این بخش از حرفهای علی دایی جنجالی شده است
علی دایی در تازهترین مصاحبه خود نسبت به حواشی فوتبال ایران از جمله وضعیت چمن ورزشگاهها و عملکرد سرخابیها در فصل جدید صحبت کرده است.
به گزارش اینتیتر به نقل از همشهری آنلاین، علی دایی اسطوره فوتبال کشورمان چند سالی است که به ظاهر از فوتبال دور است اما او اخبار مرتبط با فوتبال و ورزش را پیگیری میکند. او طی این سالها سوای کارهای اقتصادی خودش بیشتر به مسایل و موضوعات اجتماعی و ... میپردازد.
اظهارات او در مسایل اجتماعی و کارهایی که در این زمینه ها انجام میدهد بازتاب بسیاری در بین مردم و فضای مجازی دارد.
علی دایی چهره سرشناس فوتبال کشورمان که طی این سال ها خیلی کم مصاحبه میکند گفت وگویی را انجام داده که در ذیل میخوانید. این مصاحبه در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفته است.
در بازی تیم ملی مقابل قرقیزستان مردم حاضر در ورزشگاه نام شما را صدا کردند و از کیفیت بازی تیم ملی رضایت نداشتند.
ببینید من خودم موافق نیستم که وقتی تیم ملی بازی میکند کس دیگری را تشویق بکنند. سرمربی تیم را باید حمایت کنند. اگر دوست دارند تیم ملی موفق بشود باید حمایت کنند. اگر حمایت کنند مطمئنا تیم ملی هم روز به روز بهتر میتواند بازی کند و میواند نتایج بهتری بگیرد.
تشویق و حمایت مردم از شما به محبوبیت و جایگاه ویژهای که بین مردم دارید برمی گردد. خود شما دلتان برای فوتبال تنگ نشده است؟
نه. آنقدر درگیر یکسری مسایل هستم که دیگر فقط به عنوان یک تماشاچی می نشینم و بازیها را نگاه میکنم. الان به هیچ عنوان دلم برای فوتبال تنگ نشده است.
در ابعاد اجتماعی جایگاه شما به شکلی است که هر جا حضور پیدا می کنید به طور گسترده اخبار پیرامونی اش منتشر میشود و خیلی هم مورد استقبال مردم قرار میگیرید. اخیرا هم سفری به یاسوج داشتید تا آرزوی آن جوان معلول را بر آورده کنید. خیلی کار بزرگ و زیبایی بود. با این همه مشغله کاری که شما داشتید. همه این ها در کنار جایگاه اجتماعی شما بسیار حائز اهمیت است.
ببینید این ها همه لطف خدا است و من همیشه مدیون بزرگی و کرامات خدا هستم که چنین جایگاهی را به من داده. انشاءالله لیاقتش را داشته باشم تا در خدمت مردم باشم. قبل از همه چیز دوست داشتم یک تسلیت به همه خانوادههایی که عزیزانشان را در این حادثه انفجار معدن طبس از دست دادند،بگویم.
متاسفانه من یکسری فیلمها و ویدیوهایی دیدم که رییس جمهور وقت رفته بود آنجا. کسانی که در معدن کار می کردند مشکلاتشان را به او گفتند. اگر همان موقع به این مشکلات رسیدگی میشد مطمئنا چنین حوادث تلخی پیش نمیآمد. فکر میکنم جزو تلخترین حوادثی باشد که در این مدت برای مردممان اتفاق افتاده و همهمان را عزادار کرده است.
ما نباید فقط دنبال استفاده کردن از نیروهای کار باشیم. باید امنیت آنها را فراهم کنیم. هم امنیت شغلیشان را هم امنیت خانوادهشان را. آیندهشان را باید تامین بکنیم. متاسفانه بسیاری نانآور خانه خود را از دست دادند. کسی هم پاسخگوی درست و حسابی نیست.
فکر کنم این کارگرها قراردادی بودند بیایند خانواده هایشان را تا آخر عمرشان بیمه کنند و یک خدمتی بکنند که مردم دلشان خوش باشد. آن طوری که من میدیدم این کارگران معدن ۱۰-۱۲ میلیون شاید ۱۵ میلیون حقوق شان بوده. در این وضع اسفناک اقتصادی این چه دردی را دوا میکرده!؟ متاسفانه این حادثه مصادف شد با اول مهرماه. خیلی هایشان بچه داشتند. بچههایشان باید میرفتند مدرسه. به نظر من مصیبتی بزرگ تر از این نبود که اتفاق افتاد. متاسفانه ما این مسایل را زود فراموش میکنیم. الان تو این چند روز یکی نیامده بگوید آقا ما به شما قول میدهیم که برویم امکانات را تهیه کنیم. برویم دنبال این حوادث. دیگر یک کاری بکنیم که این حوادث اتفاق نیفتاد. هیچکس.
