وقت آن است که گویندگان از اتاق‌های تاریک دوبله بیرون بیایند

کد خبر : ۳۷۴۵۱۹
وقت آن است که گویندگان از اتاق‌های تاریک دوبله بیرون بیایند

نگاه به روز تولد در هر فرد با دیگری متفاوت است، اما زمانی که یک هنرمند با سالروز تولدش مواجه ‌می‌شود، نگاهی فراتر از عامۀ مردم به آن دارد.

به گزارش اینتیتر به نقل از هنرمند، نگاه به روز تولد در هر فرد با دیگری متفاوت است، اما زمانی که یک هنرمند با سالروز تولدش مواجه ‌می‌شود، نگاهی فراتر از عامۀ مردم به آن دارد. یکی از مهم‌ترین بهانه‌هایی که همیشه می‌توان با تکیه بر آن با هنرمندان به گفتگو نشست، فرارسیدن سالروز تولد آنان است، نقطه‌ای مهم و تأثیرگذار که همواره آن را به عنوان یک سرمنشأ برای شروعی دوباره می‌بینند. فرارسیدن اولین روز از آبان‌ ماه و زادروز «ناهید حجت‌پناه»، از گویندگان دوبلاژ ما را بر آن داشت تا به گپ‌وگفتی صمیمانه با وی بنشینیم.

روز تولد برای شما چه حسی دارد؟

خودم شخصاً فصل پائیز را خیلی دوست دارم/خوشحالم که در ماه زیبای آبان به دنیا آمدم

در تقویم روز اول آبان روز تولدم هست و خیلی برای من روز مهمی ست. در این روز متوجه می‌شوم چقدر سریع دوباره یک سال به سنم اضافه شده و مرور می‌کنم که در سال قبل چه کارهای خوبی انجام دادم، کجاها پیشرفت کردم یا برای این که به هدف نهایی خودم برسم؛ باید در سال جدید چه کارهایی انجام دهم. برنامه‌ریزی هایی برای خودم در نظر میگیرم و بایدهایی را در برنامه‌ام قرار می‌دهم تا در زمانی مشخص انجام دهم.

ای کاش همه باور داشتیم که هر روز برای ما روز تولد است چون هر روز خداوند به ما این اجازه و مهلت را می‌دهد که دوباره زندگی کنیم و از نعمت هایی که به ما عطا کرده استفاده کنیم. پس هر روز می‌تواند روز تولد ما باشد؛ ولی خب رسم است که ما سالروز اولین به دنیا آمدنمان را جشن می‌گیریم. تولد یعنی این که دوباره به یک شیوه بهتر و انسانی‌تر و درست‌تر زندگی کنیم. کارهایی را انجام بدهیم که فکر می‌کنیم ما را به هدفمان نزدیک‌تر می‌کند. تولد یعنی اگر نخواهم و تلاش نکنم، هیچ اتفاق خوبی در سال نو و سن جدید برای من نمی‌افتد و در نتیجه تولد برای من معنایی نخواهد داشت.

در این روز سعی می‌کنم که خوش بگذرانم؛ جانانه‌تر زندگی کنم در کنار خانواده‌ام غذایی خوشمزه بخورم؛ حرف‌های خوب بزنم؛ جاهای خوب بروم تا برایم ماندگار شود. واقعا این روز را دوست دارم زندگی کنم. زیستن به این شکل برای من معنا پیدا می‌کند و همیشه هم خاطرات خوبی از روزهای تولدم داشته‌ام.

