نقد فیلم مرد عینکی | فرو کردن دسته عینک در چشم تماشاگر

وقتی که برای ساخت فیلمی بیشتر از قلب و مغز به دیگر اعضا و جوارح تکیه کرده باشند، برای تماشا هم نباید زیاد روی چشم حساب باز کنید تا حداقل درد و رنج کمتر شود.
به گزارش اینتیتر به نقل از سلام سینما، آدم گاهی اوقات حیران میماند از آنچه که روی پردهی سینما میبیند. سوتفاهم نشود، درباره ساختههای امثال جیمز کامرون و آلفونسو کوآرون صحبت نمیکنیم و منظور فیلم جدید بهرام افشاری است که با حساب استاندارد سینمای ایران در سالهای پس از کرونا و حتی تجربیات قبلی سازندگان همین قسم فیلمها، همچنان حیرتانگیز به نظر میرسد و از خودتان میپرسید یعنی لشکری از آدمهای بلند و کوتاه دور هم جمع شده و پیش خودشان فکر کردهاند که دارند پوز مایکل بی را میزنند؟! امان از آدمیزاد و فکر و خیالاتش.
شاید بعد از تماشا پیش خودتان بگویید که سازندگان فیلم گفتهاند کافی است بهرام افشاری را بگذاریم کنار مُشتی بازیگر فرنگی، از جمله یک خانم بلوند که دستوپا شکسته فارسی حرف میزند، و بعد فقط منتظر بمانیم تا مردم سینهزنان به سمت سالنهای سینما هجوم بیاورند. خیلی با عقل جور در نمیآید و احتمالا در واقعیت، ساخته شدن این فیلم حکم نوعی دستخوش را داشته از طرف تهیهکننده به بهرام افشاری و کریم امینی بابت فروش دیوانهوار فسیل. افشاری که در سالهای اخیر تبدیل شده به سوپرمن گیشهی سینمای ایران، سعی داشته تا توانایی خودش را بهعنوان یک ستاره و در زمینهی اکشن هم به نمایش بگذارد اما یادش نبوده که ساختن کمدی-اکشن هالیوودی هم روی کاغذ به چیزی فراتر از نوشتههای حمزه صالحی نیاز دارد و هم در صحنه به تکنسینهایی مسلطتر از کریم امینی.
وقفه طولانی بعد از تولید فیلم نشان میدهد که خود سازندگان مرد عینکی بهتر از بقیه به کیفیت محصول خود واقف بودهاند اما ابراهیم عامریان (بهعنوان چهرهای مهم و موثر در سینمای امروز ایران) آنقدر زرنگ بوده تا چنین فیلم ضعیفی را به موقع و همزمان با «زن و بچه» روی پرده بفرستد تا حاشیه امن فیلم دیگر و مهمش یعنی پیرپسر را حفظ کند.
در نتیجه خطر چندانی عامریان فیلم را تهدید نمیکند اما بهرام افشاری باید نگران نارضایتی و حتی عصبانیت تماشاگران فیلم باشد که شاید به ضرر محبوبیت و روند موفقیتش تمام شود.
خلاصه انگار عدهای جدی جدی فکر میکنند که در هالیوود هم مثل اینجا شوخی شوخی فیلم میسازند اما مردم دیگر الکی الکی حاضر نمیشوند که برای دیدن چنین سوتفاهمهایی پول بدهند. وقتی که برای ساخت فیلمی بیشتر از قلب و مغز به دیگر اعضا و جوارح تکیه کرده باشند، برای تماشا هم نباید زیاد روی چشم حساب باز کنید تا حداقل درد و رنج کمتر شود.