«سوجان» چگونه «سوجان» شد؟
تهیهکننده و کارگردان سوجان به نکاتی درباره این سریال اشاره میکنند. سریالی که با تماشای آن یاد نوستالژیهایی همچون «پس از باران» را برای مخاطب زنده میکند.
به گزارش اینتیتر به نقل از تسنیم، سریال «سوجان» شنبه 19 آبانماه به روی آنتن شبکه یک سیما آمد. داستان سریال به شیوه قصههای واقعی با فرم «یکیبود یکی نبود» شروع شد. مادربزرگ با بازی ثریا قاسمی، داستان دختر قابلهای را روایت میکند که در دوران ارباب رعیتی، برای اینکه مجبور به ازدواج با خان نباشد، با نامزدش عقد میکند و شبانه به دل جنگل میزند.
همزمان با روایت این قصه، کمکم با نوهی او سوجان آشنا میشویم و به وقایعی میرسیم که در صحنه مرکزی جریان دارد. از آنجایی که «سوجان» قرار است داستان سه نسل از یک خانواده را روایت کند، دو خط روایی مختلف در کنار هم قرار گرفتهاند و به لحاظ معنایی باهم گره میخورند.
شیوه معرفی شخصیتها با ویژگیهایشان از ابتدا درست پیش میرود. آنطور که اعلام شده، سریال قرار است نگاهی جامعهشناسانه به تحولات سیاسی اجتماعی ایران داشته باشد و حالا در نقطه شروع همین مسیر قرار دارد. فریدون حسنپور که پیشتر سریالهای پرمخاطب «از یاد رفته»، «گذر از رنجها»، «کوبار» و … را کارگردانی کرده بود، حالا فیلمنامه این سریال را هم نوشته است؛ فیلمنامهای که البته توسط حسین تبریزی، سیدعلی حسینی و هدیه رضایی بازنویسی شده است.
حالوهوای قسمت اول «سوجان» مخاطبان را به یاد سریالهایی مثل «پس از باران»، «از یاد رفته»، «گذر از رنجها»، «وارش» و … میاندازد؛ سریالهای تاریخی که با محوریت زندگی یک دختر یا زن روستایی در خطه سرسبز گیلان ساخته شده و در زمان خودشان مخاطبان بسیاری داشتند.
حسین تبریزی سعی کرده است فضا را متناسب با سالهای ابتدایی 1300 بازسازی کند. شمایل خانههای روستایی، لباسها، سبک زندگی، جنس روابط، محدودیتها و … در همین راستا انتخاب شدهاند. در قسمت اول با دو برهه زمانی مواجهیم که زندگی دو نسل را به نمایش میگذارد و سعی شده تفاوت میان این دو نسل هم بهخوبی نمایش داده شود.
تا اینجای کار بدون شک، برگ برنده سریال، بازی ثریا قاسمی است. حضور او در این سریال و قصهای که با آبوتاب برای نوهاش تعریف میکند باعث شده با اتفاقات جذابی روبهرو باشیم. قاسمی در نقش مادربزرگی ظاهر شده که برخلاف زنهای آن دوران زیر بار زور نمیرود و اتفاقا با نوهاش همراه میشود تا زندگی بهتری را بسازد. او توانسته، جسارت و قدرت یک زن روستایی را به تصویر بکشد.
استحکام خانواده و قدرت زن ایرانی
تقی ربانی، مدیرکل صداوسیمای گیلان نیز درباره این سریال و مراحل تولید آن میگوید: این سریال برای تحقق شعار هویتمحوری و عدالتگستری در دوره تحول بهحق نکات برجسته و آشکاری دارد و قصه و دورانی که به آن پرداخته شده کشش آن را دارد که مخاطب را با خودش همراه کند.
