از فراری ۱۸ ماهه تا کابوس خیالی! پسر جوان فکر میکرد دوست دخترش را کشته، اما حقیقت شوکهکننده بود…

یک پسر جوان بعد از ۱۸ ماه فرار، بالاخره دستگیر شد، ولی حقیقت با چیزی که خودش فکر میکرد کاملاً فرق داشت!
به گزارش اینتیتر، یک پسر جوان بعد از ۱۸ ماه فرار، بالاخره دستگیر شد، ولی حقیقت با چیزی که خودش فکر میکرد کاملاً فرق داشت!
ماجرا از این قرار بود که ساسان با دوست دخترش، ملیکا، دعوا کرد و در حین مشاجره، ملیکا سرش به جدول خورد و بیهوش شد. ساسان که وحشت کرده بود، کیف و گوشی ملیکا را برداشته و از محل فرار کرد. او فکر میکرد ملیکا کشته شده و به همین خاطر ۱۸ ماه از ایران فرار کرد و در ترکیه مخفی شد.
ماجرا وقتی عجیب شد که یک پسر جوان در یک مهمانی، حال مست ساسان را دید و شنید که او اعتراف کرده دوست دخترش را کشته و فرار کرده است. این موضوع باعث شد مأموران پلیس ساسان را شناسایی و دستگیر کنند.
در بازجوییها، ساسان توضیح داد که با ملیکا در اینستاگرام آشنا شده و بعد از یک سال رابطه، وقتی ملیکا میخواست رابطه را تمام کند و پای شخص دیگری در میان بود، عصبانی شد و دعوا کرد. او سپس به بیمارستان رفت و متوجه شد ملیکا زنده است!
با این اعتراف، ساسان از کابوس ۱۸ ماهه نجات پیدا کرد و ملیکا نیز از ادامه شکایت صرفنظر کرد.
نتیجه؟ یک اشتباه و ترس بزرگ، ۱۸ ماه فرار و کابوسِ بیهوده!