رسانه خبری اینتیتر
این تیتر کمینه ترین رسانه خبری ایران

تفاوت بین احساس گناه و شرم چیست؟

بسیاری از مواقع پیش آمده که به خاطر کاری که انجام دادیم احساس بدی پیدا کردیم اما نمی دانیم که احساس گناه است یا شرم. در این مطلب برایتان توضیح می دهیم که تفاوت بین احساس گناه و شرم چیست؟

به گزارش اینتیتر به نقل از سایکولوژی تودی،‌ در بسیاری از مواقع احساس گناه و شرم با هم اشتباه گرفته می شوند، اما در واقع آنها احساسات متفاوتی هستند که ممکن است در هم تنیده شوند.

بیشتر بخوانید:

به این مثال توجه کنید: یکی از افراد مبتلا به کووید بیان می کند: «نمی‌توانم به کسی بگویم که کرونا دارم به این دلیل که خیلی شرمنده هستم. می دانستم که به اندازه کافی مراقب نبودم و همه مرا به خاطر آن سرزنش خواهند کرد.»

شرم که اخیرا به عنوان یک احساس مرتبط با بیماری همه گیری برجسته شده است، احساس دردناکی از بد بودن است. اندرو موریسون در کتابش به نام فرهنگ شرم نوشته است که شرم مانند وزنه ای است که ما را از نظر احساسی و جسمی تحت فشار قرار می دهد و باعث می شود بخواهیم در زمین فرو برویم، ناپدید یا نامرئی شویم. تنها به این دلیل که موجب می شود احساس حقارت و بی کفایتی کنیم. به طور کلی این احساس بد است و با احساس ترس از انتقاد دیگران همراه است.

در کتاب فکر می‌کردم فقط من بودم اما اینطور نیست، برنه براون می گوید: شک به خود و احساس بی‌ ارزشی با عزت نفس ضعیف و احساس آسیب‌ پذیری در ارتباط است.

از طرفی دیگر احساس گناه مربوط به پاسخی درونیتان به کاری است که انجام داده‌اید یا نداده‌اید. این احساس اغلب زمانی پیش می آید که کاری مغایر با اصول اخلاقیتان انجام دهید. بسیاری از مواقع در اینگونه موارد می توانیدک اری را که به خاطر آن احساس گناه می کنید، اصلاح کنید. حتی اگر به صورت مستقیم نمی‌توانید آن را درست کنید، تغییر رفتار یا پرداخت غرامت می‌ تواند احساس گناهتان را کاهش دهد.

اما نکته مهم این است که شما نمی توانید شرم را جبران کنید یا آن را برطرف کنید، زیرا حتی زمانی که شرم بر روی چیزی خاص متمرکز است به کل هویت شما آسیب وارد می کند.

در ادامه به شرح اینکه چگونه با احساس شرم مقابله کنیم خواهیم پرداخت.

پرداختن به احساس گناه برای کمک به درک و غلبه بر شرم

گاهی اوقات توجه بیشتر به احساس گناه می تواند به شما کمک کند تا شرم خود را درک کرده و بر آن غلبه کنید.

به عنوان مثال، برایان فردی که برای درمان مراجعه کرده بود، از آنچه به عنوان شکست های خود در زندگی می دید، شرمساری شدیدی داشت. او ازدواج نکرده بود، بچه ای نداشت و در حرفه خود موفقیت خاصی را به دست نیاورده بود. اما بسیاری از شرم او به خشم و ناامیدی اش منجر شده بود. مشاور برایان برای غلبه او بر احساس شرم اش، در مورد عصبانیت او نسبت به خانواده‌ اش که احساس می‌ کرد هرگز به خاطر چیزهایی که در آنها موفق بوده به او اعتبار نداده‌اند، با او صحبت کرد.

متاسفانه، شرم و خشم برایان در توانایی او برای قبول مسئولیت کارهایی که می توانست برای تغییر زندگی اش انجام دهد نیز تداخل ایجاد می کرد. به عنوان مثال، او در اعداد و ریاضیات بسیار با استعداد بود. کارفرمایش به او گفته بود که مایلن است او را به موقعیتی با درآمد بهتر ارتقا دهد، اما برای انجام این کار باید مجوز خاصی دریافت کند. اما برایان عصبانی شد و از دفتر بیرون رفت. در جلسه ای که بعدا در آن روز با مشاورش داشت به او گفت: نمی‌توانستم جلویش را بگیرم. آنها مرا خیلی عصبانی کردند.

