رسانه خبری اینتیتر
این تیتر کمینه ترین رسانه خبری ایران

معرفی بهترین فیلم‌های سینمایی برای تماشا

در این شرایط که بسیاری از مردم جهان همچنان در قرنطینه خانگی به سر می‌برند، ناچار باید به تفریحات خانگی پناه ببرند. اکثرا افراد ترجیح می‌دهند در این دوران، علاوه‌ بر سرگرمی‌های مختلف و صدالبته پناه بردن به بازی‌های ویدویی، به سراغ فیلم‌هایی بروند که تا حد امکان تکراری نبوده و فضای جدیدتری برایشان داشته باشد.

به گزارش اینتیتر به نقل از ویجیاتو، به شخصه پس از همه‌گیری ویروس کرونا و تعطیلی مراکز آموزشی، این فرصت مناسب را غنیمت شمرده و بسیاری از عناوینی که از قبل در ذهن داشتم، یک به یک تماشا کردم. بیشتر فیلم‌هایی که قصد داریم در این مقاله به آن‌ها اشاره کنیم، عناوین چندان معروف و نام‌آشنایی نیستند و با وجود ویژگی‌های بسیار برجسته‌ای که دارند، به نوعی مورد کم لطفی قرار گرفتند.

برخی از این عناوین پس از اکران از نظر منتقدین به شدت مورد تحسین شده و بعضی دیگر در باکس‌آفیس عملکرد چشمگیری داشتند. در هر صورت حال که مجال آن پیش آمده بهتر است شما نیز نگاهی به لیست پیش‌رو داشته باشید تا بتوانید از میان آن‌ها فیلم مورد علاقه خود را پیدا کنید. با ویجیاتو همراه باشید.

Archipelago‎ (کارگردان: جوانا هاگ – ۲۰۱۰)

بهتر است نخست با فیلم‌هایی به موفقیت مالی در گیشه رسیدند، شروع کنیم. عنوان Archipelago‎ (مجمع‌الجزایر) فیلمی درام به کارگردانی جوانا هاگ، فیلمساز بریتانیایی، است که آثاری مانند (The Souvenir‎، Exhibition و Unrelated) را نیز در کارنامه دارد.

این فیلم که در حقیقت بهترین اثر جوانا هاگ محسوب می‌شود، داستان ادوراد (با بازی تام هیدلستون) را روایت می‌کند که پس از استعفا از شغلش به قصد گشتن جهان با خانواده‌اش در جزیره‌ای دورافتاده به نام ترسکو دور هم جمع می‌شود.

کیت فاهی، لیدیا لئونارد و کریستوفر بیکر از دیگر بازیگران این فیلم هستند.

Babe: Pig in the City (کارگردان: جرج میلر ـ ۱۹۹۸)

این فیلم که دنباله عنوان اول (۱۹۹۵) Babe است به کارگردانی جرج میلر در سال ۱۹۹۸ اکران شد و اتفاقات چندین ماه پس از فیلم اول را به تصویر می‌کشد.

بسیاری از اهالی سینما جرج میلر را استاد ساخت دنباله‌ها نامیده‌اند. سری Mad Max یکی از مثال‌های بارز این امر است، چراکه هرقسمت از دنباله‌های آن در نوع خودش مبتکرانه و جذاب بود. این‌بار چیزی از پیروزی «بیب» در مسابقه چوپانی در فیلم قبلی نمی گذرد،‌ که هاگت مزرعه دار آسیب می بیند و نمی تواند کار کند. بیب برای نجات مزرعه باید به شهر بزرگ برود.

این فیلم از لحاظ تبلیغاتی اصلا موفق نبود، اما فضای داستان و طراحی آن به نوعی بود که باعث شد این اثر میلر بتواند با وجود بودجه ۹۰ میلیون‌دلاری، در حدود ۶۹۱ میلیون‌دلار از گیشه به جیب بزند؛ که نشان از عملکرد فوق‌العاده آن می‌دهد.

الیزابت دیلی‌ (صداپیشه بیب)، راسکو لی براون (راوی)، گلن هدلی، استیون رایت و جیمز کازمو از دیگرا صداپیشگان این فیلم به شمار می‌روند.