چه مدت است که به کار دوبله وارد شده‌اید؟ تصویر ذهنی شما پیش از ورود به این حرفه با آن چه که امروز در روند کار می‌بینید، چه تفاوت‌هایی دارد؟

نمی‌توانم و نشد در قاموس من نمی‌گنجد و معنایی ندارد

از همان ابتدا حس کردم ویژگی‌های مخصوص را در وجودم دارم؛ پس برای فراگیری و کارآموزی اقدام کردم. تقریبا 8 یا ۹ سال است وارد کار دوبله شدم. استادم خانم «مریم نوری‌درخشان» عزیز بودند. واقعا نمی‌دانستم مسیر پیش رویم انقدر سخت و پر چالش است. اما چون احساس می‌کردم می‌توانم این کار را انجام بدهم؛ پس وارد کار شدم. با سختی هایش آشنا شدم؛ تا وقتی تجربه اش نکنید متوجه‌ نمی‌شوید. تمام حواس پنجگانه‌اتان باید درگیر باشد و آن قدر ماهرانه و طبیعی حس کاراکتر در فیلم را به سمع و نظر بیننده انتقال بدهید، که اصلاً بیننده متوجه نشود که این صدا برای شخص دیگری است. یعنی با آن کاراکتر باید یکی شد و این مستلزم توجه دوبلور به بسیاری از جوانب کار است؛ که البته با تمرین و تلاش میسر خواهد شد. من معتقدم که با تمرین کردن، ممارست و صبوری می‌توان هر کار سختی را انجام داد و این که نمی‌توانم و نشد در قاموس من نمی‌گنجد و معنایی ندارد.

طبیعتاً هر کاری را که آغاز نکردیم، خیلی تصوری از دست اندازها مشکلات و سختی‌های آن کار نداریم. ما همیشه، یک خروجی خوب و تمیز از استادان بزرگ دیدیم. مثلاً فیلم «مادر». همه لذت بردیم و گفتیم چقدر کار دوبله قشنگ و جالب است و اطلاعی از پشت صحنه نداشتیم. بسیاری از جوانان این شگفتیها را که می‌بینند و می‌شنوند، هوس می‌کنند وارد این کار شوند. فکر می‌کنند در این کار حتما ستاره خواهند شد؛ ولی وقتی که وارد می‌شوند با یک سری چالش‌ها و مشکلاتی مواجه می‌شوند که یا ادامه میدهند و یا کنار میکشند. خود من هم این اتفاق برایم افتاد؛ ولی خوب با صبر و توجه و به کار گرفتن استعداد و خلاقیت توانستم سرعت یادگیریم را بالا ببرم و دیر پیوستنم به این قافله را کمی جبران کنم.

از این که در هنری مشغول به فعالیت هستید که ستارگان بسیار بزرگی در آن حضور پیدا کرده و درخشیده‌اند، چه حسی دارید؟

هر ثانیه از شاهکارهای بزرگان دوبلاژ یک کلاس درس است

هنوز هم هر ثانیه از شاهکارهای بزرگان دوبلاژ برای من یک کلاس درس است. البته باید امانتدار خوب و شایسته‌ای برای هنر مظلوم دوبله باشیم. صد البته که حضور در کنار بزرگان دوبله باعث افتخار است. استادان بزرگ و بنامی در گذشته و در حال حاضر شاهکارهایی را خلق کردند و شگفتی‌هایی را به وجود آوردند، که هنوز هم مایه‌ی افتخار و اعتبار این هنر هستند. آن‌ها بهترین‌ها را برای ما به یادگار گذاشتند و ما وام‌دار ایشان هستیم، چون این هنر را در اوج تحویل گرفتیم و باید به همان زیبایی و مهارت و شگفتی به نسل‌های بعد انتقال بدهیم. که البته این مستلزم ایجاد فضاهای آموزشی و تخصصی‌تر و پیدا کردن صداهای خاص است. باید به روزهای طلایی دوبله برگردیم.

از نظر شما چگونه می‌توان در هنر به یک ستاره مبدل شد؟

راز ستاره شدن در هنر این است که هنرمند هنرش را به کمال و تعالی برساند. این هنر می‌تواند نقاشی آواز، موسیقی یا دوبله باشد. هر کسی که در مهارت و زیبایی و شگفتی یک محصول بی‌نقص را خلق کند او هنرمند است. زمانی یک انسان می‌درخشد که به خودشناسی رسیده باشد خودش رادوست داشته باشد، توانایی‌ها و استعدادهایش را بشناسد و در راه درست قدم برداردتا بهترین نتیجه را کسب کند. آن زمان است که اگر در فضایی سازنده و مناسب قرار بگیرد خواهد درخشید و نهایتاً ستاره ‌می‌شود.

