۳ نکته درباره اهمیت سلامت روان در محیط کار
همه ما میدانیم که کار، به هر شکلی، تأثیر به سزایی در خوب یا بدتر بودن بهزیستی عاطفی و روانی ما دارد؛ به ویژه کیفیت و سلامت روان در محیط کار . چنانچه تحقیقات به طور فزایندهای نشان میدهند، یک محیط کار منفی میتواند منجر به تعدادی از مشکلات جسمی و روحی، از جمله افسردگی، اضطراب و سو مصرف مواد شود.
به گزارش اینتیتر به نقل از بازده، یک محیط کار سمی همچنین با کمبود خواب ارتباط دارد که خطر چاقی، دیابت و بیماریهای قلبی عروقی را افزایش میدهد و با گذشت زمان با کاهش طول عمر همراه است. ناگفته نماند که سلامت روانی ضعیف کارمندان بر اقتصاد شرکتها و سازمانها تاثیر میگذارد. بر اساس سازمان بهداشت جهانی (WHO)، پنج مورد از ۱۰ علت اصلی ناتوانی در سراسر جهان مربوط به سلامت روان است و هزینه برآورد شده برای اقتصاد جهانی تقریباً ۱ تریلیون دلار در سال برای بهرهوری از دست رفته است:
«محل کاری که سلامت روان را ارتقا میدهد و از افراد مبتلا به اختلالات روانی حمایت میکند به احتمال زیاد بهرهوری را افزایش داده و غیبت از کار را کاهش میدهند، بنابراین از دستاوردهای اقتصادی مرتبط بهرهمند میشوند. مشکلات بهداشت روانی کارکنان و تأثیر آنها بر بهرهوری و ناتوانی/هزینههای پزشکی شرکت از موارد مهم منابع انسانی است. تشکلهای کارفرمایی، اتحادیههای صنفی و سیاستگذاران دولت متوجه شدهاند که نمیتوان هزینههای اجتماعی و اقتصادی مشکلات بهداشت روانی را در محل کار نادیده گرفت.
مشکلات سلامت روان در محیط کار
مشکلات مربوط به سلامت روان در محیط کار میتواند به طرق مختلفی آشکار شود، از جمله:
ماس مکرر برای گرفتن مرخصی به این دلیل که فرد خود را بیمار حس میکند
کنارهگیری / انزوا
تغییر شخصیت تغییر
مشکل در تمرکز و به خاطر سپردن جزئیات
مشکل در سازماندهی افکار و وظایف
چالشهای شناختی دیگر
بررسی تاثیر محیط کار بر سلامت روانی افراد: مدل ویتامین
یک چارچوب برای بررسی چگونگی تأثیر محیط بر سلامتی ما، مدل بهداشت روان به نام مدلِ ویتامین است. مدل ویتامین همانطور که از نام آن مشخص است، بر اساس قیاسی از رابطه بین ویتامینها و سلامت جسمی ساخته شدهاست.
به گفته محققان ماریا جاهودا و پیتر وار، وجود برخی از ویژگیهای روانشناختی محیط – یا به اصطلاح “ویتامینهای محیطی” – اگرچه برای بهزیستی روانشناختی مهم است، اما با افزایش سطح آنها تأثیرات متفاوتی خواهیم داشت.
به عنوان مثال، ویتامینهایی مانند A و D اگرچه برای سلامتی ضروری هستند، اما در صورت مصرف زیاد میتوانند مضر باشد. با این حال، ویتامینهای دیگر مانند C و E، که برای سلامتی نیز ضروری هستند، میتوانند به مقدار زیاد و بدون هیچگونه عوارض جانبی مصرف شوند.
مدل ویتامین اساساً به منظور ارائه دیدگاه کلیتری در مورد چگونگی تأثیر ویژگیهای روانشناختی هر محیط بر سلامت روان و آرام، توسعه یافتهاست. و از آن برای شادی یا ناراحتی در محیطهایی از جمله محیط کار استفاده میشود.