Beyond the Lights (کارگردان: جینا پرینس-بایدوود ـ ۲۰۱۴)

فیلمی درام به کاگردانی و نویسندگی جینا پرینس-بایدوود که در سال ۲۰۱۴ اکران شد و توانست فروش نسبتا قابل توجهی در گیشه داشته باشد.

داستان درباره یک خواننده زن سیاه پوست [در قالب ریانا، خواننده نام‌آشنای هالیوودی] به نام نانی (با بازی گوگو امبتا-را) است که با یک پلیس جوان به نام کاز (نیت پارکر) آشنا می‌شود. کاز به نانی کمک می‌کند تا با پرورش صدای خود به یک هنرمند تام عیار تبدیل شود.

پرینس-بایدوود که پیش از این هم تجربه ساخت آثار رمانتیک و درام مانند عنوان Love & Basketball را در کارنامه دارد، یکی از معدود کارگردان‌هایی است که همچنان سعی می‌کند داستان‌های عاشقانه حقیقی را روایت کند؛ پس امیدواریم این فیلمساز موفق بتواند در آینده عناوین بیشتر و بهتری در این زمینه بسازد.

Cadillac Records (کارگردان: دارنل مارتین ـ ۲۰۰۸)

کادیلاک رکوردز ک فیلم زندگینامه‌ای موزیکال است که به بررسی دوران موسیقی از اوایل ۱۹۴۰ میلادی تا اواخر ۱۹۶۰، وقایع زندگی بزرگترین اجراکنندگان در شیکاگو، شرکت لئونارد چس و چند نوازنده‌ای که برای «چس رکوردز» موسیقی ضبط کرده‌اند، می‌پردازد که متأسفانه در زمان اکران چندان مورد توجه قرار نگرفت.

دارنل مارتین غیر از این هم در فیلم‌های (Walk the Line (2005) Ray (2004 این سبک را پیاده کرده بود که صدالبته موفق هم از آب درآمد. این فیلم عمدتا سعی کرده روابط تیره و تار میان لئوناردو چس ( با بازی آدرین برودی) و تمامی ستاره‌های آن مثل مادی واترز (جفری رایت)، اتا جیمز (بیانسه نولز-کارتر)، هاولین ولف (امان واکر) به تصویر بکشد.

Cloud Atlas (کارگردان: واچوفسکی‌ها – ۲۰۱۲)

این فیلم را به جرئت می‌توان یکی از جاه‌طلبانه‌ترین عناوین خواهران واچوفسکی به شمار آورد. اطلس ابر یا (کلاود اطلس) فیلمی در ژانر حماسی و علمی ـ تخیلی است که بر اساس رمانی به همین نام نوشته دیوید میچل ساخته شده. تام هنکس، هلی بری، جیم برودبنت، هوگو ویوینگ، بن ویشاو و جیمز دارسی از جمله بازیگرانی هستند که در این فیلم به ایفای نقش پرداختند.

فیلم ارتباط، ویژگی‌ها و شباهت انسان‌های مختلف را در شش عصر متفاوت به تصویر می‌کشد که دیوید میچل آن‌ها را نوعی از نقطه‌چینی موزائیکی توصیف می‌کند. عبارت اطلس در اساطیر یونانی نام یکی از گروه جباران است که با خدایان نافرمانی آغاز کردند.

اطلس ابر چندین داستان مختلف در بازه‌های زمانی متفاوت را روایت می‌کند که همگی به‌طور مستقیم به یکدیگر مرتبط هستند. داستان تو در تو و فلسفی فیلم نقدهای متفاوتی را بر انگیخته است. برخی منتقدین فیلم را راوی و مبلغ اصول مدرنیسم و تمدن غرب می‌دانند موضوع و مضمون فیلم اطلس ابر درباره نضج و اصل مدرنیسم است.

تماشای این فیلم مانند گوش سپردن به یک شعر زیبا در وصف انسانیت است. شاید بتوان گفت که «درخت زندگی» به کارگردانی ترنس مالیک، توانست به میزان قابل توجهی یک شعر زیبای انسانی را در قالب یک فیلم سینمایی به صنعت سینما هدیه کند و با آن نماهای خارق العاده از طبیعت، به خوبی حس زندگی را به تماشاگر منتقل کرد، اما اطلس ابر از جهات مختلف، یک اثر به شدت تاثیر گذار تر به نسبت درخت زندگی است.

