افشاگری بزرگ سی ان ان علیه ترامپ: حماقت اسرائیل در تجاوز به ایران به قیمت خالی شدن انبار موشک های گرانقیمت رهگیری آمریکا تمام شد!

استفاده حدود یکچهارم از ذخایر رهگیرهای پیشرفته آمریکا در جریان نبرد اخیر میان ایران و اسرائیل، نهتنها سطح درگیری منطقهای را به رخ کشید، بلکه کمبود نگرانکنندهای در زنجیره تأمین تسلیحات دفاعی واشنگتن را فاش کرد؛ شکافی که میتواند پیامدهای استراتژیکی گستردهای برای آینده قدرت بازدارندگی ایالات متحده داشته باشد.
به گزارش اینتیتر به نقل از ساعدنیوز، در جریان درگیری کمسابقهای که میان ایران و اسرائیل شعلهور شد و منطقه خاورمیانه را در آستانه یک جنگ تمامعیار قرار داد، ایالات متحده آمریکا نقشی حیاتی در حمایت از متحد دیرینهاش، اسرائیل، ایفا کرد. این نقش نهتنها در حوزه سیاسی و اطلاعاتی، بلکه بهویژه در بُعد نظامی و دفاعی خود را نشان داد. در شب حملات موشکی و پهپادی گسترده ایران به خاک اسرائیل، سامانههای دفاعی آمریکایی مستقر در منطقه وارد عمل شدند و با شلیک صدها رهگیر پیشرفته، بخشی از بار دفاع هوایی را به دوش کشیدند. اما دادههای پس از عملیات نشان داد که در این نبرد کوتاهمدت، آمریکا تقریباً یکچهارم از موجودی خود در زمینه رهگیرهای پیشرفته نظیر SM-3 و THAAD را مصرف کرده است؛ آماری که در نگاه نخست حیرتانگیز و در نگاه دوم نگرانکننده است.
اگرچه توانمندی نظامی ایالات متحده در عرصه جهانی به عنوان بیرقیبترین ارتش شناخته میشود، اما جنگ اخیر یک حقیقت مهم را آشکار کرد: محدودیت منابع و فشار بر زنجیره تأمین تسلیحات. استفاده گسترده از سامانههای رهگیری موشکی در کمتر از 72 ساعت نشان داد که حتی ابرقدرت نظامی جهان هم در برابر درگیریهای چندوجهی و پرشدت، با چالشهای لجستیکی و صنعتی مواجه است. چرا که ساخت و جایگزینی این رهگیرها زمانبر، پرهزینه و وابسته به ظرفیت صنعتی بالاست؛ ظرفیتی که طی دهههای گذشته به دلیل سیاستهای ریاضتی، تمرکز بر جنگهای کمشدت، و کاهش سرمایهگذاری مستقیم در خطوط تولید، آسیب دیده است.
نکته مهم اینجاست که سامانههای رهگیر پیشرفته نهتنها در برابر تهدیدات منطقهای چون حملات ایران، بلکه برای سناریوهای بزرگتر چون مقابله با روسیه یا چین در درگیریهای احتمالی آینده نیز حیاتیاند. اگر آمریکا در یک رویارویی چندجانبه با بازیگران قدرتمند آسیایی قرار گیرد، نیاز به سامانههای دفاعی موشکی در مقیاسی بسیار فراتر از درگیری ایران-اسرائیل خواهد بود. از این منظر، کاهش چشمگیر موجودی انبارهای رهگیر تنها در یک درگیری محدود، نشانهای از آسیبپذیری ساختاری ایالات متحده تلقی میشود.
تحلیلگران دفاعی در واشنگتن بلافاصله پس از انتشار آمار مصرف رهگیرها، زنگ هشدار را به صدا درآوردند. برخی از آنها تأکید کردهاند که آمریکا طی سالهای اخیر بیش از حد بر بازدارندگی فناورانه و هوش مصنوعی تأکید داشته و از تأمین سختافزارهای دفاعی سنتی، بهویژه در حوزه تسلیحات دفاع هوایی، غفلت کرده است. اگرچه وزارت دفاع ایالات متحده برنامههایی برای افزایش تولید سامانههای موشکی و رهگیر دارد، اما به اعتراف خود پنتاگون، اجرای کامل این برنامهها دستکم چند سال زمان خواهد برد.
در این میان، شرکتهای بزرگ پیمانکار دفاعی مانند لاکهید مارتین، ریتئون و نورثروپ گرومن با فشارهای فزایندهای برای افزایش تولید مواجه شدهاند. اما محدودیت نیروی کار متخصص، کمبود برخی قطعات حساس و اختلالات زنجیره تأمین جهانی که از دوران پاندمی کووید-19 تاکنون ادامه دارد، روند بازسازی ذخایر را کند کرده است. به علاوه، ساخت هر رهگیر پیشرفته هزینهای بین یک تا سه میلیون دلار دارد که در مقیاس مصرف بالا، بار مالی عظیمی بر دوش دولت آمریکا خواهد گذاشت.
در مقابل، ایران در این نبرد از رویکرد «انبوهسازی موشکهای ارزان» بهره گرفت؛ تاکتیکی که به لحاظ هزینه-اثربخشی مزیت نسبی ایجاد میکند. موشکها و پهپادهایی که ایران در این حمله مورد استفاده قرار داد، بهرغم دقت کمتر، از نظر تعداد و گستردگی باعث تحمیل فشار به سامانههای دفاعی دشمن شدند؛ بهطوری که مجبور شدند برای مقابله با هر تهدید، از یک یا چند رهگیر بسیار گرانقیمت استفاده کنند. این همان «نبرد نامتقارن» است که جمهوری اسلامی مدتها بر آن تأکید داشته و حالا با حملهای گسترده، کارآمدی نسبی آن را به نمایش گذاشته است.
این وضعیت باعث شده برخی کارشناسان پیشنهاد دهند که آمریکا نیز به موازات حفظ رهگیرهای پیشرفته، باید به فکر تولید سامانههای ارزانقیمتتر برای مقابله با تهدیدات حجمی باشد. پروژههایی همچون توسعه سامانههای لیزری یا رهگیرهای هوشمند کمهزینه مدتهاست روی میز قرار دارند، اما هنوز به تولید انبوه نرسیدهاند. نبود چنین گزینههایی در نبرد اخیر، به وضوح آسیبپذیری آمریکا در برابر جنگهای کمهزینه ولی پرحجم را نشان داد.
از سوی دیگر، متحدان آمریکا نیز نسبت به این کمبودها نگران شدهاند. کشورهای عضو ناتو که به پشتیبانی دفاعی واشنگتن وابستهاند، اکنون با تردید به توانایی آمریکا در پاسخگویی همزمان به چند بحران نگاه میکنند. ژاپن، کره جنوبی، لهستان و حتی برخی کشورهای خلیج فارس، برنامههایی برای تقویت تولید داخلی یا خرید مستقل رهگیرها کلید زدهاند، چراکه دیگر نمیتوانند به شکل کامل بر ذخایر نظامی آمریکا تکیه کنند.
این تحولات در مجموع نشان میدهد که جنگ اخیر ایران و اسرائیل، فراتر از یک بحران منطقهای، به مثابه یک «آزمایش واقعی» برای سامانه دفاعی آمریکا عمل کرد؛ آزمونی که ضعفهای نهفته را آشکار ساخت. اگر ایالات متحده به این نشانهها بیتوجه باشد، در آیندهای نهچندان دور، در برابر تهدیداتی پیچیدهتر و وسیعتر، با کمبودهای خطرناکتری مواجه خواهد شد.