشت اکنون به عنوان یکی از لژیونرهای فوتبال ایران معرفی می‌شد اما قرارداد بلندمدت مدیران سابق استقلال با این بازیکن سبب شده شماره ۱۰ راهی جز ماندن و درخشیدن در استقلال پیش روی خود نبیند.

مهدی در خط حمله استقلال به واقع عنصری اثرگذار است. او با بازی فوق زیبای خود حتی تحسین کارشناسان بین‌المللی را برانگیخه و شکی نیست بعد از لیگ بیستم تیم‌های زیادی را خارج از مرز‌ها خواهان خود خواهد دید.

قایدی اما در تلاش است راهی لیگ‌های اروپایی شود که برای رسیدن به این مهم باید بازهم در خط آتش استقلال چشم‌ها را خیره کند و گل‌های مهمی به ثمر برساند. قایدی آنقدر به اوج رسیده که حتی در میان انبوهی از مهاجمان لژیونر می‌شود انتظار حضورش در ترکیب تیم ملی را هم داشت.

امین قاسمی‌نژاد (شهرخودرو)

امین قاسمی‌نژاد از آن دسته بازیکنانی است که کمی دیر در فوتبال ایران چهره شد. او اکنون ۳۴ ساله است و اگر همه عوامل فراهم باشند شاید نهایت تا ۲ سال دیگر بتواند در سطح اول فوتبال ایران بازی
کند.

با این حال امین آنقدر درخشیده که در این سن آبی‌ها را مجاب کرده در نقل و انتقالات نیم فصل تلاش بسیاری برای به خدمت گرفتنش انجام دهند و حتی رقم قابل توجهی به باشگاهش بپردازند.

قاسمی‌نژاد که خود را یک استقلالی تمام عیار می‌داند نیم‌فصل دوم برای استقلال توپ خواهد زد اما حضور او در ترکیب آبی‌ها دلیل نمی‌شود که روزهای خوشی که برای مشهدی‌ها رقم زد را از یاد ببریم. بی‌شک اگر او در ترکیب شهرخودرو حضور نداشت این تیم اکنون وضعیتی بغرنج را در لیگ تجربه می‌کرد.

سجاد شهباززاده (سپاهان)

سجاد شهباززاده همین حالا به اندازه آقای گل فصل نوزدهم برای سپاهان گل زده است.

سجاد که فصل پیش هم یکی از گلزنان تیمش بود و آثار تغییر را در سپاهان از خود بروز داده بود حالا در لیگ بیستم به اوج شکوفایی رسیده و مدعی اول آقای گلی لیگ است.

شهباززاده پیش از آنکه به نقطه طلایی امروز برسد در فوتبال ایران مهره شناخته شده‌ای بود. او به واسطه حضور در استقلال همواره به عنوان یکی از مهاجمان گلزن لیگ محسوب می‌شد اما دوران او در استقلال به قدری پرفراز و نشیب بود که هرگز با اوضاع کنونی‌اش در سپاهان قابل قیاس نیست.

به واقع می‌توان گفت سجاد در اصفهان دوباره احیا شد و نظم و آرامش باشگاه اصفهانی توانست از او همان مهاجمی را بسازد که سال‌ها پیش مربیان استقلال آرزویش را داشتند.

سرمربی: یحیی گل‌محمدی

حضور یحیی روی نیمکت پرسپولیس مصادف شد با قهرمانی در لیگ برتر. شاید روزی که یحیی از شهرخودرو جدا شد و سکان هدایت سرخ‌ها را در دست گرفت کمتر کسی تصور می‌کرد آقا معلم سال‌های دور بتواند اولین جام قهرمانی‌اش در قامت مربی را در پرسپولیس جشن بگیرد اما قهرمانی او با پرسپولیس هرگز رویا نبود و یحیی توانست در لیگ نوزدهم کشتی پرسپولیس را دوباره به ساحل قهرمانی سوق دهد و این باشگاه را صاحب چهارمین جام پی‌درپی کند.

گل‌محمدی بعد از قهرمانی با سرخ‌ها عملکرد خیره‌کننده‌ای با این تیم در لیگ قهرمانان آسیا داشت. او به رغم آنکه به سبب گوناگون با کمبود‌های نفری مواجه بود اما توانست با کمک بازیکنان جدید سرخ‌ها را تا فینال آسیا سوق دهد و حتی به جام قهرمانی هم نزدیک شود. یحیی شاید در آینده‌ای نه چندان دور گزینه اول هدایت تیم ملی هم باشد و بتواند همان افتخاراتی که با پرسپولیس رقم زد را با تیم ملی هم تکرار کند. او را در حقیقت باید موفق‌ترین مربی ۵ سال اخیر فوتبال ایران نامید که سکان هدایت هر تیمی را به دست گرفته، منشأ تحول و اثرگذاری بوده است.

اینتیتر را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.