این مدل بیان میکند که آرامش کارمندان و سازمان با ۱۲ ویژگی زیر در محیط کار سالم ارتباط دارد:
۱. فرصت برای کنترل شخصی، پوشش دادن متغیرهایی که به طور معمول به عنوان اختیاری، گستره تصمیمگیری، مشارکت برچسبگذاری میشوند.
۲. فرصتی برای استفاده از مهارت و کسب مهارت
۳. اهداف ایجادشده خارجی که شامل خواستههای شغلی، زیاد یا کم بودن کار و وظایف، هویت کار، تضاد نقش، کار عاطفی مورد نیاز و تعارض کار و خانه است.
۴. تنوع در محتوای شغل و موقعیت مکانی
۵. وضوح محیطی، وضوح نقش، بازخورد کار و ابهام کم در آینده
۶. حمایت اجتماعی، کیفیت و کمیت تعاملات اجتماعی
۷. در دسترس بودن پول و منابع
۸. امنیت جسمی – شرایط کار، درجه خطر و موضوعات مشابه
۹. موقعیت اجتماعی ارزشمند از نظر اهمیت یک وظیفه یا نقش
۱۰. نظارت حمایتی
۱۱. چشم انداز شغلی، به عنوان امنیت شغلی، به عنوان یک فرصت برای پیشرفت، یا برای تغییر به نقشهای دیگر
۱۲. برابری به عنوان عدالت هم در درون سازمان و هم در روابط آن سازمان با جامعه
برنامه سلامت روان در محیط کار
مرکز تعالی سازمانی انجمن روانشناسی آمریکا (APA) متعهد به افزایش عملکرد افراد، گروهها، سازمانها و جوامع از طریق استفاده از روانشناسی در طیف گستردهای از موضوعات محل کار است.
برنامه محیط کار از نظر روانشناختی (PHWP) این مرکز یک ابتکار آموزش عمومی است که هدف آن جلب کارفرمایان، افزایش آگاهی در مورد ارزش استفاده از روانشناسی در محل کار و ترویج برنامهها و سیاستهایی است که موجبات رفاه و بهبود عملکرد سازمانی کارمندان را فراهم میکنند. هسته اصلی PHWP جوایز محل کار سالم به لحاظ روانشناختی و جوایز تعالی سازمانی آن است.
طبق گزارش APA ، جوایز محیط کار سالم به لحاظ روانشناختی به این منظور طراحی شدهاست که “از سازمانها به خاطر تلاشهایشان برای تقویت سلامت و رفاه کارمندان ضمن افزایش عملکرد سازمانی قدردانی کنند.” علاوه بر جوایز محیط کار سالم از نظر روانشناختی، هر ساله یک سازمان واحد برای دریافت جایزه تعالی سازمانی انتخاب میشود، برنامهای که کاربرد موثر روانشناسی را در محیط کار به عنوان یکی از روشهایی که باعث بهبود رفاه و عملکرد کارکنان میشود، برجسته میکند.
وجه مشترک برندگان جوایز گذشته این است که همه آنها مجموعهای جامع از شیوههای کار را که مأموریت و تعهد مرکز را برای بهزیستی روانشناختی کارمندان تقویت میکنند، اجرا کردهاند. آنها همچنین بسیاری از مولفههای مشابه در مدل ویتامین را دارا هستند، از جمله استقلال، مشارکت در تصمیمگیری، استفاده از مهارتهای ارزشمند، در دسترس بودن بازخورد، عدم ابهام در مورد آینده شغلی، حریم خصوصی کافی، ارتباط خوب با دیگران، حمایت اجتماعی، اعتبار شغلی و هدفمند شغل.
در زیر برخی از مولفههای دیگر وجود دارند که با رفاه کارکنان و سازمان ارتباط دارند:
رسیدگی به بد تلقی شدن بهداشت روانی:
تمدید برنامههای کمک به کارمندان، اطلاع رسانی به کارمندان در مورد پشتیبانی.
مشارکت کارمندان:
توانمندسازی کارمندان با مشارکت دادن آنها در تصمیمگیری و دادن استقلال شغلی بیشتر به آنها.
