هواداران پرسپولیس منتظر باشند؛ قول میدهم! | او رفیق خوبم بود، نتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم
کد خبر :
۳۵۵۱۳۹
محمود خوردبین پیشکسوت پرسپولیس به جدایی چند ستاره این تیم و نقل و انتقالات سرخها واکنش نشان داد.
به گزارش اینتیتر به نقل از خبرورزشی، هواداران پرسپولیس با نزدیک شدن به هفتههای پایانی نقل و انتقالات نگران وضعیت این تیم هستند اما یکی از پیشکسوتان وفادار این باشگاه عقیده دیگری دارد.
گزیده صحبتهای محمود خوردبین مشاور مدیرعامل باشگاه پرسپولیس با اطلاعاتآنلاین درمورد نقل و انتقالات این تیم را در ادامه بخوانید:
- {گلایه هواداران پرسپولیس در خصوص جدایی ستارهها} اولا مهمترین ستاره خود پرسپولیس است و ضمنا هیچ مدیرعاملی دلش نمیخواهد تیمش بد بسته شود. آقای درویش به دنبال این است بهترین تیم را درست کند. برخی نفرات را از دست دادیم و این کار را سخت کرد اما بنده که در جریان اتفاقات باشگاه هستم قول میدهم که تیم خوبی درست شود و در لیگ آینده پرسپولیس قدرتمندی را ببینیم.
- {جدایی چند ستاره پرسپولیس} میتوانستند کمتر پول بگیرند و به خاطر مردم بمانند. اینها هر چه دارند از طرفداران است. برای اینها آرزوی موفقیت میکنم اما تاریخ این باشگاه نشان داد که ستارهها می آیند و میروند اما پرسپولیس همیشه میماند و میدرخشد.
- {نگرانی هواداران} مردم از کجا میدانند مدیران باشگاه بازیکن میگیرند. اینها میخواهند در سکوت تیم خوبی ببندند حتی بهتر از پارسال. هوادار حق دارد نگران تیمش باشد اما من به عنوان یک پیشکسوت از آنها میخواهم کمی صبر داشته باشند و ببینند چه تیمی درست خواهد شد. شاید برخی بازیکنان که مورد نظر هواداران هستند اصلا در برنامههای سرمربی ما جایی نداشته باشند. باید اجازه داد تیم بر اساس افکار سرمربی بسته شود.
- {درگذشت سعید راد} واقعا حیف شد. بیشتر از ۵۰ سال رفیق بودیم. بهترین بولینگ باز بود. من نمیدانستم قهرمان بولینگ است. واقعا خوب بازی می کرد. خب شما می دانید که پرسپولیس در ابتدا تیم بولینگ داشت. اولین روزی که وارد باشگاه پرسپولیس شدم دیدم دارد بازی می کند. تعجب کردم. عالی بازی میکرد. اذیتش کردیم و خندیدیم ولی در بولینگ حریفش نمیشدیم. پرسپولیسیترین هنرپیشه تاریخ ایران بود. تا آخرین روزهای قبل از بیماریاش پای ثابت بازیهای پرسپولیس بود. یک رفیق خوب را از دست دادم. ما با هم زندگی کرده بودیم. هر وقت فرصت پیدا میشد با هم قرار میگذاشتیم و ناهار میخوردیم. به همین دلیل در مراسم او نتوانستم جلوی اشکهای خودم را بگیرم.
هم اکنون دیگران میخوانند
دعوای داغ