Down with Love‎ (کارگردان: پیتون رید ـ ۲۰۰۳)

مرگ بر عشق نام این عنوان کمدی رمانتیک است که در زمان خود یکی از فیلم‌های سرگرم‌کننده، خلاق و چشم‌نواز بود. این فیلم که پیتون رید کارگردانی آن را برعهده داشته، به نوعی سبک عناوین کلاسیکی از جمله (۱۹۹۵) Pillow Talk و (۱۹۶۱) Lover Come Back را دنبال کرده است.

جالب است که تمام پوشش ها و لباس‌هایی که شخصیت های فیلم استفاده کردند، به صورت سفارشی برای آنها تهیه شده بود. رنی زلوگر و یوان مک‌گرگور در نقش باربارا نواک و کچر بلاک نویسندگانی هستند که در نیویورک (۱۹۶۰) رقابت دوستانه‌ای با یکدیگر دارند.

سارا پلسون و دیوید هاید پیرس و ریچل درچ از دیگر بازیگران «مرگ بر عشق» را تشکیل می‌دهند.

Dredd (کارگردان: پیت تراویس ـ ۲۰۱۲)

شاید دِرد را بتوان یکی از بهترین آثار کمیک بوکی دهه گذشته به حساب آورد که بر اساس مجموعه کمیک بوکی “Judge Dredd” ساخته شده و از نظر مالی هم به موفقیت نسبتا قابل توجهی دست پیدا کرد.

داستان این عنوان علمی ـ تخیلی و اکشن در یک شهر پر خشونت در آینده رخ می‌دهد که در آن پلیس‌ها اجازه قضاوت، داوری و اجرای حکم را دارند. یک مأمور پلیس به همراه کار آموز خود برای از بین بردن یک گروه گنگستری که در کار تولید و توزیع داروهای خاصی هستند، تیمی را تشکیل می‌دهد تا آن‌ها را از بین ببرد.

کارل اربن، اولیویا ترلبی، وودی هریس و لینا هدی (که بیشتر او را به‌خاطر بازی در سریال بازی تاج و تخت با نام سرسی لنیستر می‌شناسند)، از جمله بازیگرانی هستند که در دِرد به نقش‌آفرینی پرداخته‌اند.

Killing Them Softly (کارگردان: ندرو دومینیکن ـ ۲۰۱۲)

این فیلم جنایی نئونوآر اقتباسی از رمان تجارت کوگان نوشته جورج وی. هیگینز است که به کارگردانی ندرو دومینیک در سال ۲۰۱۲ اکران شد.

دومنیک کارگردان پر‌سابقه ای در سینما به حساب نمی‌آید و تا به امروز تنها سه فیلم را کارگردانی کرده که دومی یعنی «قتل جسی جیمز توسط رابرت فورد بزدل» که یک وسترن شاعرانه بود، معروف ترین فیلم وی تا به امروز است.

«آن‌ها را با ملایمت بکش» سومین فیلم دومینیک در مقام کارگردان می باشد که با بودجه محدود حدود ۱۸ میلیون دلار ساخته شده است و با توجه به حضور ستاره‌ای چون برادر پیت در این فیلم، می توان گفت از معدود عناوینی است که با این بودجه کم توانسته به فروش فوق‌العاده‌ای دست پیدا کند.

در دقایق ابتدایی فیلم شباهت‌هایی به سبک و سیاق فیلمسازی کوئنتین تارانتینو پیدا می‌کند. در این دقایق ما با شخصیت‌هایی مواجه هستیم که دیالوگ‌های تیزی روانه یکدیگر می‌کنند و برای انجام یک کار خلف بسیار مصمم و جدی هستند و در ادامه کلی صحنه خشونت آمیز که یکی پس از دیگری به نمایش در می آیند و تماشاگر را غافلگیر می کنند.

kiss kiss bang bang (کارگردان: شین بلک ـ ۲۰۰۵)

این عنوان که رابرت داونی جونیور را به عنوان بازیگر اصلی دارد، اگرچه در مجموع نقدهای مثبتی دریافت کرد، اما نتوانست به فروش دلخواه خود در باکس‌آفیس برسد. وال کیلمر، میشل موناهن، راکموند دانبار و آریل وینتر از جمله بازیگران kiss kiss bang bang هستند.