وی با تأکید بر اهمیت پرداختن به موضوع زن مقاوم ایرانی، خانواده محوری و روایت بخشهایی از تاریخ گیلان در این سریال میگوید: قصه از دوران پهلوی اول آغاز شده و تا پهلوی دوم ادامه دارد و ما شاهد زنان ایرانی، خصوصاً زن گیلانی که محور خانواده بودند و دوشادوش مردان به کار و فعالیت میپرداختند و ستمهای بسیاری به آنها شد، هستیم. سریال استحکام خانواده و قدرتی را که خانمها در خانواده دارند به تصویر کشیده، نمادی از جایگاه واقعی زن ایرانی و گیلانی است.
ربانی درخصوص عملیاتی شدن شعار هویتمحوری و عدالتگستری در سریالهایی که دور از پایتخت تولید میشوند، میگوید: با توجه به سیاست دوره تحول مبنیبر خروج مجموعههای نمایشی از فضای آپارتمانی در تهران و توجه به همه مناطق و اقشار مردم، ساخت چنین سریالهایی از بستر شبکههای ملی میتواند به شناساندن فرهنگ و آدابورسوم مردم در استانهای مختلف کمک کند.
وی با تأکید بر تواناییهای مغفول مانده در استانها بیان میکند: برای تحقق این شعار رسانه باید بهسوی مراکز برود، زیرا مراکز استانها تواناییهای بسیاری دارند که قطعاً در این سریال و سایر سریالها به منصه ظهور خواهد رسید. مهمترین مزیت سریالهای استانی و مرکزگریزی استفاده از قابلیتهای استانی، فرهنگ، آدابورسوم، روابط و شرایط بومی منطقه، توجه به نیازهای منطقه و کشف و معرفی استعدادهای هنرمندان بومی آن خطه از کشور است.
ترجمان مادرانهای از گیلان برای مام وطن
مهدی کریمی، تهیهکننده سریال «سوجان» از تهیهکنندگان قدیمی سینماست که فیلمهای «آژانس شیشهای»، « رنگ خدا»، «پاداش»، «روبان قرمز»، «چ» و «مهر مادری» را در کارنامه تولید خود دارد. او پس از سریال «جلال1» تهیهکنندگی این سریال را بر عهده گرفته است.
وی درباره قصه سوجان میگوید: سریال سوجان نمایش یک دوره تاریخی در جغرافیای گیلان است که به نقش مؤثر زن در خانواده اشاره میکند و به سه نسل زن در خانواده (مادربزرگ، مادر و نوه) میپردازد. در این سریال جوانی مادرجان، جوانی سوجان و ماجراهای دیگر را میبینیم.
کریمی درباره تهیه این سریال میافزاید: در میانه تولید سریال «جلال1»، این سریال ازسوی سیمای مرکز استانها به بنده پیشنهاد شد. فیلمنامه سریال در سال 1397 به قلم فریدون حسنپور نوشتهشده بود و ما با یک طرح و فیلمنامه آماده برای ساخت این سریال کار را پذیرفتیم.
به گفته این تهیهکننده، سریال در پنج فصل 60 قسمتی در امور استانهای صداوسیما از پروژههای متمرکز با صداوسیمای مرکز گیلان شکل گرفت که با نگارش فصل اول، مقدمات تولید آن در سال 1400 فراهم شد.
وی ادامه میدهد: با توجه به تغییرات مدیریتی که در این سال در سازمان رخ داد، تولید سریال با نگاهی مبتنی بر دوره تحولی رسانه ملی و پس از بازنگری فیلمنامه، از 15 تیر 1401 آغاز شد. نکته مهم این اثر، نمایش نقش مؤثر زن در خانواده است. ضمن اینکه در بستر این روایت خانوادگی و اجتماعی، شاهد تحولات سیاسی و حاکمیتی در گیلان 1310 تا 1357 خواهیم بود و این وقایع تقریباً مطابق واقعیت و اتفاقاتی است که در ایران رخ داده است.