وقتی تنها مجیزگوها ما را ستاره بخوانند به این معنی نیست که واقعاً ستاره‌ایم

در این مورد باید به مطلبی اشاره کنم. متأسفانه صبر و تحملی را که قدیمی‌ترها داشتند، جوانان ما ندارند و توقع دارند در طی چند سال اول کار، به اوج برسند آنهم نه در رابطه با مهارت در کار، بلکه فقط در مقام شهرت و تایید بقیه. پس کارشان را بزک‌دوزک کرده و تبلیغ می‌کنند و خود را استاد می‌نامند و به خود اجازه می‌دهند حتی آموزش بدهند، که این از نظر من ستاره شدن نیست. اگر تنها چند نفر از اطرافیان، بنا به رفاقت مرا ستاره و استاد بدانند، موضوع کمدی ‌می‌شود. بسیاری از اساتیدمان حتی دوست نداشتند دیده شوند. به همین خاطر کم کم نادیده گرفته شدند و طبیعتاً از سختی کار ودقت ومهارتشان کسی مطلع نشد.

چرا این اعتقاد را دارید که برای ستاره شدن نباید عجله کرد؟

میوۀ کال هیچ وقت قابل برداشت نیست/با بال‌های کوچک نمی‌توان پرواز کرد

چون میوۀ کال هیچ وقت قابل برداشت نیست. با بال‌های کوچک نمی‌توان پرواز کرد. باید صبور بود. لازمه‌ی تایید یک محصول بی‌نقص، وجود افراد آگاه یک جامعه آماریست که اقدام به حمایت از کار من می‌کنند، البته باید حجم قابل قبولی از مخاطبین بی‌طرف باشند، نه این که چند نفر از رفقای من از روی دوستی مرا استاد بخوانند و آن لحظه یقین پیدا کنم ستاره‌ای نوظهور هستم. این فاجعه و اشتباهی است که بسیاری از کارآموزان تازه‌وارد اقدام به انجامش می‌کنند و در فضای مجازی فیلم‌هایی را به نمایش میگذارند که در آن حقیقت واقعی نشان داده ن‌می‌شود. یک دسته‌ی دیگر هم هستند که مثلا ۲۰ سال است که فعالیت می‌کنند و هنوز روی همان پله‌ی اولند، و تنها نقطه‌ی قوتی که به آن می‌بالند، تعداد سالهایی است که فعالیت دست و پا شکسته داشته‌اند یا به لطف دوستانشان بدون کارنامه‌ای درخشان استاد شده اند. درد اینجاست همین افراداقدام به نقد استادان بزرگ و بی‌همتای قدیمی و جدید می‌کنند که من همیشه در حیرتم.

توقف در پیشرفت یعنی زمانی که شخصی مدعی ‌می‌شود به اوج درک و مهارت رسیده است و دیگر به هیچ توصیه‌ای برای یادگیری نیاز ندارد. آن زمان زمان سقوط است. این شخص هنر ناقص خود را به چند جوان ناآگاه دیگر هم انتقال می‌دهد و آنان هم یک موج دیگری راه می‌اندازند. از این رو، اگر کسی علاقه‌مند به آموزش در کلاس است باید، با تحقیق وارد شودو پای تدریس هر کسی ننشینند. برای ستاره شدن نباید عجله کرد.

