تیر خلاص مشاور قالیباف به منافع کشور و عقلانیت سیاسی

هر چه دولت و حکومت رشته میکنند؛ برخی نهادها و افراد غیرمسئول که گویی شهوت حرف زدن دارند، آنها را پنبه میکنند. آیا میتوان امیدوار بود که مسئولانی چون رئیسمجلس و بهویژه دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی در اینگونه موارد جدیتر وارد عمل شوند یا منتظر میمانند تا تندروها دامن ایران را به درگیری آلوده کنند؟
به گزارش اینتیتر به نقل از هم میهن، سرمقاله دیروز «هممیهن» در استقبال فراوان از گزاره طلایی آقای قالیباف بود که گفته بودند: «هسته سخت نظام ۹۰میلیون نفر مردم ایران هستند.» در واقع، خواستیم بگوییم که به همان صراحت و صداقت که ضعفها و خطاها را نقد میکنیم، اگر نکته مثبتی ببینیم به بهترین شکل، حمایت و تمجید میکنیم.
اتفاقاً در همانجا ابراز امیدواری کردیم برخلاف گذشته که مسئولین امر سخنان خود را بهسادگی و پس از بحران فراموش میکردند، حداقل این بار ملتزم به آن باشند؛ چراکه خلف وعدههای گذشته نهتنها هیچگاه نتوانست مشکلات و مسائل را حل کند، بلکه آنها را به شرایط بدتری هم رساند.
ولی باعث تاسف است که بگوییم بدترین شلیک به منافع کشور و علیه عقلانیت سیاسی از جانب مشاور اصلی آقای قالیباف شلیک شد. این آقای مشاور که سوابق سیاسیاش منتسب و مرتبط به نیروهای تندروست، با انتشار استوری که نشاندهنده دو انفجار اتمی بر فراز فلسطین بهویژه کرانه غربی آن بود، پیام موردپسند اسرائیلیها را تولید و منتشر کرد.
این آقای مشاور در توجیه این خبط (که در صورت آگاهانه بودن، خیانتی بزرگ است)، عذر بدتر از گناه آورد و نوشت: «این استوری توسط ادمین پیج من گذاشته شده بود و دقایقی بعد پاک شد».
روشن است که پستها را ادمین میگذارد و پاک میکند، و نه او؛ ولی توضیح نداده که آیا او خودش دستور انتشار پست را داده است، همانگونه که دستور حذف را هم خودش داده؛ یا ادمین بدون اجازه چنین کاری کرده است؟ روشن است که در هر دو صورت، مسئولیت امر به عهده صاحب حساب است و نه ادمین بیچاره.
هنوز ساعتی از انتشار سرمقاله ما درباره آن گزاره طلایی نگذشته بود که یکی از نزدیکترین افراد به رئیسمجلس یعنی مشاور سیاسی وی بدون اندک مسئولیتی چنین پیامی را منتشر میکند. البته، انتشار چنین مطالبی در فضای مجازی دور از انتظار نیست؛ ولی این مورد با نمونههای دیگر دو فرق اساسی دارد.
اول اینکه، این پست از حساب مربوط به مشاور رئیسمجلس است. او حقوقبگیر مجلس و دارای پست سیاسی است و چهبسا دشمن تصور میکند که وی دسترسیهایی هم به اطلاعات داشته باشد. چنین اشتباهی در این سطح قابلقبول نیست.
بهعلاوه، اینگونه افراد که خسارت بزرگی به میهن میزنند، بهطور معمول، با هیچ برخوردی مواجه نمیشوند. درحالیکه در نقطه مقابل همه تحت فشار هستند که مبادا چیزی بگویند که با سیاستهای رسمی در تعارض باشد. این دو ویژگی، آثار منفی فراوانی را بر این نوع مواضع نیمهرسمی بار میکند.
نکته جالب این است که اسرائیل دهها بمب اتمی دارد، ولی تاکنون ندیدهایم که اقرار به داشتن چنین بمب غیرقانونی کنند؛ چه رسد به اینکه تهدید به کاربرد آن نیز کنند.
این تفاوت وضعیت ما و آنان است که مشاور رئیسمجلس ما چیزی را که نه به بار است و نه به دار است و وجودش هم برخلاف سیاستهای کلی و ابلاغی نظام و رهبری است، رسانهای میکند و از روی بیمسئولیتی محض آن را به ابزاری پوچ برای تهدید تبدیل میکند.
ولی اسرائیلیها در نقطهمقابل آن اندازه حساسیت دارند که مانع از درز یا انتشار کوچکترین اظهاراتی میشوند که مبادا رژیم آنان متهم به امری قبیحتر از گذشته شود. این استوری تنها مورد از این گونه مواضع نبود. تحلیلگر اصلی صداوسیما نیز به نحو دیگری در حال خطونشان کشیدنهای توخالی علیه برخی کشورهای مقابل ایران و تهدید آنهاست.
در واقع، هر چه دولت و حکومت رشته میکنند؛ برخی نهادها و افراد غیرمسئول که گویی شهوت حرف زدن دارند، آنها را پنبه میکنند. آیا میتوان امیدوار بود که مسئولانی چون رئیسمجلس و بهویژه دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی در اینگونه موارد جدیتر وارد عمل شوند یا منتظر میمانند تا تندروها دامن ایران را به درگیری آلوده کنند؟
در جنگ اخیر، مردم بحق دشمن خارجی را مصداق اقدام غیرقانونی و متجاوزانه دانستند و در برابرش واکنش منفی نشان دادند؛ اما اکنون جریانی تندرو و بیمسئولیت با چنین گفتارها و رفتارهایی عملاً کاری میکند که اقدام تجاوزکارانه احتمالی بعدی آنها علیه ایران بهعنوان «حمله پیشدستانه» توجیه پیدا کند. امیدواریم که این مواضع به دلیل ناآگاهی و جهل و خودشیفتگی باشد؛ درغیراینصورت، چیزی جز نفوذ و خیانت علیه کشور نیست.