ماجرای رفت و آمدهای مردان غریبه و نامحرم به خانه زن بیوه مشهدی!

کد خبر : ۳۶۷۱۱۷
ماجرای رفت و آمدهای مردان غریبه و نامحرم به خانه زن بیوه مشهدی!

یک خودروی سواری پژو داخل کوچه‌ای در یکی از مناطق حاشیه شهر مشهد توقف کرده بود. دقایقی بعد خودروی گشت کلانتری نیز وارد کوچه شد.

به گزارش اینتیتر به نقل از اندیشه قرن، یک خودروی سواری پژو داخل کوچه‌ای در یکی از مناطق حاشیه شهر مشهد توقف کرده بود. دقایقی بعد خودروی گشت کلانتری نیز وارد کوچه شد.

راننده خودروی سواری برای خودروی پلیس چراغ داد. ماموران انتظامی و راننده و سرنشین خودروی سواری پیاده شدند و به طرف خانه‌ای رفتند که در کوچک آن با ضدزنگ‌، رنگ به خود گرفته بود.ماموران زنگ خانه را به صدا درآوردند. زنی جوان در را باز کرد‌؛ اما با دیدن ماموران در را بست و به داخل خانه دوید. در این لحظه ماموران انتظامی با حکم قضایی وارد خانه شدند.آن‌ها زن جوان را درحالی دستگیر کردند که مواد‌مخدر را داخل چاه سرویس بهداشتی خانه می‌ریخت. در بازرسی از محل، ٧گرم و ۸۰سوت کریستال، ٨گرم و ۲۰سوت شیشه و ١٢گرم و۵۰سوت حشیش باقی‌مانده از مواد‌مخدر امحاشده کشف شد.پلیس در ادامه بازرسی‌های خود یک دستگاه ترازوی دیجیتال‌، ٢میلیون و ۲۰۰هزار تومان وجه نقد حاصل از فروش مواد‌مخدری که در بسته‌های ۵و۱۰هزارتومانی فروخته می‌شد و همچنین ٨دستگاه گوشی تلفن‌همراه بدون کارتن و مدارک کشف کرد.درپی دستگیری این زن‌، همسایه‌های او با ابراز خرسندی خود از این اقدام ضربتی ماموران کلانتری۴۳ مشهد ابراز رضایت کردند و درمقابل عوامل انتظامی اظهار داشتند: «این زن خانه خود را به پاتوق افراد فاسد و معتاد تبدیل کرده بود و با رفت‌وآمد افراد مشکوک به این خانه ناامنی شدیدی در محله‌مان ایجاد شده بود.»

از طلاق تا فروش مواد

متهم پرونده که زنی ۳۰ساله است، در تحقیقات اولیه اظهار کرد: «زندگی‌ام با مشکل‌هایی روبه‌رو بود و برای خرج زندگی‌ام مانده بودم؛ اما به‌جای آنکه به فکر زندگی آبرومندانه‌ای باشم، به پیشنهاد یک آدم نااهل از مسیر زندگی خارج شدم.»زن جوان افزود: «خانه اجاره‌ای را از ۱۵روز قبل به پاتوق خرده‌فروشی مواد تبدیل کردم و تصورم این بود که با پولی که از این راه به جیب می‌زنم، می‌توانم بدبختی‌هایم را حل کنم؛ اما این فکر غلط‌، سرابی بیش نبود و من به بدبختی بزرگ‌تری افتادم.»

زن ۳۰ساله آهی کشید و افزود: «راه زندگی و مسیر سرنوشت یک‌طرفه است. هرکس حواس خود را جمع کرده و بخواهد خوب زندگی کند، می‌تواند سالم و صحیح به مقصد برسد؛ اما افرادی مثل من که دنبال خلاف بروند و انتخاب‌های اشتباه داشته باشند، هرروز که از عمرشان می‌گذرد، دردسرها و مشکلاتشان بیشتر خواهد شد؛ درست مثل سرنوشت من که از یک ازدواج اشتباه خیابانی به طلاق و بعد هم اعتیاد و بیکاری و این فلاکت افتادم، البته به قول یکی از دوستانم که همیشه نصیحتم می‌کرد، در همین جاده یک‌طرفه زندگی هم پارکینگ‌هایی هست که اگر در موقع مشکل یا اشتباه در پارکینگ توقف کنیم و با فکر برای ادامه مسیر تصمیم بگیریم، شاید ادامه راه را بتوانیم خوب پیش برویم.»او درخصوص تنهایی‌هایش در زندگی بیان کرد: «من بعد از طلاق حس می‌کردم آخر دنیا هستم و با احساس شکست، خودم را لعن و نفرین می‌کردم و با حس حقارتی که نسبت به خود داشتم، تن به خفت وخطاکاری دادم؛ درصورتی‌که طلاق، آخر راه زندگی‌ام نبود.

نظرات بینندگان