چه تفاوت‌هایی میان آن چه که امروز در دوبله می‌بینید، با آن چه که از گذشتگان و بزرگان این هنر شنیده‌اید، وجود دارد؟

عصر، عصر ارتباطات و درخشیدن‌هاست

استادان و گویندگان قدیمی ترجیح می‌دادند شناخته نشوند. تا تصویری که بیننده با تطبیق دادن صدا از کاراکتر می‌بیند، دچار خدشه نشود. اما در حال حاضر، عصر، عصر ارتباطات و درخشیدن‌هاست. اگر مخاطب نبیند و نداند فراموش میکند. گویندگان دوبلاژ، زمان‌های قدیم خیلی صلاح نمی‌دانستند و دوست نداشتند که چهره‌شان دیده شود. اکنون متاسفانه کارهای بی‌ارزش و بی‌اعتبار فراوان شده و مدعی‌ها بسیار؛ همان استادان دروغین! و آن‌قدر تعدادشان زیاد شد که سلیقه مردم هم افت پیدا کرد. چون تبلیغات بسیار قویی انجام دادند و مؤثر هم بود. این معضل چه در موسیقی چه نقاشی یا هر هنر دیگر اتفاق افتاد. علف‌های هرزی که به سرعت رشد کردند. سریع و ارزان بودن از مشخصه‌های آن‌هاست. معمولاً کارهای بی‌ازرش سر و صدای بیشتری دارند.

در چنین شرایطی به نظر شما چه باید کرد؟

به کار بردن الفاظ رکیک در دیالوگ‌ها، استفاده از زیرنویس به جای ترجمه استفاده از کارآموز رایگان و نتیجه فاجعه خواهد بود. وقتی یک فیلم دوبله شده‌ی خوب متولد ‌می‌شود و عوامل فنی و هنرمندان و مدیریت به بهترین نحو می‌درخشند، این کار را باید فریاد زد و معرفی کرد. بایدگوینده‌ها، صداگذار، صدابردار، مدیر دوبلاژ ومترجم و همۀ عوامل در کنار هم، معرفی شوند دیده شوند و اثر دوبله‌شده، به بهترین شکل حتی در سینما اکران شود؛ تمام عوامل آنجا حضور پیدا کنند و بامردم ارتباط مستقیم بگیرند تا مخاطب آن‌ها را بشناسند و با شناخت یک اثر بی‌نظیر آگاهی بیشتری پیدا کنند و با زرق و برق‌های کاذب کلاه سرشان نرود. کم کم برایشان روشن خواهد شد و نگاه شفاف تری پیدا خواهند کرد.

زمان آن است که از اتاق‌های تاریک دوبله بیرون بیاییم/ باید بستری فراهم شود تا خودمان را به زبانی ساده معرفی کنیم

پس زمان آن است که از اتاق‌های تاریک دوبله بیرون بیاییم، تبلیغات شایسته‌ای انجام دهیم تا مردم تفاوت یک کار خوب با یک کار ناقص را به چشم ببینند و سلیقه شان تقویت شود. باید بستری فراهم شود تا خودمان را به زبانی ساده معرفی کنیم و کارهای با ارزش را به نمایش بگذاریم. به عنوان مثال همین سریال هایی که در حال حاضر پخش می‌شوند. اول اکران عمومی می‌گذارند و هنرپیشه‌ها معرفی می‌شوند و با مردم ارتباط می‌گیرند.

باید گوینده‌ها و دوبلورها هم با هر کاری که ارائه ‌می‌شود معرفی شوند و مردم با چهره‌ی آنها آشنا شوند، تا پیوندی دوباره بین مردم عزیزمان با هنر زیبای دوبله ایجاد شود.

در این میانه لازم است چه اتفاقات تازه‌ای رخ دهد؟

دوبله باید به عنوان یک هنر زیبا به بهترین شکل به جامعه معرفی شود

 باید یک پیوند جدیدی بین هنرمندان دوبله و مردم ایجاد بشود و ارزش‌گذاری درستی اتفاق بیفتد. اعتبار گویندگان بالا برود که مستلزم ایجاد فضایی مناسب می‌باشد. نیاز به حمایتی اساسی‌ است که باید در مراتب بالاتر اتفاق بیفتد وگر نه این هنر قدیمی و زیبا به فنا خواهد رفت. چیدمان درستی می‌طلبد که مدیریت و حمایت دلسوزانه‌ای نیاز دارد.

