ماجرای امتناع عراقچی از تعظیم به امپراتور ژاپن
عباس عراقچی که روزی سفیر ایران در ژاپن بوده، ماجرای تشریفات امپراتور ژاپن در مراسم تسلیم استوارنامه خود را که باید با تعظیم به او همراه می شد در خاطره ای نقل کرده است. عراقچی چگونه به امپراتور تعظیم کرد؟
به گزارش اینتیتر به نقل از خبرآنلاین، اواسط بهمن ۱۳۸۶ دکتر محسن طلایی سفیر وقت ایران در ژاپن با پایان مهلت ماموریتش، جای خود را به عباس عراقچی داد تا او به عنوان هشتمین سفیر جمهوری اسلامی ایران و بیستمین سفیر در کل دوران روابط دیپلماتیک ایران و ژاپن وارد توکیو شود.
از این رو تقریباً یک ماه بعد از ورودش به توکیو به او اطلاع دادند برای تسلیم استوارنامه به امپراتور آکی هیتو باید آماده شود. عراقچی توصیف این خاطره را در کتاب «ایران تایشی» (صفحه ۳۸-۳۹) منتشر شده از سوی انتشارات اطلاعات نقل می کند. عراقچی می نویسد «طبق رویه تشریفاتی در ژاپن با تحویل تصویر استوارنامه به دبیرکل وزارت امور خارجه سفیر میتواند همه اشتغالات یک سفیر را داشته باشد مگر دیدار با امپراتور و شرکت در مراسمی که با حضور امپراتور برگزار میشود. این رویه هم نشانگر نقش حاشیه ای و تشریفاتی امپراتور بود و هم اهتمام ژاپنی ها به حفظ منزلت و جایگاه او به عنوان نماد حاکمیت ژاپن را میرساند؛ امپراتوری که آمریکایی ها بعد از شکست دادن ژاپنیها در جنگ جهانی دوم او را از آسمان و از مقام شبه خدایی پایین کشیدند و در چشم ژاپنی ها تحقیرش کردند.»
اما آنچنان که عراقچی روایت کرده یک هفته پیش از موعد مراسم گروهی از تشریفات دربار امپراتور به سفارت ایران آمدند تا با فیلم و عکس و نوشته نحوۀ ملاقات با امپراتور و تقدیم استوارنامه را تشریح کنند. جزئیات مراسم را مو به مو و نکته به نکته برای او توضیح می دهند، اینکه از کدام در و کدام جهت و در چه زمانی وارد شود چگونه به مقابل امپراتور برسد، چگونه استوارنامه را تقدیم کند و حتی نقشه سالن دربار و مسیر حرکت را نیز برای عراقچی کشیده بودند و در برگه ای به دستش دادند.»
اما نکته ای که توجه عراقچی را به خود جلب می کند نحوه ورود و ایستادن مقابل امپراتور بود. عراقچی نقل می کند «گفتند هنگامی که وارد سالن محل حضور امپراتور میشوی ابتدا در آستانه در یک تعظیم کوتاه در حد سر خم کردن می کنی آنگاه روبروی اعلیحضرت که رسیدی تعظیم کامل میکنی!»
دکتر عراقچی در پاسخ به مسئولان تشریفات ژاپنی می گوید «برای سرخم کردن مشکلی ندارم اما از تعظیم کامل معذورم زیرا ما مسلمانان فقط در مقابل خداوند یکتا تعظیم و رکوع می کنیم و انجام این عمل را برابر هیچ انسانی جایز نمی دانیم»
ژاپنی ها با شنیدن این استدلال سفیر ایران بدون توضیح بیشتر پذیرفتند و بر حرفشان اصرار و جدل نکردند.
عراقچی با تاکید بر اینکه «این هم یکی از خلقیات ژاپنی هاست که به فرهنگ و اعتقادات دیگران احترام می گذارند» ماجرای گفتگوی خود با امپراتور را اینگونه روایت می کند:
«امپراتور یک مقام تشریفاتی است لذا جایی برای صحبت های رسمی و جدی وجود ندارد. باید صحبتی می کردم که احساس مثبتی برای وی ایجاد کند از روابط خوب دو کشور ایران و ژاپن سابقه دیرینه آن و از سوابق کاری خودم به خصوص در ارتباط با ژاپن و از سفرهایم به ژاپن در جایگاه عضو مذاکره کننده هسته ای. گفتم یک سفر شخصی هم در سالیان دورتر به توکیو داشتم اوایل ازدواج به دعوت یکی از بستگان که موقتا در ژاپن اقامت داشت همراه با خانواده سفری یک هفته ای به ژاپن داشتم.»
عراقچی می گوید صبح همان روز ملاقات با امپراتور به ذهنش رسید که برای اینکه اثر مثبتی در ذهن امپراتور به جا بگذارد، آن سفر را به عنوان سفر ماه عسل ذکر کند و این همان نکته ای بود که وزارت امور خارجه ژاپن از آن اطلاع نداشت و به نوعی باعث شگفتی مسئول تشریفات شد!
او در ادامه می گوید «به امپراتور در انتهای صحبتم گفتم خاطرات خوبی از ژاپن دارم چراکه ماه عسل خود را در ژاپن گذرانده ام برای امپراتور خیلی جالب بود و گفت خوشحالم که خاطرات خوبی از ژاپن دارید اما برخلاف او سوومی سان (مسئول تشریفات) مکدر و مبهوت شد. مابقی کارهای تقدیم استوارنامه انجام شد و از کاخ بیرون آمدیم.»
همین که قدم از کاخ بیرون گذاشتیم سوومی بر آشفته و گلایه مند رو به من کرد گفت: «آقای سفیر این موضوع سفر ماه عسل به ژاپن را چرا از قبل به ما نگفته بودید؟ این خیلی موضوع مهمی است و ما میبایست حتماً این نکته را از قبل به امپراتور اطلاع می دادیم حالا امپراتور به ما معترض میشود که چرا این نکته مهم را نگفته ایم.»
این دیپلمات با تجربه کشورمان در انتهای این خاطره که شرح آن در کتاب «ایران تایشی – انتشارات روزنامه اطلاعات» منتشر شده به نکته قابل تاملی اشاره می کند و می گوید «این نمونه ای از خلقیات ژاپنی هاست وسواس در جزئیات و نکات باریک و از آن مهمتر ناخشنود از طرح مسائل بدون هماهنگی و سابقه در مذاکرات. ژاپنی ها اصلاً علاقه ندارند با شگفتانه یا به اصطلاح سورپرایز روبرو شوند. برای آنها همه چیز باید از قبل برنامه ریزی و هماهنگ شده باشد در ملاقات با مقامات اگر موضوع جدیدی مطرح کنید که از قبل در مورد آن ندانند، در بهترین حالت جواب نمی دهند و به بررسی بیشتر حواله می. کنند گاهی حتی هیچ جوابی نداده و اصولاً نشنیده می گیرند»