کریمی درباره داستان سریال توضیح میدهد: داستان روایتی از سه نسل است. مادربزرگ که قابله روستاست در کنار دختر و نوهاش که آنها هم شغل مادربزرگ را ادامه میدهند داستانهایی را شکل میدهد. سریال با داستان عاشقانه سوجان، نوه خانواده وارد فضای ملودرام میشود و مخاطبان در کنار مشاهده وقایع تاریخی و ماجراهای خانوادگی، عاشقانهای پر فرازونشیب را به تماشا خواهند نشست.
تهیهکننده سوجان درباره محل تصویربرداری و روند انتخاب بازیگران میگوید: ، فیلمبرداری در روستاهای مختلف و در مناطقی از سیاهکل و لاهیجان انجام شد. بیش از 100شخصیت در سوجان حضور دارند که ترکیبی از بازیگران ملی و بومی استاناند. حضور بازیگران و هنرمندان مستعد استانی در این اثر درامتداد اهداف سازمان برای کشف استعدادها و دادن فرصت به هنرمندان کمتر دیده شده است.
کریمی به تهرانگریزی و روایت قصههای تلویزیونی در شهرهای دیگر اشاره کرده و میافزاید: با توجه به تجربه تولید سریال جلال در تبریز و مرکز آذربایجان شرقی، بر این باورم که واقعاً جای خالی دیده شدن فرهنگ متنوع و جغرافیای گسترده ایران وجود دارد. تولید در مراکز محاسن زیادی دارد که کشف استعدادهای بازیگری و کمک به اقتصاد در شهرهای مختلف بخشی از آن است.
بااینحال این تهیهکننده تأکید میکند که برخلاف انتظار، هزینه تولید در خارج از پایتخت بیشتر از تهران است. چون بهمحض فاصله گرفتن از مرکز هزینههای اضافی مانند اسکان، رفتوآمد از پایتخت به مرکز و تهیه امکانات فنی را باید متحمل شویم.
وی ادامه میدهد: در گیلان به دلیل شکل گردشگریاش در فصول مختلف و ورود مسافران ما مدام با تغییر قیمتها روبهرو میشدیم و هزینه پذیرایی و اسکان عوامل بسیار بیشتر از تهران و رقمی دور از انتظار برایمان بود.
کریمی در خصوص ساخت دکور در دورههای مختلف تاریخی میگوید: حضور دوربین در محل واقعی قصه ازنظر تنوع بصری، قدرت اجرایی و باورپذیری به روایت کمک میکند و ما با علم به این موضوع تا جایی که امکان داشت از آن فضاها استفاده کردیم.
این تهیهکننده میافزاید: با توجه به هزینهای که برای ساخت خانههای روستایی و لوکیشنهای تاریخی مربوط به گیلان متحمل شدیم ترجیح میدادیم که این بناها و دهکده روستایی بهعنوان فضایی برای گردشگری و درآمدزایی استان بماند؛ اما این رغبت را در صاحبان زمین ندیدیم و مجبور شدیم هر دکوری که آماده کردیم پس از فیلمبرداری تخریب کرده به شکل اولیه تحویل صاحبانشان دهیم.
به گفته وی، دستوپنجه نرم کردن با هزینههای اضافی که دوری از مرکز ایجاد میکند، مواردی است که نیاز به تصمیمگیری و بازنگری مدیران در پرداخت هزینهها دارد و نشان میدهد که باید با درایت خاص از طرحهای اینچنینی حمایت کنند.
کریمی در خصوص استفاده از هنرمندان استانی میگوید: ظرفیتهایی که در برخی استانها از ظرفیت بازیگری و عوامل اجرایی وجود دارد واقعاً ازنظر تخصصی وزنهای برای کار هستند. ضمن اینکه برای بازیگران شناخته شده که در پایتخت هستند پنج، شش ماه دوری از خانواده دشوار است و ازجمله سختیهای کار در شهرستانهای دیگر است. ازاینرو حضور این هنرمندان استانی هم به جذابیتهای بصری کار اضافه میکند و هم سبد بازیگری را متنوع میکند.
