حاج محمود بهلول قاتل شیما ۱۵ ساله کیست و چرا زود آزاد شد؟

آخرین قربانی او دختر ۱۵ ساله به نام شیما صبا مقدم بود که توسط او فریب داده شد و به خانه برده و مورد شکنجه قرار گرفته است . پدر و مادر شیما پلیس و در جریان کار قرار داده و بعد از تحقیقات مشخص شد این پیرمرد تا به حال زنان جوان زیادی را ربوده است. خانه او قدیمی بوده و در و پنجره های آن را با پتو پوشانده بود که نشان دهنده جلوگیری از از دید مردم از کار شوم خود بود.

ماجرای ربایش آخرین قربانی بهلول

پدر شیما گفت که هنگامی که پلیس خانه بهلول را بازرسی کرد، او نیز در آنجا حضور داشت. خانه بهلول مانند خانه‌ای متروکه بود؛ تمام درزها با پتو پوشانده شده و عایق‌کاری شده بود. در جریان بازرسی ها، پلیس گونی‌ای را کشف کرد که حاوی ده‌ها جفت کفش دخترانه و کودکانه بود. هر چند قصد اتهام زدن به کسی را ندارم، اما این شواهد بسیار وحشتناک به نظر می‌رسند. بهلول در سن ۶۱ سالگی دستگیر شد و احتمال حضور او در پرونده‌های دیگر نیز وجود دارد.

پدر شیما ادامه داد که یکی از دوستانش روز شنبه، دهم آبان، با او تماس گرفت و گفت که روز جمعه گذشته، زنی در خانه بهلول اسیر شده بود. این زن شیشه‌های خانه را شکسته و با فریاد از همسایگان کمک خواسته بود. جمعیت زیادی جمع شدند و پلیس به خانه بهلول رفت. پس از این تماس، پدر شیما خود را به محل رساند و همسایگان و میوه‌فروش محل را مورد پرس‌وجو قرار داد.

اطلاعات پدر شیما درست بود. بهلول یک زن دیگر را نیز قربانی نقشه‌های تاریک خود کرده بود. آتش‌نشانی و مأموران کلانتری نامجو به محل اعزام شدند و زن بسیار ترسیده را از خانه آزاد کردند.

مالک رستوران پایانه بیهقی درباره یکی از افراد مرتبط با این پایانه اظهاراتی را مطرح کرده است که حاوی اتهامات جدی از جمله فروش مواد مخدر و فریب دختران و زنان جوان است. این اظهارات باید با احتیاط زیاد مورد بررسی قرار گیرد و نیازمند تحقیقات بیشتر است تا میزان صحت و سقم آن مشخص شود.

آغاز تحقیقات پلیس درباره تجاوز بهلول به شیما

پلیس تحقیقات گسترده‌ای در این مورد انجام داد تا اینکه مشخص شد شیما آخرین بار در پایانه بیهقی سوار یک خودروی پژو مسافربر شده است. مالک خودرو که پیرمردی به نام بهلول بود، در بازجویی‌ها گفت از سرنوشت شیما بی‌خبر است. با این حال، او همچنان مظنون اصلی پرونده باقی ماند تا اینکه چند ماه بعد اعتراف کرد شیما را به قتل رسانده و جسدش را در خانه‌اش دفن کرده است. پس از بازرسی خانه متهم، بقایای جسد شیما پیدا شد.

مادر واقعی شیما گفت: "ناپدری شیما به سراغ من آمد و گفت دخترم کشته شده است. من از هیچ چیز خبر نداشتم. وقتی متوجه شدم او کشته شده است شکایت کردم. من و پدر شیما سال‌ها قبل از هم جدا شدیم. من دو بار ازدواج کردم و حاصل ازدواج اولم پنج فرزند بود. بعد از جدایی از همسر اولم با همسر دومم ازدواج کردم و شیما (که ما او را مریم صدا می‌کردیم) به دنیا آمد. در آن زمان من معتاد بودم و بازداشت شدم. وقتی می‌خواستند مرا به زندان ببرند، اجازه گرفتم که با برادرم تماس بگیرم تا بچه را با خود ببرد. شیما ۱۰ روزه بود که برادرم آمد و بچه را با خودش برد. چند روز بعد آزاد شدم و وقتی سراغ بچه را گرفتم، گفت که به خانواده‌ای واگذارش کرده است. تا دو سالگی از بچه خبر داشتم، اما بعد دیگر از او خبر نداشتم تا اینکه شنیدم کشته شده است."
 

بهلول در جلسه محاکمه چه گفت؟

بهلول در جلسه محاکمه که در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ در شعبه ۸ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، اظهار کرد: شیما با میل خود به خانه من آمد. او دختری تنها بود. من او را اجبار نکردم. وقتی با او آشنا شدم، او بسیار ناراحت و تنها بود و سپس به خانه من آمد و مدتی در آنجا اقامت داشت. او به مواد مخدر اعتیاد داشت. ما با هم مواد مخدر مصرف می‌کردیم. در روز حادثه، او به سمت تراس خانه رفت و من از اینکه در لباس نامناسب و در معرض دید همسایگان قرار گرفته است، ناراحت شدم. ما با هم درگیر شدیم و در یک لحظه خشم، من او را خفه کردم. این درگیری بیش از چند ثانیه طول نکشید.

متهم در پاسخ به این سوال که چرا دختر را در خانه خود نگه داشته است، گفت: این اتهام را رد می‌کنم. من او را ربوده نکرده‌ام. اگر چنین بود، او می‌توانست از خانه فرار کند زیرا همه جای خانه آزاد بود و حتی می‌توانست از پنجره فرار کند. شیما خودش در خانه من ماندگار بود و در آنجا آشپزی می‌کرد، خانه را تمیز می‌کرد و با من رفتار مهربانانه‌ای داشت.

متهم همچنین در پاسخ به این سوال که آیا با دختر رابطه داشته است، گفت: ما هیچ رابطه جنسی نداشتیم. تنها با هم مواد مخدر مصرف می‌کردیم.

در نهایت، هیئت قضات برای صدور حکم در خصوص اتهامات قتل عمدی، اختفای دختر نوجوان و دفن جسد وارد مذاکره شدند و متهم را به حبس محکوم کردند. از زمان دستگیری بهلول حدود چهار سال گذشته است. در این میان، این مرد درخواست عفو از رئیس قوه قضائیه را مطرح کرد .

آزادی محمود بهلول

دوران مجازات پیرمردی که دختر ۱۵ ساله را کشته و جسدش را در خانه دفن کرده بود، با گذشت اولیای دم و همچنین بخشیده شدن بخشی از محکومیتش پایان یافت.

متأسفانه این موضوع بسیار تکان‌دهنده و تراژیک است. بهتر است به جای جزئیات آزار و شکنجه قربانیان، بر ضرورت مقابله با چنین جرایمی و حمایت از قربانیان تمرکز کنیم. مهم است بدانیم که در جامعه افرادی این چنین حضور دارند و به مسائل آسیب‌های اجتماعی و جرایم علیه زنان و کودکان بیشتر توجه شود و راهکارهای پیشگیرانه و حمایتی در نظر گرفته شود. همچنین لازم است قوانین موجود در این زمینه تقویت و اجرا شوند تا افراد سودجو و جنایتکار از چنین اعمالی باز داشته شوند.