خلاصه داستان سریال مونارک: میراث هیولاها از شبکه تماشا چیست؟
خلاصه داستان سریال مونارک: میراث هیولاها از شبکه تماشا را در این مطلب بخوانید.
به گزارش اینتیتر به نقل از زومجی، پخش سریال Monarch: Legacy of Monsters مدتی میشود که از شبکه اپل تی وی پلاس آغاز شده و تاکنون سه قسمت از این سریال پخش شده است. این سریال درواقع جدیدترین اثر دنیای MonsterVerse است که اولین سریال لایو اکشن این مجموعه نیز محسوب میشود. تمرکز سریال مونارک: میراث هیولاها روی منشا و ریشه سازمان مونارک است و اتفاقات آن در دو بخش گذشته و زمان حال جریان دارد. اتفاقات سریال درواقع پس از حوادث فیلم Godzilla و نبرد گودزیلا با هیولاها در سان فرانسیسکو جریان دارد.
پس از موفقیت فیلم Godzilla vs Kong، ساخت سریال Monarch: Legacy of Monsters توسط بخش تلویزیون لجندری در همکاری با اپل در ژانویه ۲۰۲۲ تایید شد. مراحل فیلمبرداری و تولید سریال مونارک: میراث هیولاها در ونکوور کانادا انجام شد و به مدت دو هفته هم در کشور ژاپن جلوی دوربین رفت. این سریال که تمرکز بیشتری روی شخصیتهای انسانی دارد توانسته با نظر مثبت منتقدان و بینندگان مواجه شود و بسیاری اعتقاد دارند که سریال بالاخره توانسته شخصیتهای انسانی قابل لمس و جذابی را ارائه کند.
چه چیزهایی باید پیش از تماشای سریال مونارک: میراث هیولاها بدانیم؟
اتفاقات سریال Monarch: Legacy of Monsters پس از اتفاقات فیلم Godzilla و حوادث نبرد گودزیلا و تایتانها در سان فرانسیسکو جریان دارد که بخش زیادی از شهر را نابود کردند. حالا مردم با این واقعیت تکان دهنده که هیولاها واقعی هستند، مواجه شدهاند و تمرکز سریال گودزیلا روی یک خانواده است که یک سفر و ماجراجویی برای کشف اسرار پنهان شده و میراثی که به سازمان مخفی و مرموز مونارک مرتبط میشود، آغاز میکنند.
سریال مونارک: میراث هیولاها در ۱۰ قسمت ۴۲ تا ۴۹ دقیقهای تولید شده است که روزهای جمعه هر هفته از شبکه اپل تیوی پلاس پخش میشود. در حال حاضر این سریال فعلا تنها یک فصل دارد، اما امکان تمدید آن برای فصل دوم وجود دارد. رن واتابه، کرسی کلمونس، آنا ساوایی، کرت راسل، وایت راسل، الیسا لاسوفسکی، ماری یاماموتو، آندرس هولم، جو تیپت، تاکهیرو هیرا، تاملین تومیتا، کریستوفر هیردال، بروس بائک، کیوکو کودو و جان گودمن، از جمله بازیگرانی هستند که در سریال Monarch: Legacy of Monsters حضور دارند و به ایفای نقش پرداختهاند.
همچنین شاید جالب است بدانید که کرت راسل و وایت راسل پدر و پسر هستند که وایت راسل نقش نسخه جوان شخصیت پدرش را در سریال بازی کرده است. کریس بلک و مت فرکشن وظیفه ساخت سریال مونارک: میراث هیولاها را بر عهده دارند. همچنین وظیفه کارگردانی دو قسمت اول سریال Monarch: Legacy of Monsters بر عهده مت شکمن بوده است و مابقی قسمتها توسط جولیان هلمز، مرضیه الماس، اندی گودارد و هیرومی کاماتا کارگردانی شدهاند. لئوپالد راس هم وظیفه ساخت موسیقی متن این سریال را بر عهده داشته است.
چه اتفاقاتی در ۳ قسمت اول سریال Monarch: Legacy of Monsters رخ داد؟
افتتاحیه سریال مونارک: میراث هیولاها با نمایش تلاش بیل راندا در فیلم Kong: Skull Island آغاز میشود که تلاش میکند تا مدارکی از جزیره جمجمه به خارج از آن ارسال کند تا سازمان در مورد خطرات و موجودات این جزیره آگاه شوند. در ادامه اتفاقات اصلی سریال Monarch: Legacy of Monsters درست یک سال پس از حوادث فیلم Godzilla رخ میدهد که کیت راندا به ژاپن سفر میکند تا در مورد زندگی پنهان پدرش که بهتازگی فوت کرده، تحقیق کند.
او که در روز حمله گودزیلا به سان فرانسیسکو حضور داشته و همچنان در حال رنج بدن از حوادث پس از آن است متوجه میشود که پدرش دارای یک زن و پسر هم در توکیو است و بدین ترتیب بزرگترین ترس او و مادرش رنگ واقعیت به خود میگیرد. اولین نکته قابلتوجه سریال که تقریبا در فیلمهای پس از فیلم Godzilla خیلی به آن بهخاطر مدت زمان فیلمها پرداخته نشد، جو و ترس عمومی از حمله احتمالی بعدی گودزیلا است.
