پنیر الاغ کیلویی 25 میلیون تومان در فروشگاههای شمال تهران!
پنیر الاغ کیلویی 25 میلیون تومان در برخی فروشگاههای شمال تهران به فروش میرسد. این در حالی است که متخصص تغذیه خدیجه رحمانی میگوید که خاصیت این مواد غذایی کمیاب را خوراکیهای معمولی هم دارند.
به گزارش اینتیتر به نقل از فارس، یک کیلو قارچ ترافل با خواص معجزهآسا 15 میلیون تومان، پنیر الاغ کیلویی 25 میلیون تومان برای درمان بیماری، مرغوبترین گوشت دنیا؛ گاو واگیو هر کیلو بین 250 تا 500 یورو معادل 35 میلیون تومان به فروش میرسد. این آگهی فروش مواد غذایی با قیمت میلیونی در یکی از فروشگاههای مواد غذایی شمال تهران است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی خدیجه رحمانی دیروز گفت که برخی از غذاها به دلیل کمیاببودن گران هستند، اما لزوماً مغذی نیستند و همان ارزش غذایی که در تعریف بسیاری از آنها عنوان میشود در مواد مشابه غذایی دیگر نیز موجود است. مثلا تمام مواد مغذی مورد نیاز بدن که از خاویار تامین میشوند را ماهی قزل آلا هم میتواند تامین کند.
چند سال قبل هم انتشار خبر سرو بستنی با روکش طلا در برخی کافههای شمال تهران سروصدای زیادی راه انداخت. بستنی که متقاضیان برای خریدن آن باید هزینه میلیونی پرداخت میکردند و در تهیه آن 2 گرم و 30 سوت طلای خوراکی استفاده میشد.
به گفته متخصص تغذیه، قارچ عادی هم مثل قارچ ترافل که کیلویی 15 میلیون فروخته میشود خاصیت دارد یا مثلاً درباره گوشت گاو واگیو گفته میشود که سطوح بالایی از اسید چرب امگا 3 و امگا 6 را دارد. اما اسید چرب امگا 6 در همه مواد غذایی موجود است.
مصرفگرایی بهصورت خاص آن در بین کشورهای درحالتوسعه بعد از جنگ جهانی دوم رواج پیدا کرد. این در حالی است که گسترش الگوی مصرف کالاهای لوکس آسیبهای فرهنگی بسیاری را به دنبال دارد.
مشاور و روانشناس مهدی مسلمی فر معتقد است این طبیعی است که آدم پولدار بخواهد گرانترین و خاصترین مواد غذایی را خریداری کند. چون روند طبیعی مصرفگرایی در جامعه همین است و همیشه اجناسی وجود دارد که قشر خاصی توانایی خرید آن را دارند.
اما در مقابل روانشناس علیرضا موفق میگوید مصرفکنندگان کالاهای لوکس از این کالاها بهعنوان ابزاری برای ابراز وجود، خودنمایی و نمایش ثروت استفاده میکنند و اصلاً خاصیت تغذیهای داشتن یا نداشتن کالاها برایشان مهم نیست.
جامعهشناس میرحسین شرفالدین معتقد است برای نجات جامعه از مصرفگرایی باید فرهنگسازی کرد. اینکه هر کسی از داشتههایش بهاندازه نیاز و بهدرستی استفاده کند. مثلاً روزنامهها میتوانند در زمینه مصرفگرایی و باورهای غلط آن گزارش و مقاله تهیه کنند. در خصوص همین مواد غذایی گران باید اطلاعرسانی کرد تا حتی پولدارها پولشان را جای دیگری خرج کنند. از تأثیر کمپینها نباید غافل شد. مثلاً کمپین نه به مصرفگرایی راه بیفتد تا به تدریج ارزشهای جامعه تغییر کند.