برنامه کامل هادی حجازی‌فر با امیرحسین قیاسی در پامپ ۲: از گیمر جهانی تا سختی‌های مالی گذشته

کد خبر : ۴۲۸۵۶۷
برنامه کامل هادی حجازی‌فر با امیرحسین قیاسی در پامپ ۲: از گیمر جهانی تا سختی‌های مالی گذشته

متن برنامه کامل هادی حجازی‌فر با امیرحسین قیاسی در پامپ ۲ را در این مطلب بخوانید.

به گزارش اینتیتر،  در این قسمت، متن کامل برنامه را به صورت ساختاربندی‌شده و خلاصه‌شده تنظیم کرده‌ام تا خواننده بتواند به راحتی جریان گفتگو را دنبال کند. بخش‌ها را با میان‌تیترهای جذاب تقسیم کرده‌ام تا حوصله سر نرود و حس یک داستان هیجان‌انگیز یا پشت‌صحنه‌ای جذاب ایجاد شود. هر بخش شامل نکات کلیدی، دیالوگ‌های مهم و اتفاقات اصلی است، بدون اینکه جزئیات اصلی حذف شود. زمان‌بندی‌های تقریبی را هم نگه داشته‌ام برای ارجاع آسان.

مقدمه پرهیجان: شوخی‌های اولیه و پیش‌بینی‌های خنده‌دار 

برنامه با شوخی‌های امیرحسین قیاسی شروع می‌شود که می‌گوید هادی حجازی‌فر با حضور در پامپ، اولین اشتباه هنری‌اش را مرتکب شده! حجازی‌فر با خنده پاسخ می‌دهد که قیاسی "بانمک" است و نمی‌توانسته مقاومت کند. بحث به ترندهای مجازی مثل "شبا شبا قلب شبا غرب" می‌رسد و حجازی‌فر پیش‌بینی می‌کند این ترندها زیر ۲۴ ساعت تمام می‌شوند. قیاسی هم از ضبط برنامه و اشتراک پلتفرم‌ها حرف می‌زند. نکته جذاب: حجازی‌فر می‌گوید: "تیشرت زدن یعنی ماجرا جمع شده!" و قول می‌دهد اگر ترند ادامه پیدا کند، جمعش کنند.

ورود به زندگی شخصی: از عموهادی تا گلیاپوچ 

حجازی‌فر خودش را "عمو هادی" معرفی می‌کند و می‌گوید در ۴۹ سالگی موهایش سفید شده، اما حالا با آن کنار آمده. بحث به بازی "گلیاپوچ" می‌رسد که هر دو عاشقش هستند. حجازی‌فر می‌گوید بازیگری‌اش در حدس زدن کمک می‌کند و خاطره‌ای از احمد مهرانفر تعریف می‌کند که می‌گفت: "بابا بازیگره دیگه!" هیجان بخش: یک دور گلیاپوچ فرضی بازی می‌کنند و حجازی‌فر می‌گوید: "جدی اگر گل داشتم، تو این بود!"

پشت صحنه پوست شیر: راز پول سیگار و صحنه چککشه

حجازی‌فر پوست شیر را بهترین کارش می‌داند به خاطر تیم عالی. قیاسی سوال پرتکرار می‌پرسد: "نعیم تازه از زندان آزاد شده، پول سیگارش از کجا می‌آمد؟" حجازی‌فر می‌خندد و می‌گوید کارگردان گفته فقط "آدم‌های مریض" به این فکر می‌کنند! خاطره صحنه چککشه با کامران تفتی: خطرناک بود و حتی باعث زایمان زودرس یک خانم شد! لحظه خنده‌دار: حجازی‌فر می‌گوید: "کامران پایین بود، ۱۰ سانتی خطا می‌رفت، می‌کوبیدم!"

عشق به بازیگران: حسن معجونی، بهترین ناشناخته سینما 

حجازی‌فر حسن معجونی را بهترین بازیگر حال حاضر می‌داند و می‌گوید توانایی‌اش هنوز دیده نشده. خاطره‌ای از اولین دیدار: پول قهوه نداشت، اما معجونی حساب کرد و بدون پول آمد تئاتر بازی کند. قیاسی شوخی می‌کند که معجونی را دعوت کند. جذابیت بخش: حجازی‌فر می‌گوید: "هر بهونه‌ای گیر می‌آوردم، بغلش می‌کردم!"

ترک عادت‌های بد: از سیگار تا اینستاگرام 

حجازی‌فر دو سال سیگار را ترک کرده و می‌گوید در پوست شیر از یک جایی پک نمی‌زد. هیچوقت مواد مصرف نکرده و حتی استامینوفن کدئین سرگیجه می‌دهدش. اینستاگرام را ترک کرد چون حاشیه‌ساز بود؛ خاطره فحش دادن در دایرکت و اسپویل فیلم لاتاری. شوخی باحال: مادرش غیرمستقیم حمایت می‌کرد و حتی فحش می‌داد!

زندگی پنهان: گیمر حرفه‌ای با رتبه جهانی 

حجازی‌فر عاشق گیم استراتژیک است و رتبه دو رقمی جهانی دارد (در ایران اول است!). اکانتش ناشناس است و می‌گوید آنجا مردم واقعی برخورد می‌کنند. هزینه کرده و اکانتش حالا ۴-۵ میلیارد می‌ارزد! هیجان گیمری: "همه خارجیا رو درآوردم، پرچم ایرانو بردم بالا!"

کنترل خشم و سختی‌های گذشته: از دعوا تا خودسوزی تهدیدآمیز 

کلاس کنترل خشم رفت، اما خاطره‌ای خنده‌دار با مجید صالحی دارد که گاز گرفت دستش! شرایط مالی سخت: سیگار گدایی می‌کرد، پول تلویزیون را ندادند و تهدید به خودسوزی کرد. لحظه تلخ-شیرین: "مفلوک به معنای اخص کلمه بودم، حتی برای سیگار لباس تمیز می‌پوشیدم."

پول و سرمایه: بدشانسی اقتصادی و ولخرجی 

پول برایش مهم نیست، ولخرج است و سرمایه‌گذاری‌هایش شکست خورده (مثل بورس). حالا در ۵۰ سالگی خانه خریده. شوخی اقتصادی: "من سمم برای سرمایه‌گذاری، دلار بخرم ارزون میشه!"

خانواده و تربیت: پدر شدن و درس‌های زندگی 

پسرش حامون ۱۳ ساله است و مادرش تربیت می‌کند. با پلی‌استیشن بازی می‌کنند و حجازی‌فر می‌برد (شاید!). بابایش حمایت می‌کرد، اما درس نمی‌خواند. سربازی سخت بود، اما رتبه ۲۲ کنکور شد و فرار کرد! نکته الهام‌بخش: "رتبه یک فوق‌لیسانس شدم تا سربازی نرم."

موسیقی، دوستان و رازهای کوچک 

اهل موسیقی نیست، اما سیاوش قمیشی دوست داشت. دوستان کمی دارد، تراپی نرفته. خاطره ساندویچی با پسرعمو: جمع کردند و سوپرمارکت زدند! خنده بخش: قیاسی می‌گوید: "حواستون باشه، دنبال شماییم!"

پایان برنامه: تعریف‌ها و خداحافظی 

حجازی‌فر از قیاسی و تیمش تعریف می‌کند و می‌گوید مقاومتش شکست. قیاسی شوخی می‌کند که تیکه "تیمت" را درمی‌آورد. جمله یادگاری: "خوب بود، خدانگهدار." لحظه گرم: "من بدون تیم هیچی نیستم، مغز متفکر اونا هستن."

نظرات بینندگان