در توکیو ژاپن شاهد دستور العملهایی هستیم که مردم باید رعایت کنند و همچنین مانورهایی برای زمان حمله این تایتان در نظر گرفته شده است. پرداختن به چنین موضوعی در طول داستان باعث میشود تا بخش انسانی دنیای مانسترورس در این سریال نسبت به فیلمها کمی بهتر شود. اما بخش اصلی داستان در مورد سرنوشت هیروشی راندا است که سالها دو زندگی متفاوت داشته و ازطرفی بهدنبال یافتن رازهایی در مورد سازمان مونارک بوده است.
تمرکز بیشتر قسمت اول آشنایی با شخصیتهای اصلی داستان مثل کیت و کنتارو تا می است که قرار است راز گم شدن هیروشی را پیدا کنند و درکنارش هم راز سازمان مونارک را افشا کنند. درکنار این خط داستانی شاهد یک خط داستانی به گذشته هم هستیم که تمرکز آن روی بیل راندا جوان، کیکو میورا و لی شاو است. با اینکه وجود دو خط داستانی در ابتدا بهنظر میرسد کمی باعث شود تا تمرکز ما از هر یک خارج شود، اما در ادامه اهمیت آن برای ما بیشتر میشود.
خط داستانی گذشته نهتنها قرار نیست باعث شود تا داستان اصلی لطمه بخورد، بلکه باعث شده است تا در مورد سرنوشت هر شخصیت و اینکه چگونه سرنوشت بیل راندا به جزیره جمجمه ختم شد و چه اتفاقی درنهایت برای مادر هیروشی رخ داد، بیشتر کنجکاو شویم و همچنین بهدنبال این باشیم که الان لی شاو اصلا کجا است. صحنههای فلشبک با نمایش یک حادثه برای مادر هیروشی دوباره کمی عقبتر میرود که نشان میدهد درواقع این سه شخص بنیانگذاران سازمان مونارک هستند.
هدف آنها کشف هیولاها و کنترل آنها است، اما دولتمردان که از حضور این هیولاها وحشتزده هستند، تصمیم میگیرند تا مسیر سازمان را به سمت نابودی هیولاها پیش از اینکه تبدیل به خطری واقعی شوند تغییر دهند. در طول سریال شاهد نمایش حادثه Castle Bravo هستیم که پیش از این به شکل خلاصه در فیلم گودزیلا نمایش داده شده بود که البته تفاوتهایی هم دارد، اما نمایش این صحنه باعث هیجان بیشتر ما در مورد بخش فلشبک سریال میشود.
بااینحال درست زمانیکه عملا صحنههای فلشبک در حال پیشی گرفتن از صحنههای زمان حال است، شاهد رو شدن آخرین کارت سریال هستیم و آن هم کسی نیست جز کرت راسل! عجیب نیست که بگویم شاید او تنها راهحل برای درست کردن مشکل شخصیتهای انسانی دنیای MonsterVerse باشد که حداقل در طول قسمت دوم و سوم این موضوع را بهخوبی نشان میدهد. او درواقع نقش نسخه سالمند لی شاو را بر عهده دارد که حالا پدر و پسر در حال جلو بردن داستان در دو خط زمانی متفاوت هستند.
سریال Monarch: Legacy of Monsters با اینکه تمرکزش بیشتر روی شخصیتهای انسانی است و کمتر شاهد پرداختن به تایتانها هستیم، اما توانسته تعادل خوبی برقرار کند و بهخوبی به شخصیتهای انسانی بپردازد و باعث شود آنها به شخصیتهای با اهمیتتری نسبت به فیلمها تبدیل شوند. صد البته شخصیتهای اضافه هنوز هم دیده میشوند، اما در هر حال داستان لی شاو و خانواده برندا تاکنون جذابترین خط داستانی انسانی دنیای مانسترورس از زمان فیلم گودزیلا بوده است.
همچنین در طول سریال Monarch: Legacy of Monsters شاهد حضورهای کوتاه گودزیلا هم هستیم که در بخش گذشته شاهد ظاهر کوچکتر و لاغرتر او هستیم. درواقع سریال این نظریه را تایید میکند که گودزیلا در طول سالها رشد کرده است و درواقع فعالیتهای هستهای باعث شده تا او در فیلمهای اخیر مانسترورس بسیار بزرگتر و هولناکتر شود. در مقابل تایتانهای دیگری هم حضور پر هیجانی دارند و سریال توانسته فعلا هیولاهای جذابی را نمایش دهد که با محتوای سریال هم سازگار باشند.
اینکه سریال مونارک: میراث هیولاها میتواند این روند را حفظ کند و حتی به سریالی بهتر و با هدف بهتری هم تبدیل شود در قسمتهای بعدی مشخص میشود، اما حداقل در سه قسمت اول شاهد یک اثر خوش ساخت هستیم که قرار است به ریشه سازمان مونارک و یک ماجراجویی خانوادگی بپردازد. سه قسمت اول بیشتر حکم یک معرفی نسبتا طولانی برای سریال و اهدافش دارد، اما قسمت سوم با یک کلیفهنگر به پایان رسید تا هیجان ما برای قسمت چهارم بیشتر شود.