داونی جونیور در این فیلم نقش سارقی دارد که درگیر یک ماجرای قتل شده و به همراه مربی‌ بازیگری‌اش متواری می‌شود. خطوط داستانی پیچیده‌تر از چیزی است که فکرش را می‌کنید اما در بطن آن لحظات خنده‌دار و شیرین زیادی به چشم می‌خورد.

Premium Rush (کارگردان: دیوید کپ ـ ۲۰۱۲)

نهایت سرعت که دیوید کپ کارگردانی آن را برعهده داشته، از آنچه که فکرش را می‌کنید، مهیج‌تر است.

در این این فیلم که بیشتر در خیابان‌های شلوغ و پرهیایوی نیویورک فیلمبرداری شده، جوزف گوردن نقش پیک دوچرخه‌ سواری را دارد که توسط یک پلیس خرابکار ( با بازی مایکل شنون) تحت تعقیب است.

این فیلم حماقت محض ویلی (جوزف گوردن) در به تصویر کشیدن هنر دوچرخه‌سواری او در خیابان‌های پر ترافیک نیویورک را به وضوح نشان می‌هد.

Solaris (کارگردان: استیون سودربرگ ـ ۲۰۰۲)

سولاریس در حقیقت آمیزه‌ای از یک رمان و بازگویی یا عرضه‌ای جدید از فیلمی روسی با همین ساخته آندری تارکوفسکی است. این فیلم روسی و سولاریس که هردو در ژانر علمی ـ تخیلی ساخته شده‌اند اقتباسی از داستان سولاریس نوشته استانیسلاو لمهستند.

کریس کلوین ( با بازی جرج کلونی) روانشناسی است که هنوز در سوگ همسر از دست رفته خود است. کریس از دوستی به ‌نام جباریان (که دانشمندی در ایستگاه مداری سیاره‌ای بنام سولاریس است) پیغامی برای درخواست کمک دریافت می‌کند. به‌نظر می‌رسد حادثه‌ای برای تمام ساکنین ایستگاه فضایی رخ داده‌است، و همگی از حل آن عاجز و دچار اختلالات روانی شده‌اند.

Sunshine‎ (کارگردان: دنی بویل ـ ۲۰۰۷)

این مأموریت فضایی جذاب به کاگردانی دنی بویل و نویسندگی الکس گارلند شانس این را داشت که جایزه اسکار بهترین کارگردانی را نیز از آن خود کند.

سال ۲۰۵۷ است و کره زمین در معرض تهدیدی بزرگ قرار دارد. خورشید مانند گذشته قادر به گرم کردن کره زمین نیست و از این رو ادامه زندگی انسان‌ها نیز با خطر مواجه شده. تنها یک راه امیدبخش برای تغییر وضعیت باقی مانده‌است و آن سفینه فضایی «ایکاروس ۲» است که به سوی خورشید می‌رود.

کیلین مورفی در نقش رابرت کاپا، فیزیک‌دانی که راه‌اندازی دستگاه عظیم بمب ستاره‌ای را بر عهده دارد، کریس ایوانز در نقش جیمز مِیس (مهندس)، رز بیرن، میشل یئو و کلیف کرتیس از جمله بازیگران Sunshine هستند.

Talk to Me (کارگردان: کیسی لمونز ـ ۲۰۰۷)

کیسی لمونز که اخیرا فیلم Harriet‎ (هریت) را ساخته، از آن دسته کارگردان‌هایی است که آثارش به قول معروف کمی مظلوم واقع شده و حتی همین عنوان Talk to Me هم یکی از فیلم‌هایی است که باید و شاید مورد تحسین مخاطبان قرار نگرفت.

این فیلم در سبک بیوگرافی، زندگی جنجالی گوینده رادیو، پیتی گرین ( با بازی دان چیدل) را به تصویر می‌کشد؛ کسی که بی‌پرا و بدون هیچ ترسی حرف‌هایش را چه در زمینه اجتماع و چه سیاست به راحتی بیان می‌کرد. از چیدل گرفته تا تراجی پی. هنسون و چیویتل اجیوفور که نقش مدیر برنامه گرین را بازی می‌کرد، همه و همه عملکرد بی‌نقصی در این فیلم داشتند.

