«زبان عشق» افسانه‌ای است که نمی‌خواهد بشنوید: چرا تطبیق «زبان عشق» با شریک زندگی‌تان اهمیتی ندارد

کد خبر : ۴۳۸۵۱۹
«زبان عشق» افسانه‌ای است که نمی‌خواهد بشنوید: چرا تطبیق «زبان عشق» با شریک زندگی‌تان اهمیتی ندارد

یکی از معروف‌ترین و پذیرفته‌شده‌ترین مفاهیم در مشاوره روابط عاطفی، یعنی «زبان عشق» (Love Language)، این روزها با چالش جدی علمی روبه‌رو شده است. ایده ساده است: هر فرد عشق را به شیوه خاصی دریافت و ابراز می‌کند و اگر زبان عشق شما با شریک‌تان یکی نباشد، رابطه‌تان دچار مشکل می‌شود.

به گزارش اینتیتر، یکی از معروف‌ترین و پذیرفته‌شده‌ترین مفاهیم در مشاوره روابط عاطفی، یعنی «زبان عشق» (Love Language)، این روزها با چالش جدی علمی روبه‌رو شده است. ایده ساده است: هر فرد عشق را به شیوه خاصی دریافت و ابراز می‌کند و اگر زبان عشق شما با شریک‌تان یکی نباشد، رابطه‌تان دچار مشکل می‌شود.

منشأ ایده زبان‌های عشق

به گزارش سایکولوژی تودی، این مفهوم را گری چپمن، مشاور روابط، در کتاب پرفروش خود به نام «پنج زبان عشق» (The Five Love Languages) مطرح کرد. او پس از دهه‌ها کار با زوج‌ها به این نتیجه رسید که رضایت در رابطه عمدتاً به «تطابق در شیوه ارتباط عاطفی» بستگی دارد. پنج زبان عشق عبارتند از:

  • لمس فیزیکی
  • انجام کارهای مفید برای طرف مقابل (اعمال خدمت)
  • کلمات تأییدی و محبت‌آمیز
  • وقت گذاشتن باکیفیت برای یکدیگر
  • هدیه دادن

سال‌ها این نظریه بدون چون‌وچرا پذیرفته شده بود، اما تحقیقات علمی جدید داستان دیگری می‌گویند.

جدیدترین ضربه علمی به نظریه زبان‌های عشق

در سال ۲۰۲۵، ویلیام چوپک و همکارانش از دانشگاه ایالتی میشیگان پژوهشی را در کنفرانس سالانه انجمن سالمندی آمریکا ارائه کردند که یکی از دقیق‌ترین بررسی‌های این نظریه تا به امروز بود.

نکته مهم این پژوهش این بود که شرکت‌کنندگان زوج‌هایی با میانگین سنی ۵۵ سال و میانگین طول رابطه ۲۷ سال بودند؛ یعنی زوج‌هایی که دهه‌ها فرصت داشتند مشکلات ارتباطی‌شان را حل کنند.

محققان با استفاده از پرسشنامه‌های معتبر شخصیت (مدل پنج عاملی بزرگ)، سبک دلبستگی (ایمن یا ناایمن) و امتیازهای دقیق تطبیق زبان عشق، به این نتایج رسیدند:

  • هیچ شواهدی دال بر این که تطبیق زبان عشق باعث افزایش رضایت رابطه می‌شود، پیدا نشد.
  • حتی افراد یک «زبان عشق غالب» هم ندارند؛ همه پنج شیوه با یکدیگر همبستگی مثبت و قوی داشتند.
  • تنها عامل‌هایی که واقعاً پیش‌بینی‌کننده رضایت بلندمدت رابطه بودند: «توافق‌پذیری» (مهربانی و سازگاری) و «پاسخگویی عاطفی» (حساسیت به نیازهای طرف مقابل) بود.

به عبارت دیگر، شریک خوب کسی است که در همه حوزه‌ها (لمس، کمک کردن، تعریف کردن، وقت گذاشتن و هدیه دادن) به نیازها و ترجیحات طرف مقابلش حساس باشد و رفتارش را با آن هماهنگ کند؛ نه این که فقط یک «زبان» را بلد باشد.

نویسندگان در پایان نتیجه گرفتند: «با توجه به نتایج این پژوهش، باید دوباره بررسی کنیم که آیا زبان‌های عشق واقعاً ترجیحات متفاوتی را نشان می‌دهند یا صرفاً بازتابی از رفتارهای کلی مثبت و پاسخگویی در رابطه هستند.»

پس از این کجا برویم؟

متأسفانه فاصله زیادی وجود دارد بین چیزی که مردم دوست دارند به عنوان «نصیحت خوب» بپذیرند و چیزی که داده‌های علمی می‌گویند. همه ما می‌دانیم که روابط عاطفی نزدیک یکی از مهم‌ترین عوامل خوشبختی هستند. شاید همین نیاز شدید به صمیمیت باعث می‌شود بسیاری از مردم با خوشحالی به راه‌حل‌های ساده و جذاب باور داشته باشند؛ حتی اگر شواهد علمی خلاف آن را نشان دهد.

خلاصه اینکه: یک نظریه لازم نیست کاملاً درست باشد تا بتواند به شما کمک کند رابطه‌تان را بهتر کنید، اما باید حداقل پشتوانه علمی معتبری داشته باشد. اگر هنگام خواندن نصیحت‌های رابطه به دنبال این پشتوانه علمی باشید، احتمالاً روابط عاطفی‌تان بسیار رضایت‌بخش‌تر و پایدارتر خواهد شد.

نظرات بینندگان