همانطور که اتفاقات رخ داده را بررسی می کردند، برایان متوجه شد که شرم او نیز با احساس گناه همراه شده است. او گفت: از اینکه با سرپرستم آنطور رفتار کردم احساس بدی دارم. منظورم این است که این کار شرم آور و غیرحرفه ای بود. با وجود اینکه او حتی کار اشتباهی نکرده بود. در واقع، روسای من چیز خوبی به من پیشنهاد می کردند. من چه مشکلی دارم که نمی‌ توانم آن را قبول کنم؟

برایان با پرسیدن این سوال درمان را به منطقه ای آشنا و هرچند نا خوشایند هدایت کرد. مشاورش به او گفت: آیا برایت مشکلی نیست اگر فقط یک دقیقه همان مسیر را طی نکنیم؟ آیا می‌توانی به جای اینکه چه چیزی برایت پیش آمده، درباره احساست درخصوص بیرون رفتن صحبت کنی؟

دور کردن افکارتان از یک مسیر قدیمی همیشه آسان نیست، اما برایان و مشاورش مدتی با هم این کار را انجام دادند، بنابراین او توانست مسیر خود را بدون مشکل زیاد تغییر دهد. آرام گفت: آره. من احساس گناه می کنم. من مدام به چهره سرپرستم فکر می کنم که وقتی بیرون آمدم. احساساتش جریحه دار شده بود. من از این کار احساس بدی دارم. در گذشته مدام میگفتم که اساسا یک فرد معیوب هستم. اما این به صورت آشکار و ساده احساس گناه است،. من کاری کردم که از آن خجالت می کشم، اما نه به این دلیل که معیوب هستم. به این دلیل است که من طوری رفتار کردم که نباید رفتار نمی‌ کردم.

مسئولیت واقعی رفتار خود را بپذیرید

تشخیص و درک اینکه آنچه او در پرتو آشنای شرم خود می دید، در واقع احساس گناه به خاطر رفتاری بود که می توانست کنترل کند و این بخشی از یک نقطه عطف مهم برای برایان بود.

او از جلسه درمانی اش برای بررسی راه های مقابله با احساس گناه استفاده کرد و پس از ترک مطب با سرپرست خود تماس گرفت و عذرخواهی کرد. در جلسه بعدی اش، او گفت که سرپرستش فوق‌العاده مهربان بوده است و حتی تا آنجا پیش رفته که با او در مورد کارآمدترین راه برای دریافت مجوز مورد نیازش همفکری کرده است.

همانطور که برایان به جدا کردن احساس گناه و شرم ادامه داد، متوجه شد که برخی از خشم او نسبت به خانواده‌اش نیز به احساس گناه تغییر مسیر میدهد. او گفت: گاهی اوقات فکر می کنم عمدا به آنها صدمه زدم. آنها تمام تلاش خود را می کردند، اما آنچه را که از آنها می خواستم به من نمی دادند. من آنها را شرمنده می کردم که پدر و مادری که من می خواستم نبودند. اما این تقصیر آنها نبود و حالا به عنوان یک بزرگسال، اگر نتوانم متوجه این موضوع شوم، به عهده من است، نه آنها.

بر این اساس احساس شرم و گناه متفاوت هستند. اما این احساسات همپوشانی دارند. شرم یک حس منفی است که نسبت به شخصیت خود دارید و به احساستان نسبت به خود، عزت نفس و هویتتان بستگی دارد.

احساس گناه به معنای احساس شما نسبت به کاری است که انجام داده اید که خلاف اخلاق یا اعتقادات شماست. وقتی در مورد چیزی احساس گناه می کنید، ممکن است احساس شرم نیز داشته باشید، اما این معمولا واکنشی است به رفتاری که با عقاید شما در تضاد است. پذیرش مسئولیت واقعی رفتارتان می تواند شرم را کاهش دهد یا حتی از بین ببرد. وقتی مسئولیت را بر عهده می گیرید، احساس عاملیت و قدرت در شما ایجاد می شود که می تواند به مقابله با احساس نقص و بدی کمک کند. ترکیبی از پذیرفتن مسئولیت واقعی و جبران کارهایی که انجام داده‌اید می‌تواند راهی قدرتمند برای مبارزه با شرم باشد.

مترجم: رسول رضایی

اینتیتر را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.