What If (کارگردان: مایکل داوس ـ ۲۰۱۳)

این فیلم که ابتدا نامش The F Word بود، بعدها به دلایل مشخصی در آمریکا تغییر عنوان داد. What If اثر رمانتیکی است که مانند فیلم‌های پیشین لیست، طی این سال‌ها کمتر مورد توجه دوست‌داران سینما قرار گرفته است.

What If بر اساس رمان سیگارها و خمیردندان به قلم تی‌جی داو و مایکل رینالدی ساخته شده‌. بازیگر نقش اول فیلم دنیل ردکلیف در نقش والاس است؛ که بارها توسط روابط بد آشفته شده‌است. در حالی که همه در اطرافش برای پیدا کردن شریک زندگی به او کمک می‌کنند، والاس با بکی (زویی کازان)، یک انیماتور که با دوست پسر قدیمی خود بن زندگی می‌کند، آشنا می‌شود.

این فیلم در نهایت نقدهای مثبتی دریافت کرد و یکی از منتقدین درباره آن گفته بود:«این فیلم کمدی رمانتیک با شوخ‌طبعی و برخی از جذابیت‌ها به فیلم، باعث شلوغی جمعیت در سالن تئاتر می‌شود، و علاقه‌مندان به سینما، تنها برای دیدن دنیل ردکلیف به‌عنوان جادوگر عامه‌پسند در جهان به آنجا می‌روند.»

The Yards (کارگردان: جیمز گری ـ ۲۰۰۰)

محوطه (The Yards) به کاگردانی جیمز گری جزو فیلم‌هایی است که با وجود تیم بازیگری درجه یک، درخورد توجه و تحسین بیشتری از سوی مخاطبان بود.

در این فیلم که بازیگرانی همچون مارک والبرگ، واکین فینیکس، شارلیز ترون، الن برستین، جیمز کان، فی داناوی، استیو لارنس، تونی موسانته و دیوید زایاس ایفای نقش کرده‌اند؛ روایتی داغ و پرهیجان با جلوه‌های ویژه ترکیب شده و این اثر جالب توجه را به وجود آورده است.

این فیلم باعث شد تا گری استعداد فیلمسازی خود را در فیلم‌های بعدی‌اش مانند، Ad Astra و We Own the Night بیشتر نشان دهد.

Addicted to Love (کارگردان: گریفین دان ـ ۱۹۹۷)

از اینجا به بعد قرار است به فیلم‌هایی بپردازیم که در زمان خود موفق شدند، نظرات مثبت منتقدان را جلب کنند.

گریفین دان که تجربه ساخت عناوینی مانند Practical Magic (با بازی نیکول کیدمن و ساندرا بولاک) را دارد، مستحق توجهات بیشتری است. Addicted to Love ( معتاد به عشق) یکی از آن آثار رمانتیک ـ کمدی فراموش‌شده‌ای است که در آن بازیگرانی نظیر مگ رایان، متیو برودریک، کلی پرستون و چکی کاریو به نقش آفرینی پرداخته‌اند.

سام (برودریک) در شهر کوچکی در ایالت نیوانگلند زندگی می‌کند و از زندگی خود راضی نیست. روزی نامزدش، لیندا (پرستون) به او می‌گوید به شخص دیگری علاقه‌مند شده است و می‌خواهد به نیویورک برود. سام از این حرف او بسیار متعجب می‌شود و نمی‌خواهد لیندا را از دست بدهد. برای همین پس از این که لیندا به منهتن می‌رود او هم به دنبالش به منهتن می‌رود؛ جایی که داستان اصلی آغاز می‌شود.

Armageddon (کارگردان: مایکل بی ـ ۱۹۹۸)

آرماگدون فارق از فضای فیلمسازی، یکی از شاخصه‌های فرهنگی آمریکا به شمار می‌رود. این ساخته مایکل بی با وجود اینکه نقدهای خوبی از سوی کارشناسان دریافت نکرد، یک موفقیت بین‌المللی مالی در گیشه به دست آورد و توانست عنوان پرفروش‌ترین فیلم سال ۱۹۹۸ را از آن خود کند.

