نسل Z متهم به تنبلی و بی‌انضباطی؛ تکرار چرخه نقد نسل‌ها یا تحول واقعی محیط کار؟

کد خبر : ۴۳۵۹۴۰
نسل Z متهم به تنبلی و بی‌انضباطی؛ تکرار چرخه نقد نسل‌ها یا تحول واقعی محیط کار؟

نسل جدید کارکنان جوانی که وارد محیط کار می‌شوند، همچنان با موجی بی‌پایان از انتقادها از سوی مدیران و طبقات بالای شرکت‌ها مواجه‌اند.

به گزارش اینتیتر، نسل جدید کارکنان جوانی که وارد محیط کار می‌شوند، همچنان با موجی بی‌پایان از انتقادها از سوی مدیران و طبقات بالای شرکت‌ها مواجه‌اند. برخی معتقدند نسل Z بی‌انضباط است؛ بعضی دیگر می‌گویند طلبکارند؛ حتی برخی آن‌ها را به نفرت از کار متهم می‌کنند. یک ستون پرطرفدار در وال‌استریت ژورنال حتی پا را فراتر گذاشت و این نسل را «احتمالاً غیرقابل استخدام» توصیف کرد.

به گزارش گاردین، این انتقادها برای کسانی که ورود نسل قبلی، یعنی هزاره‌ای‌ها (میلی‌نیال‌ها) به محیط کار را به یاد دارند، ناآشنا نیست و نوعی "دژاوو" ایجاد می‌کند. زمانی همین حرف‌ها درباره نسل هزاره زده می‌شد: تنبلی، خودشیفتگی و غیرقابل‌اعتماد بودن. همان اتهاماتی که اکنون به نسل Z وارد می‌شود.

آدام گرنت، روانشناس سازمانی مدرسه مدیریت وارتون می‌گوید: «هر نسلی معمولاً درباره نسل بعد از خودش شکایت می‌کند. قبلاً همه از هزاره‌ای‌ها بد می‌گفتند، حالا نوبت نسل Z شده. ما معمولاً نسل جوان را با خود فعلی‌مان مقایسه می‌کنیم و این اشتباه است، چون همه در ۲۰ سالگی خودمحورتر از ۴۰ سالگی هستند. بخشی از رشد و بلوغ همین است.»

هرچند این چرخه تکرار شده، اما به گفته کارشناسان، این بار انتقادها شدیدتر است؛ چون نسل Z نسبت به نهادهایی که به‌زعم آن‌ها ناکام مانده‌اند، سرخورده‌تر است. نسل‌های بزرگ‌تر معمولاً توانایی‌های خود را با ضعف‌های نسل جدید مقایسه می‌کنند و این تفاوت را بیش از حد جلوه می‌دهند.

جاناوی شاه، ۲۵ ساله که به‌تازگی پس از هفت ماه جست‌وجو و هزار درخواست شغلی، بالاخره در یک استارتاپ تکنولوژی سان‌فرانسیسکو شغل تمام‌وقتی یافته است، می‌گوید: «این ادعاها حرف مفت است. نسل‌های قبل کار را محور زندگی می‌دانستند و بعد زندگی‌شان را فدای آن می‌کردند. اما ما نسلی باهوش هستیم که سخت تلاش می‌کنیم، در عین حال نمی‌خواهیم فرسوده شویم و خواهان پرداخت منصفانه بابت ارزش افزوده‌ای هستیم که می‌آوریم.»

او می‌گوید در گذشته‌ها با یک درخواست سرد (بدون معرفی) می‌شد از شرکت‌های بزرگ دعوت به مصاحبه گرفت، ولی حالا او به هر درخواست رد‌شده احساس از دست دادن بخشی از خود دارد.

نادیا اوکاموتو، ۲۷ ساله و هم‌بنیانگذار یک شرکت تولید محصولات بهداشتی دوستدار محیط زیست، نیز انتقادها به نسل Z را رد می‌کند: «خیلی از مشاغلی که نسل Z در آن‌ها عالی عمل می‌کند، مثل بازاریابی شبکه‌های اجتماعی، بیست سال پیش اصلاً وجود نداشت. بنابراین ما کاملاً قابل استخدام هستیم. صرفاً خواسته‌هایی مثل تعادل کار و زندگی داریم.»

آدام گرنت می‌گوید نسل Z شاهد ناکامی‌ نهادهای مالی و سیاسی بوده و این بی‌اعتمادی عمیق را نسبت به کارفرمایان ایجاد کرده است: «دورانی که با یک کارفرما می‌ماندید و ۳۵ سال کار می‌کردید و خیال‌تان راحت بود آن‌ها مراقب‌تان هستند، گذشته است. اخراج‌های گسترده، خیانت به کارکنان است.»

مدلن میلر، متخصص رهبری و فرهنگ سازمانی تأکید می‌کند که این نسل اولویت‌هایی متفاوت دارد؛ انعطاف‌پذیری، هدف و رفاه اهمیت بیشتری از اضافه‌کاری و ارتقا مقام دارد. او می‌گوید: «سیستم سرمایه‌داری فرساینده است و نسل Z دیگر نمی‌خواهد بی‌مزد و مواجب بسوزد و بسازد.»

اوکاموتو هم اضافه می‌کند: «حالا راه‌های بیشتری بیرون از چرخ‌دنده‌های شرکت‌ها برای پول درآوردن وجود دارد و ما با استانداردهای بالاتری وارد بازار کار می‌شویم.»

شاه معتقد است نسل Z به جای اضافه‌کاری، روی هوشمند کار کردن تمرکز دارد؛ آنگونه که با کمک ابزارهای هوش مصنوعی کاری ده‌ساعته را در پنج ساعت انجام می‌دهد. طبق نتایج نظرسنجی Deloitte بیش از نیمی از کارکنان نسل Z به طور منظم از هوش مصنوعی در کارشان استفاده می‌کنند.

ارزش‌ها و اولویت‌ها در حال تغییر است. پژوهش Deloitte نشان می‌دهد ۸۹ درصد از کارکنان نسل Z و ۹۲ درصد از هزاره‌ای‌ها داشتن «حس هدفمندی» را برای رضایت شغلی بسیار یا تا حدی مهم می‌دانند.

گرنت تأکید می‌کند شرکت‌هایی که نسل Z را دست‌کم بگیرند، عملکرد کلی‌شان را به خطر می‌اندازند: «نسل جدید آینه‌ای مقابل ما می‌گیرد تا ضعف خودمان را بشناسیم یا متوجه شویم با تحولات جهان هماهنگ نشده‌ایم. نسل‌های پیشین تجربه دارند و نسل جوان دیدگاه تازه و مهارت دیجیتال می‌آورد. این انتقال تجربه برای هر دو طرف سودمند است.»

به گفته میلر، شرکت‌هایی که خود را تغییر ندهند، در نهایت «منفجر خواهند شد». نسل Z قرار است شیوه کار را کاملاً دگرگون کند و شرکت‌ها باید کنجکاوی راجع به این نسل داشته باشند و توسعه فردی و حرفه‌ای را در هم ادغام کنند، نه اینکه فقط ساختارها و مدل‌های رهبری قدیمی را به آنها تحمیل کنند.

نظرات بینندگان