از نظر شما ورود هوش مصنوعی به هنر دوبلاژ چه تأثیری بر روی این هنر گذاشته است؟

هیچ کس نمی‌تواند جلوی پیشرفت هوش مصنوعی را بگیرد/ هوش مصنوعی می‌تواند پایان هنر، درخشش و شکوفایی انسان باشد

ورود هوش مصنوعی از آن اتفاق‌هایی است که هیچ کس هیچ کاری نمی‌تواند در موردش انجام بدهد؛ جز این که منتظر باشیم ببینیم که چه بر سر هنر می‌خواهد بیاورد و می‌دانم که خیلی از هنرها تعطیل خواهند شد که یکی از آنها دوبله و گویندگی هست. ممکن است جاهایی یک سری نقایصی داشته باشد که ما دلمان را خوش کنیم و بگوییم نمی‌تواند این کار را به خوبی انجام دهد؛ ولی با شناختی که از تاریخچه‌ی پیشرفت بشریت داریم به این نتیجه می‌رسیم که نهایتاً قادر خواهد بود تمام هنر را یک جا ببلعد و کور کند.

قطعاً هوش مصنوعی به هنر، ضربه محکمی خواهد زد و اجتناب ناپذیر و گریز ناپذیر است. در این زمینه هیچ کاری نمی‌شود کرد جز این که منتظر ماند و تا ببینیم چه پیش خواهد آمد. به نظر من هوش مصنوعی به هر حال باعث نگرانی است. چرا که می‌تواند پایان هنر، درخشش و شکوفایی استعداد انسان باشد اما امیدوارم یک جایی و در یک زمانی کنترل شود.

از هوش مصنوعی هم نمی‌توان گذر کرد

هوش مصنوعی در حال حاضر با ورودش به هنر دوبله، توانسته تأثیراتی بگذارد. مثلاً بعضی از هنرمندان ما که از دنیا رفته‌اند و استادان بزرگی بوده‌اند صداهایشان توسط این هوش مصنوعی شبیه سازی شده و دوباره روی فیلم‌ها قرار داده شده است. بعضی‌ها منتقد این کار بوده‌اند و بعضی خرسند که بازهم ‌می‌شود از صداهای ماندگار این عزیزان استفاده کرد. نظرات متفاوت است؛ من به شخصه نگرانم، چون این امکان وجود دارد که جای گویندگان حی و حاضر راهم پر کند.

 مردم هم شاید به آن شکل بپسندند و این شغل از بین برود. اما نباید فراموش کرد که هیچ پیش‌گویی به شکل مطلق نمی‌توان داشت ممکن است هر پیامدی اتفاق بیفتد. این پدیده هم مانند بقیه وسایل عجیب و غریبی که بشر اختراع یا کشف کرد، در راه اعتلای زندگی در اختیار انسان قرار گرفته و یک روز عادی خواهد شد. چه کسی فکر می‌کرد که یک روز همه در دستانشان یک تلویزیون شخصی داشته باشند. پس هوش مصنوعی نیز اتفاق و تغییر بزرگی خواهد بود، که شاید خودش نقطه‌ی شروع هنری تازه و نوین شود.

چه مشکلاتی در این میانه شما را می‌آزارد؟

هیچ حمایتی از گوینده‌ها و دوبلورها به شکل اساسی نمی‌شود/باید برای هنر دوبله ارج و احترام بیشتری قائل شوند

این یک بخشی از قضیه است؛ بخش مهم دیگرش موضوع اقتصادی و بار مالی ضعیف این هنر است که به هیچ عنوان پاسخگوی معیشت هنرمندان نیست. چون ما دیده نمیشویم سهمی هم از یک ارزش گذاری معنوی و مادی نداریم. به عنوان مثال اخیراً تجربۀ همکاری در یک فیلم را داشتم که در سینما اکران شد و فروش بسیار بالایی داشت. همه گوینده‌های خوب دعوت شدند، که من هم افتخار داشتم که در کنارشان گویندگی کنم ولی هیچ اسمی از ما در تیتراژ هیچ کجا برده نشد و دستمزد کم و همیشگی را دریافت کردیم، حتی رسانه‌های خبری هم کم لطف بودند و اسمی از گروه دوبلاژ نبردند.