یک ستاره دنباله‌دار عظیم به طرف کره ی زمین در حرکت است. قرار بر این می‌شود که «هری استامپر» (ویلیس) و گروهش روی تکه اصلی ستاره دنباله دار فرود بیایند، تا عمق ۲۰۰ متر آن را سوراخ کنند و یک بمب اتمی در آن کار بگذارند.

این فیلم با وجود بازیگرانی مانند بروس ویلیس، بن افلک، بیلی باب تورنتون، لیو تایلر، استیو بوشمی، ویل پاتون، پتر استورماره، اوون ویلسون و کیث دیوید، درخور توجهی دوباره است.

Blackhat‎ (کارگردان: مایکل مان ـ ۲۰۱۵)

۵ سال پیش، یکی از بهترین کارگردانان معاصر سینما، فیلمی اکشن در فضای سایبری به نام «بلک هت» با بازی کریس همسورث ساخت که متأسفانه نتوانست نظر سینما دوستان را جلب کند.

بلک هت یکی از آثار فوق‌العاده مایکل مان محسوب می‌شود، کسی که تجربه ساخت عناوینی مانند Heat ، Manhunter و Miami Vice را در کارنامه خود دارد.

کریس همسورث در این فیلم نقش یک هکر باهوش به نام نیک هاتاوی را دارد که از زندان آزاد می‌شود، تا یک خلافکار مجازی را یافته و تحویل قانون دهد.

The Box (کارگردان: ریچارد کلی ـ ۲۰۰۹)

«جعبه» سومین فیلمی است که ریچارد کلی کارگردانی آن را برعهده داشته. این کارگردان پیش از این هم با عنوان Donnie Darko (دانی دارکو) توانسته بود مورد تحسین بسیاری طرفداران قرار گیرد.

اما «جعبه» نیز یکی از عناوین شایسته‌ای است که می‌توانست بیشتر از این‌ها دیده شود. در این فیلم بازیگرانی مانند کامرون دیاز، جیمز مارسدن، فرانک لانگلا، جیمز ربهورن، جیلیان جیکوبز، دبورا راش ، هولمز آزبرن و سلیا وستون به نقش آفرینی پرداخته‌اند.

نورما (کامرون دیاز) و آرتور لوییس (جیمز مارسدن) زوجی هستند که در حومه شهر با بچه کوچکشان زندگی می‌کنند. نورما معلم است و همسرش کارمند ناسا. روزی آنها یک هدیه از جانب یک غریبه دریافت می‌کنند که داخل این جعبه مرموز یک دکمه وجود دارد.

این فیلم با اینکه تم روانشناختی دارد، لحظاتی مخاطب را در ترس فرو می‌برد، که همین عنصر به جذابیت آن افزوده است.

Constantine (کارگردان فرانسیس لارنس ـ ۲۰۰۵)

می‌توان گفت اکنون که تقریبا ۱۵ سال از اکران کنستانتین می‌گذرد، این فیلم همچنان یکی از بهترین و خوش‌ساخت‌ترین عناوین اقتباسی از کمیک بوک‌هاست. فیلم‌نامه کنستانتین توسط کوین برادبین و فرانک کاپلو بر اساس مجموعه کمیک Hellblazer به رشته تحریر درآمده است. البته از طرف دیگر، کنتستانتین نتوانست در کارنامه کاری کیانو ریوز به اندازه آثار دیگر بدرخشد.

کیانو ریوز در این فیلم نقش جان کنستانتین یک کارآگاه مرموز جن‌گیر را بازی می‌کند که قادر است با افرادی که نیمه فرشته و نیمه شیطان هستند ارتباط برقرار کند. شیا لابوف، تیلدا سوینتن، پروییت تیلور وینس و جایمن هانسو از دیگر بازیگرانی هستند که در کنستانتین به ایفای نقش پرداخته‌اند.

خب این هم از لیست بلندبالای ما؛ کدام یک از فیلم‌های ذکر شده را تماشا کرده‌اید؟ کدام یک مورد علاقه شما است و احتمالا سراغش خواهید رفت؟

اینتیتر را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.