آقای ترابی، خیلی خیلی مواظب خودت باش!
دقیقه ۸۹ بازی، تراکتور با کلی ریخت و پاش و تمام توان تبریز، با یک گل از پرسپولیس نصفه و نیمه و البته ده نفره جلو است، سعید صادقی که تازه به زمین آمده پشت کرنر قرار گرفته، این احتمالا آخرین شانس پرسپولیس باشد، آنها هافبک درست و حسابی ندارند، تمام توجهشان به همین ضربات ایستگاهی است.
به گزارش اینتیتر به نقل از برترینها، دقیقه ۸۹ بازی، تراکتور با کلی ریخت و پاش و تمام توان تبریز، با یک گل از پرسپولیس نصفه و نیمه و البته ده نفره جلو است، سعید صادقی که تازه به زمین آمده پشت کرنر قرار گرفته، این احتمالا آخرین شانس پرسپولیس باشد، آنها هافبک درست و حسابی ندارند، تمام توجهشان به همین ضربات ایستگاهی است.
استادیوم تبریز هیاهوی عجیبی برقرار است، آنها در آستانه تاریخسازی هستند، البته تاریخ که در واقع در آستانه کسب دو برد از دو بازی ابتدایی، مهدی ترابی رو به سکوها دستانش را بالا میبرد که یعنی شلوغش کنید، هوادار را تحریک میکند! ترابی کل بازی را به داور اعتراض کرده، غر زده، تهدید کرده. حالا این دقایق آخر فقط تحریک هوادار را کم داشت که آن را هم انجام میدهد، صادقی توپ را سانتر میکند، یک نفر عقبتر ایستاده، یک غریبه اما بیادعا، ایوب العمود، توپ را جایی میزند که دست بیرانوند نمیرسد. ترابی حالا دستانش پایین است، قدم میزند، شاید یاد روزهای دیپورت شدنش از قطر افتاده، شاید یاد روزهای گمنامی در سایپا، شاید یاد تمام استعدادی که پای حواشی هدر رفت و حتی چند بازی ملی قابل توجه هم سهمش نشد. تبریز تابستانهای باصفایی دارد، زمستانش اما استخوانسوز است، هستیم و هستی آقای ترابی، فعلا شب بخیر!