نقد فیلم Bugonia (بوگونیا) به کارگردانی یورگوس لانتیموس

کد خبر : ۴۳۷۵۳۱
نقد فیلم Bugonia (بوگونیا) به کارگردانی یورگوس لانتیموس

«بوگونیا» به شکلی است که انگار میشائیل هانکه فیلم «بازی‌های خشن» را به‌جای دو جوان جامعه‌گریز که در پی ویران‌کردن همه‌چیزند، درباره دو کنشگر محیط‌زیستیِ خودسر می‌ساخت که می‌کوشند جهان را نجات دهند.

به گزارش اینتیتر به نقل از سلام سینما، لانتیموس و ویل تریسی، نویسنده «منو»، نسخه‌ای تازه از فیلم علمی‌ـ‌تخیلیِ کمدیِ کره‌ایِ سال ۲۰۰۳ با عنوان «نجات سیارۀ سبز!» را برای دوران آمریکای امروز بازسازی کرده‌اند؛ دورانی که قهرمانان تنها و خودسر رواج یافته‌اند و این‌بار اما استون در نقش مدیرعاملی ظاهر می‌شود که شاید موجودی فرازمینی باشد و متهم به نابودی زمین است. 

تصور کنید اگر فیلم «بازی‌های خشن» ساخته میشائیل هانِکه، به‌جای دو جوان جامعه‌گریز که در پی ویران‌کردن همه‌چیزند، درباره دو کنشگر محیط‌زیستیِ خودسر بود که می‌کوشند جهان را نجات دهند؛ در این صورت، تصویری خواهید داشت از اتاق شکنجه محدود، بسته، و با وسواسِ تمام کنترل‌شده‌ای که یورگوس لانتیموس در «بوگونیا» ساخته است.

جِسی پِلْمِنْز در نقش زنبورداری ظاهر می‌شود که ذهنی به‌ظاهر نابغه‌وار اما سرشار از توهمات توطئه‌آمیز دارد؛ مردی که یا به‌شدت بیمارِ روانی است، یا تنها پیامبرِ میان ما. او پسرعمویش (اِیدن دِلبیس) را وادار می‌کند تا در نقشه‌ای برای ربودن یکی از مدیران ارشد غول‌های داروسازی (اِما استون) با او همراه شود؛ زنی که او باور دارد بیگانه‌ای است که بدنِ انسانی را تسخیر کرده و به‌قصد نابودی زمین فرستاده شده است.

لانتیموس این‌بار با فیلمنامه‌ای بلند سراغ کار رفته که ویل تریسی ــ نویسنده «وراثت» و «منو» ــ نوشته است؛ فیلمنامه‌ای که بیش از حد مستقیم و مطابق حال‌وهوای امروز است و از فضای طنزِ بی‌رحمانه و تئاترگونه آثار اِفتیمیس فیلیپو («گونه‌های مهربانی») یا جدل‌های پرآرایه و کلامیِ تونی مکنامارا («سوگلی»، «بیچارگان») فاصله دارد. بوگونیا آشکارا ردّی از همان طنزِ «ثروتمندان را بکشید» تریسی را در خود دارد، اما این‌بار فیلمساز یونانیِ نامزد اسکار، خودِ نمایشگری و اجراگراییِ این‌گونه مبارزه‌جویی‌های ضدسرمایه‌داری را زیر ذره‌بین می‌گذارد.

دلیلش این است که لانتیموس در این فیلم نیز همان مهرِ امضای همیشگی‌اش ــ آن فاصله‌گذاریِ هولناک و بیمارگونه ــ را به‌کار می‌گیرد، هرچند این‌بار خبری از لنزهای چشم‌ماهی نیست که پیش‌تر چرخ‌وفلکِ انحطاط را قاب می‌گرفتند. به‌یاد بیاورید که «بیچارگان»، غیرمنتظره‌ترین اثرِ عامه‌پسندِ کارنامه او، چهره‌ای لطیف‌تر و حتی امیدوارانه‌ از فیلم‌سازی نشان داد که در آثاری چون «کشتن گوزن مقدس» و «دندان نیش» به رویکرد سرد و بالینی‌اش نسبت به شایستگیِ انسان شهره شده بود؛ اما «گونه‌هایی از مهربانی» دوباره ما را به جهان‌بینی تیره‌وتار او برگرداند، با سه داستان نیهیلیستی درباره مهندسی و دست‌کاری ذهن. 

بوگونیا از نظر لحن و نگاه، جایی میان «بیچارگان»، «کشتن گوزن مقدس» و «خرچنگ» قرار می‌گیرد؛ فیلمی که هم بی‌رحمی دوگانه آن آثار را به همراه دارد و هم خوش‌بینی محتاطانه‌ای درباره اینکه آیا ما هنوز توان یا میل بازگشت از مسیر تباهی را داریم یا نه. 

نظرات بینندگان