نمیشود که با یک تسلیت به خانوادهیشان همه چیز را فراموش کنیم! باید برویم کنار این خانوادهها باشیم. به آنها کمک کنیم. این هم وظیفه دولت و مسئولین است. نمیشود همش ما فکر جاهای دیگر بود. چطوری در این مدت همه مسئولین ما وقتی صحبت میکنند فکر مثلا مسلمانان غزه هستند و لبنان. یا عراق و کشورهای دیگر. اول باید به فکر مملکت خودمان باشیم. به فکر مردم خودمان باشیم. من از قدیم شنیدم یک ضربالمثلی را که میگویند چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است.
ما باید اول و آخر مردم خودمان را دریابیم. امکانات رفاهی، امنیت اقتصادی، امنیت شغلی و خیلی امنیتها است که من می توانم پشت سر هم بگویم این ها را برای مردم خودمان فراهم کنیم که این اتفاقات (اشاره به حادثه معدن طبس) نیفتد.
این همه زن و بچه سرپرستشان را از دست ندهند. مادرهایی که پسرشان را از دست دادند. مگر میشود یک پسر ۱۷ ساله که تازه اول شروع زندگی و جوانیش است بیاید در معدن این طور جان بدهد. خیلی دردناک است. این را باید مسئولین ما بفهمند. همش شعار نیست. باید یک کار عملی هم بکنیم تا مردم امیدوار بشوند به آینده این مملکت.
اینطوری نمیشود که هر کسی میآید فقط حرف میزند و شعار میدهد. پس مردم کجای این قضیه قرار گرفتهاند!؟ باید به مردم ما بیشتر از این برسند. مشکلاتشان را درک کنند. این همه گرانی متاسفانه کمر خیلی ها را شکانده. این اتفاقات برای این مملکت نباید بیفتد. ما جزو ثروتمندترین کشورهای دنیا از لحاظ منابع طبیعی و معدنی هستیم، اما متاسفانه مشکلات اقتصادی مردم بیداد میکند.
ما باید همه چی را در نظر بگیریم و مطمئنا اولین چیز و آخر چیز مردم ما هستند. رفاه شان، امنیت شان، همه چیزشان. این باید در نظر گرفته شود. متاسفانه ما این مسایل را فراموش کردیم. اصلا مردم خودمان را فراموش کردیم. شما نگاه کنید اصلا آدم ها می ترسند، بیرون گردنبندی داشته باشد، موبایلی داشته باشد و فلان... عین آب خوردن متاسفانه مورد سرقت قرار میگیرند. بعد نیروی انتظامی ما گاهی درگیر یکسری مسایل دیگر است. این مسایل به راحتی فراموش میشود. خفتگیری میکنند، نمی دانم موبایل دزدی میکنند، گردنبند میدزدند. ساعت میدزدند. ببخشید عین آب خوردن قمه میکشند. حتی بعضی هایشان اسلحه دارند. این ها را باید درست بکنیم.مهمترین چیز امنیت است. امنیت را بیاورید همه چیز از تمامی لحاظ حل میشود.
یک سوالی پرسیدید راجعبه سفرم به یاسوج. از طریق یکی از دوستان خانوادگیام این فیلم را برای من فرستادند (فیلم مربوط به علاقه یک جوان معلول برای دیدن علی دایی) خانم حسینی و آقای اسکندری که از دوستان خیلی خوب من هستند. در کار خیر همیشه شرکت می کنند و اینجا از آنها تشکر می کنم که همیشه کنار ما هستند.
چون خود خانم حسینی یاسوجی است. اولین بار خود ایشان این فیلم را فرستادند. ما هم مسافر بودیم و ایران نبودیم. دیگر با خانمم قرار گذاشتیم هر موقع برگشتیم اولین فرصت بریم آنجا (یاسوج). یک وظیفه انسانی بود.
وقتی آدم چنین جاهایی (محل نگهداری معلولین) را میبیند با وجود چنین کشور ثروتمندی غمش هزاران برابر میشود. گفتم اول و آخر به مردم خودمان را برسیم. کاری ندارد حرف مردم را بشنویم بیاییم بهشون خدمت کنیم. اگر خدمت کنیم مردم چه چیز دیگری میخواهند!؟ موقعی که میبیند مسئولش خادم است. موقعی که ببیند مثلا رییس جمهورش دارد برایشان سعی و تلاش میکند تا اوضاع را بهتر بکند. تمام مسئولین باید از خودگذشتگی بکنند و بیایند به درد مردم برسند. اگر این کارها صورت بگیرد مگر کسی اعتراض می کند؟ کسی اصلا کاری به مسایل سیاسی دارد؟ ما باید اول و آخر مردم خودمان را راضی نگه داریم. وضعیت را بهتر کنیم که می توانیم بهتر کنیم.
آدم خیلی چیزها را می بیند حالش خراب میشود. یک کم شادی به این مملکتمان بدهیم. یک کم مردمان شاد باشند. مطمئنا مملکتی می تواند موفق باشد و پیشرفت بکند که مردمش شاد باشند. این شادی را باید مسئولین مان به مردم بدهند.