برنامهریزی سالم:
ارائه برنامهریزی انعطافپذیر به کارمندان و سایر مزایا مانند زمان انعطافپذیر که به آنها کمک میکند خواستههای خود را در داخل و خارج از کار مدیریت کنند.
رشد و توسعه:
فرصتهایی برای ادامه تحصیل، بازپرداخت شهریه و توسعه رهبری.
برنامههای سلامتی:
مزایایی که به کارکنان کمک میکند تا سلامت جسمی و روانی خود را بهینه کرده و سبک زندگی سالم را اتخاذ کنند از جمله برنامههای کنترل استرس، کاهش وزن و ترک سیگار.
قدردانی از کارمندان:
پاداش دادن به کارمندان هم به صورت پولی و هم غیرپولی از طریق پاداشهای مبتنی بر عملکرد و افزایش حقوق، تقسیم سود، برنامههای جوایز کارمندان و ابراز قدردانی واقعی.
به دلیل ننگ بودن اختلالات روانی، کارفرمایان باید اطمینان حاصل کنند که افراد احساس حمایت میکنند و منابع لازم برایشان فراهم میشود تا کارشان را انجام دهند.
دکتر جاسینتا جیمنز روانشناس، ایمنی روانشناختی را چنین توصیف میکند: “فضایی که افراد در آن به راحتی حرفشان را میزنند و خودشان هستند، فضایی که سبب میشود که کارکنان احساس احترام و مهم بودن کنند.” این به ویژه برای تیمها بیشتر صدق میکند. “اگر اعضای تیم به طور مکرر احساس نکنند که در گروهی قرار دارند که برای ریسک پذیری بین فردی ایمن است، انگیزه، روحیه، خلاقیت و حتی نوآوری کاهش مییابد.” علاوه بر این، جیمنز میگوید، “کارکنانی که در سازمانهای مبتنی بر نیرو کار میکنند مدت طولانیتری در شرکت خود باقی میمانند، احساس تعامل بیشتری میکنند، سریعتر نقشهای خود را یاد میگیرند و کارهایی با کیفیت بالاتر تولید میکنند.”
جولی زادو، مدیر ارشد بازاریابی TalentFirst، دو دهه را در فضای مدیریت سرمایه انسانی صرف همکاری با شرکت ا برای ایجاد محیطهای کاری سازنده و حامی کردهاست تا بتواند بهترین عملکرد را در کارمندان آنها ایجاد کند. او در طول زندگی حرفهایاش، در یک مأموریت سرمایهگذاری کرده است تا سازمانها و رهبران جهان را برای ایجاد یک محل کار انسانیتر تحریک کند. به گفته زادو:
با برآورد گالوپ مبنی بر اینکه بیش از نیمی از نیروی کار درگیر کار نیستند، اکثر سازمانها برای رسیدن به “توانایی بالقوه افراد” خود بسیار دور از هدف خود هستند. بنابراین این سوال مطرح میشود که سازمانها چگونه میتوانند تعامل کارمندان را افزایش دهند؟ ” خیلی ساده. وقتی مردم برای کارشان احساس ارزش میکنند، وقتی رهبران سخت تلاش میکنند تا “افراد کارشان را درست انجام دهند” و به طور گسترده و اغلب ستایش و بازخورد را به اشتراک میگذارند، کارکنان احساس بهتری دارند. در واقع آنها احساس تعهد بیشتری دارند، در کار شادتر هستند و لذت بیشتری میبرند. و وقتی شادی در محل کار افزایش یافت، حدس بزنید چه؟ بهرهوری در کنار آن افزایش مییابد. بهترین کلید هدیهای است که کمترین هزینه را داشته باشد: نگرش انعطافپذیر.
کلام پایانی
کیفیت محیط کار، در هر صنعتی، تأثیر به سزایی در سلامت عاطفی، روانی و جسمی ما دارد. همانطور که در مورد هر بیماری مضر صدق میکند، بهترین مداخله پیشگیری است. برای رهبران سازمانی، توجه به ایجاد محیطهای کاری سالم از نظر روانشناختی نه تنها برای سلامتی شرکت بلکه مهمتر از آن برای افراد آن بسیار مهم است.