پدر حسن یزدانی از خجالت ملت ایران درآمد!
پدر حسن یزدانی در گفتوگویی راجع به شکست فرزندش در فینال المپیک ۲۰۲۴ به منتقدان پاسخ تندی داد.
به گزارش اینتیتر به نقل از برترینها، همان ثانیههای اول فینال، کتف حسن از جا در رفت. کشتیگیر بلغاری هم تشخیص داد که حسن نمیتواند کشتی بگیرد. حسن تا جایی که توان داشت، مثل یک سرباز مبارزه کرد.
بعضیها انگار از کشتی چیزی نمیفهمند. به هر حال هر انسانی دشمنانی دارد. حتی رهبر و رییس جمهور ما هم دشمن دارند. برخی به او حسادت میکنند. حسن با یک دست کشتی گرفت، کسانی که راجع به او نظر منفی میدهند، میتوانند با یک دست دکمه شلوارشان را ببندند؟ حسن تا آخرین نفس برای میهنش جنگید.
دامون قنبرزاده، منتقد سینما درباره اظهارنظر تازه پدر حسن یزدانی و برخی رفتارهای نابهنجار عدهای از قهرمانان پس از کسب مدال در المپیک مینویسد: اوضاع ما را ببینید؛ ورزشکارانی که در المپیک مدال آوردهاند، حالا صبح تا شب حلواحلوا میشوند و نهتنها برایشان فرش قرمز پهن میکنند، بلکه خیلیهایشان از اینکه ما نیامدهایم دستبوسشان یا روی شانههایمان حملشان نکردهایم، کم مانده ما را بخورند! پدر حسن یزدانی با اعتمادبهنفسی عجیب رو به دوربین میگوید: کسانی که از پسر کشتیگیرم انتقاد میکنند، خودشان نمیتوانند با یک دست دکمهی شلوارشان را ببندند. یعنی پیرمرد راستراست توی چشمهای ما نگاه میکند و انتظار دارد چون پسرش مدال گرفته، ما باید برای او خم و راست شویم. میبینید اوضاع ما را؟!
یا آن یکی ورزشکار را با هزار جور خدم و حشم به استودیوی ضبط میآورند و او هم میگوید آرزویش است رشتهی پزشکی بخواند و از قضا این پیام بهسرعت به گوش رییسجمهور و مقامات دیگر هم میرسد و در نهایت هم به احتمال خیلی زیاد، او را در این رشته خواهند پذیرفت. سایر ورزشکاران هم کموبیش با همین رفتارها، حرفها و درخواستهای عجیب و پرادعا، به میدانی جدید، بعد از میدان المپیک، پا گذاشتهاند که حسابی پربار است. این اعتمادبهنفس و طلبکار بودن از کجا میآید؟ خواهم گفت.
حالا میدانید آن دختر بامزهی چینی که در المپیک مدال گرفت، روی سکو رفت و گاز زدن مدالش در فضای مجازی وایرال شد، بعد از بازگشت به کشورش، چه میکند؟ او در هیبت گارسون، در رستوران خانوادگیاش شروع به کار کرده است. نمیدانم آیا او هم اینهمه مدعی تاج و تخت و توجه شده است؟ آیا او هم به هزار سوراخ راه پیدا کرده است؟ نمیخواهم کار ورزشکارانی که مدال آوردهاند را کوچک کنم، اما میگویم: خب! اوکی! مدال آوردید، حالا به کارتان برسید دیگر! میخواهید برایتان چه بکنیم که راضی بشوید؟!
در واقع برای پوشاندن ایرادات، چیزهای دیگری را چنان باد میکنند و صبح تا شب دربارهاش حرف میزنند تا شما تصور کنید خبری هست! این سازوکار با قهرمانسازیهای اغراقشده، خودش را توجیه میکند. این سازوکار، با تبلیغات فراوان و بمباران مخاطبِ فلکزده بهوسیلهی انواع و اقسام موسیقیهای حماسی/شعاری تا گزارشگرهای سطح پایین و خیلی چیزهای دیگر، خودش را موفق نشان میدهد. این سازوکار حتی همان قهرمانها را هم در نهایت به قهقرا میکشاند.