مصاحبه رئیسجمهور با تاکر کارلسون؛ بازسازی دیپلماسی عمومی ایران در دوره پساجنگ

مصاحبه دقیقاً در زمانهای صورت گرفت که هم مناسبات امنیتی منطقه در التهاب ماندگاری یا عدم ماندگاری آتش بس قرار دارد، و هم جهان شاهد شکلگیری سیاست خارجی تهاجمی دولت جدید آمریکا و پیوست آن به سیاست های منطقه ای نتانیاهوست. این تقارن زمانی، مصاحبه را از یک حرکت صرفاً رسانهای فراتر برد و آن را به اقدامی با تاثیر راهبردی بدل ساخت.
به گزارش اینتیتر به نقل از جماران، گفتوگوی اخیر رئیسجمهور، دکتر مسعود پزشکیان، با تاکر کارلسون، چهره پرنفوذ جناح راست آمریکا، چندلایه، چندمنظوره و دارای بار معنایی و رسانهای ویژه ای بود. این گفتوگو، فراتر از یک رویداد خبری یا صرفاً «رسانهایشدن»، ترجمان یک راهبرد سنجیده برای بازآفرینی دیپلماسی عمومی ایران پس از جنگ 12 روزه بود؛ جهانی که پس از روزهای نبرد مستقیم ایران و اسرائیل، اکنون در فضای یک آتشبس شکننده و ناپایدار تنفس میکند.
مصاحبه دقیقاً در زمانهای صورت گرفت که هم مناسبات امنیتی منطقه در التهاب ماندگاری یا عدم ماندگاری آتش بس قرار دارد، و هم جهان شاهد شکلگیری سیاست خارجی تهاجمی دولت جدید آمریکا و پیوست آن به سیاست های منطقه ای نتانیاهوست. این تقارن زمانی، مصاحبه را از یک حرکت صرفاً رسانهای فراتر برد و آن را به اقدامی با تاثیر راهبردی بدل ساخت.
در واقع، گفتوگو با تاکر کارلسون، بهعنوان یکی از مؤثرترین مفسران راستگرای آمریکا و چهرهای نزدیک به ترامپ، حامل پیامی مستقیم به تیم سیاست خارجی دولت جدید ایالات متحده بود. بسیاری از ناظران در واشنگتن بهدرستی بر این نکته تأکید کردند که انتخاب رسانه، لحن سخن و چارچوب محتوایی این گفتوگو، در تنظیم لحن و محاسبات اولیه ترامپ درباره ایران تأثیرگذار بوده است؛ بهویژه که رئیسجمهور ایران در این مصاحبه، بدون عقبنشینی از اصول، تصویر متفاوتی از کشور ارائه داد که با گفتمان مرسوم «ایرانهراسان» در رسانههای راستگرا مغایر بود.
در تحلیل این مصاحبه، نباید از نظر دور داشت که مخاطب اصلی آن، نه صرفا ساختار رسمی دولت آمریکا، بلکه افکار عمومی محافظهکار و پایگاه رأی ترامپ بود؛ همان بدنهای که طی سالهای اخیر بهشدت تحت تأثیر تبلیغات خصمانه علیه ایران قرار گرفته و اکنون، روایتی متفاوت و انسانی را مستقیماً از زبان رئیسجمهور ایران شنید.
مصاحبه رئیسجمهور، ضمن وفاداری به اصول بنیادین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ــ از جمله ایستادگی، استقلال و حق دفاع مشروع ــ با زبانی ارائه شد که همزمان متعهد، غیربرانگیزاننده، صریح و گشوده به تعامل بود؛ زبانی که هم قدرت دارد و هم اعتدال.
همین زبان و ساختار مفهومی سبب شد که پیامهای گفتوگو بهروشنی به جامعه مخاطب منتقل شود. بازتاب آن در آمار بالای کمسابقه مخاطبان مشهود بود: بیش از هفت میلیون نفر این گفتوگو را تنها در ۴۸ ساعت ابتدایی تماشا کردند. چه بسا کمتر رویداد رسانهایای در سالهای اخیر توانسته در این سطح از ضریب نفوذ، در حوزه ایرانپژوهی و رسانههای جریان اصلی غرب ظاهر شود.
نکته درخشان این رویداد، انتخاب آگاهانه تریبون بود. حضور رئیسجمهور ایران در یکی از موثرترین تریبون محافظهکاران آمریکایی، نهتنها کنشی هوشمندانه در انتخاب رسانه، بلکه تلاشی برای برقراری گفتوگو با مخاطبی بود که سالها صدای ایران را از پشت دیوار تحریف و تبلیغات خصمانه شنیده بود. این بار، روایت رسمی ایران مستقیماً به مخاطبی عرضه شد که پیشتر غالبا نسخههای تحریفشده را دریافت میکرد.
اثرگذاری این مصاحبه تنها به سطح بینالمللی محدود نشد. در داخل کشور، بازتاب آن در شبکههای اجتماعی، رسانههای میانهرو، تحلیلگران اقتصادی، نخبگان دانشگاهی و حتی بدنه اجتماعی ملموس بود. بسیاری این گفتوگو را نمونه ای از سیاست خارجی مبتنی بر گفتوگو، عقلانیت و حکمت دانستند؛ مسیری که در سالهای گذشته تحت فشار رویکردهای پرتنش و رادیکال، به حاشیه رانده شده بود.
نشانه دیگر از اثربخشی این مصاحبه، واکنش سریع و عصبی رسانهها و مقامات رژیم صهیونیستی بود. حساب رسمی دولت اسرائیل در شبکه ایکس (توییتر)، در کنار اظهارات خشمآلود وزیر دفاع آن رژیم، مؤید این واقعیت بود که ایران توانسته صدای خود را در یکی از کلیدیترین بزنگاههای ژئوپلیتیک، با بیانی مستقل و انسانی به گوش برساند. جالب آنکه این واکنش ها تنها از بیرون نبود؛ برخی چهرههای داخلی که غالبا با دیپلماسی تعاملی زاویه داشتهاند نیز به صف منتقدان پیوستند؛ منتقدانی که ناخودآگاه، مهر تأیید بر اثرگذاری و اهمیت این کنش راهبردی زدند.
در بخش دیگری از مصاحبه، رئیسجمهور با تأکید بر تمایز میان فتاوی علما و مواضع رسمی نظام جمهوری اسلامی، به یکی از ریشههای تبلیغات ضدایرانی پاسخ داد. پزشکیان صراحتاً اعلام کرد که «انتقام شخصی» علیه شخصیتهایی مانند ترامپ یا نتانیاهو، دستور رسمی نظام نیست. این تفکیک دقیق، ضمن ایجاد تفاوت معنادار با روایتسازیهای خصمانه غربی، از قضا منطبق با فرهنگ سیاسی خود آمریکا نیز هست؛ جایی که میان مواضع شخصی و تصمیمات رسمی، تمایز حقوقی و رسانهای قائلاند.