فروغی که خاموشی نمیگیرد
حسین تبریزی را با سریالهای «جاده در دست تعمیر»، «بوی باران»، «تا رهایی» «صبح آخرین روز» و «رخنه» به یاد میآوریم. او که این روزها کارگردانی مادرسوجان را به پایان رسانده درباره ساخت این سریال میگوید: سریال در فضای روستا و شهر میگذرد و ما بخشی از دهه1310 و همچنین دهه50 شمسی را میبینیم. چشمانداز سریال برای پنج فصل در نظر گرفته شده و نگارش و ساخت فصول بعدی سریال در مرحله تصمیمگیری در سازمان صداوسیما قرار دارد.
وی درخصوص فیلمنامه این سریال میگوید: ماحصل تلاش فریدون حسنپور ملودرامی عاشقانه بود که ما نیز در یک بازنویسی تغییراتی را از لحاظ ساختاری و محتوایی دادیم تا داستان با فضای اجتماعی و تاریخ زمان خودش همگام باشد.
این کارگردان با اشاره به پرداختن به زنان در برهههایی از تاریخ گیلان میافزاید: نقش محوری این سریال بر عهده مادر سوجان، زن گیلانی است که در موضوعاتی چون مبارزه با استبداد و تحکیم بنیان خانواده حضور دارد. در این سریال فضای اجتماعی حاکم دهه 10 تا 50 قرن معاصر، در خانواده و جامعه پیرامونی استان گیلان به تصویر درآمده است.
تبریزی انتخاب بازیگران را بخش مهم و دشوار این سریال دانسته و میگوید: در این اثر 40 تا 50 درصد از بازیگران شناخته شده ملی دعوت شدند. انتخاب ثریا قاسمی برای نقش مادرجان (مادربزرگ سوجان)، حدیث نیکرو برای نقش دخترِ مادرجان و غزال اکرمی در نقش اصلی این سریال با نام سوجان بخش مهمی از قصه را نمایان کرده است. ضمن اینکه مخاطبان از بازی بازیگرانی چون سیما تیرانداز و بهزاد فراهانی در دهه 50 لذت خواهند برد.
وی با اشاره به اهمیت طراحی صحنه و لباس در این اثر تاریخی بیان میکند: گیلان سرزمینی سرسبز است و داستان ما در فضای واقعی شکل میگرفت؛ اما به دلیل وفاداری به تاریخ سرزمین گیلان تلاش کردیم با طراحی صحنه و دکور کیوان ذوالفقاری و طراحی لباس زهره رفیعی این داستان عاشقانه را به شکل باورپذیر و جذابی تولید کنیم.
میثم آهنگری، مجری طرح سریال مادر سوجان نیز عنوان میکند: این مجموعه تلویزیونی فرهنگ و رسوم گیلان را از صدسال پیش تا الآن به تصویر میکشد. داستان سریال بعد از قیام میرزا کوچک خان را روایت میکند و ما قصه زندگی چند نسل در یک خانواده را تا قبل از انقلاب اسلامی داریم.
وی میافزاید: روایت از زبان مادربزرگ با بازی ثریا قاسمی است که نقش جوانیهای او را بازیگری از خطه گیلان بازی میکند. او که قابله روستا بوده، سرگذشتش را برای نوهاش سوجان تعریف میکند.
آهنگری تصریح میکند: سوجان، دختر فهمیده و اهل معرفت خانواده است که زیر نظر مادربزرگ رشد کرده و نسبت به زمانه خود آگاهی دارد. موردحمایت خانواده بوده و تحصیلات عالیه دارد و با دیگر دختران روستا متفاوت است.
به گفته مجری طرح مادر سوجان، در این سریال الگوی هویتی در رابطه عاطفی میان روستائیان را خواهیم دید و این شخصیتها مردمدار، معتبر، اهل معنویت، آگاهیبخش و دستگیر اهالی روستا هستند. خانواده محجوب و مورد وثوقیاند که اهالی روستا رابطه عاطفی خوبی با آنها دارند.