چرا سریال The Handmaid’s Tale باید در فصل چهارم به پایان برسد؟

فصل چهارم سریال The Handmaid’s Tale که پس از بیش از یک سال انتظار توسط شبکه Hulu منتشر شد، در زمینه خشونت و شکنجه بسیار فراتر از فصول قبلی بوده است و در عین حال داستان را بیش از حد تکراری کرده است.

به گزارش اینتیتر به نقل از روزیاتو، تمام این مشکلات و ویژگی ها باعث شده بسیاری به این نتیجه برسند که وقت پایان یافتن این سریال در همین فصل فرا رسیده است. سریال The Handmaid’s Tale در واقع اقتباسی تلویزیونی از رمانی نوشته مارگارت اتوود در سال ۱۹۸۵ با همین نام است و بلافاصله پس از انتشار فصل اول، مورد تحسین منتقدان و سریال دوستان قرار گرفت.

اگر چه داستان سریال بر اساس رمانی متعلق به دهه ها قبل ساخته شده اما دنیای گیلیاد و مصائب جون آزبورن با لقب آفرد، در دنیای امروزی نیز بسیار محسوس و قابل درک است و همین موضوع شرایط را برای یک روایت قوی و پیامی درخور و متفاوت که برای مخاطب قرن بیست و یکم قابل درک باشد فراهم ساخته است. داستان سریال The Handmaid’s Tale از داستان جون در کتاب های اتوود فراتر رفته است، داستانی که در همان فصل اول به پایان می رسید. بدین ترتیب ادامه سریال یک قمار خطرناک بود، هر چند قابل درک، زیرا احساس می شد که داستان های بیشتری از شخصیت جون و همچنین دنیای گیلیاد گفته شود. داستان کتاب اتوود با یک کنفرانس که به اتفاقات دوران گیلیاد می پردازد به پایان می رسد اما شرایط طوری بود که به تصویر کشیده شدن روایات بعدی بسیار قابل درک و لازم به نظر می رسید.

همچنین سریال The Handmaid’s Tale تنها سریال پرطرفدار شبکه Hulu بوده و این شرایط در سال جاری میلادی نیز مشابه سال ۲۰۱۷ و زمان انتشار فصل اول این سریال است. بدین ترتیب قابل درک است که شبکه سازنده بخواهند نهایت استفاده را از سریال برده و به داستان آن ادامه دهد. بعد از نزدیک به دو سال غیبت، سریال The Handmaid’s Tale در ماه آوریل با فصل چهارم خود بازگشت. داستان فصل چهارم تاکنون در دنیایی می گذرد که همه چیز نسبت به قبل تغییر کرده است اما این تغییرات بسیار شبیه گذشته و تکرار مکررات است و همین موضوع مسئله برانگیز شده است. همانطور که انتظار می رفت، فصل چهارم The Handmaid’s Tale با آزادی و رستگاری شخصیت جون آغاز می شود.

پس از پایان دراماتیک فصل سوم سریال که با فرار بیش از ۸۶ کودک متولد شده در گیلیاد به کمک مارتاها به کانادا همراه بود، جون علیرغم شرایط دشوار و جراحت هایش، باز هم به کمک مارتاها نجات یافته و از مرگ می گریزد. اگر چه پس از بهبودی، نمی توان او را شخصیت جدیدی دانست اما جون آنقدر سلامت خود را بازیافته که برای مبارزه ای دیگر با ماشین تحجر و بی عدالتی گیلیاد مبارزه کند. چنین تکرارهایی اجتناب ناپذیر بوده، حتی در مورد سریال های جذاب و بسیار موفق، و برای پیش بردن داستان ضروری نیز هستند. در واقع برای بقای کلیت سریال، جون باید به هر ترتیبی زنده بماند اما اتفاقاتی که پس از آن رخ می دهد کمی دردسرساز می شود. اگر چه دوران زندگی در مزرعه فرمانده کیس مسیرهایی را برای داستان ها و شخصیت های جدید فراهم می سازد، از جمله شخصیت استر، اما خیلی طول نمی کشد که همه چیز به آن شرایط تکراری گذشته باز می گردد.

جون توسط نیروهای گیلیاد دستگیر شده و برای کسب اطلاعات شکنجه می شود و در همان اپیزود جون بار دیگر فرار می کند که بسیار سریع رخ می دهد. این سیکل تکراری فرآیندی است که سریال The Handmaid’s Tale از همان ابتدا با آن پیش رفته است: جون توسط گیلیاد دستگیر می شود، به شدت مورد آزار و شکنجه قرار می گیرد و سپس برای مقابله فرار می کند، رهبری می کند و می جنگد و در نهایت بار دیگر خودخواسته یا ناخواسته بار دیگر دستگیر شده و در دستان عوامل شیطان صفت گیلیاد گرفتار می شود. او چه گوارای گیلیاد است که هم دشمن شماره یک کشور و هم الهام بخش دیگر افراد ناراضی در سیستم است. اما سمبل ها همیشه شخصیت های بی نقصی نیستند، یا دستکم نه به شیوه ای که شخصیت جون در The Handmaid’s Tale نمایش داده می شود که بسیار فراتر از حد قابل قبول و قابل تصور زنده می ماند و نجات می یابد.

داستان نامیرایی او نیز مانند رابطه اش با نیک پایان ناپذیر و تکراری است. شاید بهتر می بود از او به عنوان نقطه اتکایی برای پرداختن به شخصیت های دیگر استفاده می شد اما The Handmaid’s Tale در سیکل داستان تلاش ها و مصائب جون گرفتار شده است. بدین ترتیب داستانی که روزگاری بسیار قوی و هدفمند بود به یکباره بسیاری از عناصر مفید خود را از دست داده و بی هدف پیش می رود. بنابراین چیزی که این سریال به آن نیاز دارد حس به پایان رسیدن است که می تواند داستان جون را هدفمند سازد، چیزی که در مقایسه با فصل اول سریال، گمشده و فراموش شده به نظر می رسد.

در واقع سازندگان باید راهی برای به پایان رساندن راضی کننده و مناسب داستان جون پیدا کنند، چه مرگ او باشد و چه باز کردن مسیری برای ارتباط دادن آن با داستان دنباله ای که با نام The Testaments توسط اتوود نوشته شده و انتظار می رود آن نیز در قالب یک دنباله به سریال تبدیل شود. شاید فرار جوان به کانادا قابل درک ترین و محتمل ترین گزینه باشد اما ابهامات زیادی در مورد آینده او وجود دارد. اگر چه مدت زیادی طول خواهد کشید که گیلیاد با قدرت کنونی اش سقوط کند اما شرایط بسیار یکنواخت شده و باید داستان به سمتی پیش برود که مخاطب فکر کند اتفاقی در حال رخ داده است.

اینتیتر را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.