حال سؤال اینجاست که چرا باید این اتفاق بیفتد، چرا نباید صحبتی از تیم متخصص دوبلاژ شود؟ این یکی از آن اتفاق‌های بدی است که در آن که یک ناسپاسی خیلی فجیع روی داده. من معتقدم که باید حتماً یک اتفاق خوب بیفتد و در نتیجه بیشتر به این کار ارزش داده شود. چه جوانهایی که آینده شان و شغلی که تمام وقت انتخاب کرده‌اند همین هنر دوبله ست. ولی چه حاصل که امرارمعاش با دستمزدهای کم امکان‌پذیر نیست. بدلیل ارزان کاری‌های بیشماری که وی‌اودی‌ها مشتری پروپاقرص آنها هستند کار در انجمن گویندگان بسیار کم است. ضربه‌ای که بر پیکره‌ی نیمه جان دوبله زده ‌می‌شود قابل ترمیم نیست. و هیچ نهاد و ارگانی هیچ حمایت اصولی را گردن نمی‌گیرد. محدود کردن اختیارات وی او دی ها و کنترل کردن کیفیت خروجی فیلم‌ها نیاز به بررسی گروهی متخصص دارد که هر فیلمی با هر دوبله‌ای وارد خانه‌های مردم نشود. کلمات فرهنگ را میسازند و کودکان ما تماشاگر این محصولات هستند. عمق فاجعه بسیار زیادتر از چیزی است که ما تصور می‌کنیم.

اگر انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم به لحاظ وجود یک پشتیبانی، قوی‌تر عمل کند می‌تواند بهترین نتیجه را ارائه دهد؛ کما این که تمام این سال‌ها باوجود مشکلاتی که بوده بهترین و اصولی ترین دوبله را انجام داده است.

کاش بودجه‌ای در نظر گرفته شود تا وضعیت اقتصادی و معیشتی گویندگان بهبود یابد. دامنه‌ی اختیارات گسترده‌تر شود و تسهیلاتی در نظر گرفته شود. ما در چارچوب قانون حرکت کردیم و می‌کنیم این حقمان نیست. استودیوهای مجوز دار مترجم‌های کار بلد مدیران دوبلاژ ماهر گروه فنی بی‌نظیر و از همه مهتر پیکره‌ی اصلی انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم، هیئت محترم مدیره که با حضور گویندگان بزرگ و بنام قدیمی بشکل قانونی تشکیل شده.

چرا مورد بی‌مهری قرار میگیریم؟ امیدوارم از حمایتی اساسی و مؤثر برخوردار شویم و از طرف خانه‌ی سینما یا وزارت محترم ارشاد آنچه که حق گویندگان و دوبلورها هست ادا شود.

آیا موضوعی باقی مانده است که بخواهید به آن اشاره کنید؟

در اینجا می‌خواهم یادی کنم از حضور مسئولی دلسوز، مدیر واحد دوبلاژ سازمان صدا و سیما جناب آقای شکیبا و از ایشان قدردانی کنم چون برنامه‌های جامعی به نفع گویندگان اجرا کردند و بعد از منصوب شدنشان به این جایگاه تغییرات سازنده‌ای را ایجاد کردند وخدمات شایسته‌ای انجام دادند و نوری از امید در دل گویندگان روشن شد. از گویندگان قدیمی دلجویی و حمایت کردند. دستمزدها را ارتقا دادند و البته بسیاری خدمات شایسته‌ی دیگر‌، که خب بازهم نیاز به حمایت و پشتیبانی دارند تا بتوانند به این امر مهم سرعت ببخشند و دامنه‌ی آنرا گسترده‌تر کنند و به برنامه‌های سازنده‌ای که در نظر دارند جامه‌ی عمل بپوشانند.  به امید روزی که همه چیز به بهترین شکل سرجای خود قرار بگیرد.

نظرات بینندگان