نتفلیکس، برادران وارنر را میبلعد؛ شکست ادغام «دیزکاوری» با غول تاریخساز هالیوود
کمتر از پنج سال از زمانی میگذرد که دیوید زاسلاو، مدیرعامل «وارنر برادرز دیسکاوری»، بهعنوان معمار یک ادغام بزرگ در هالیوود شناخته شد و حالا در مرکز معاملهای حتی بزرگتر قرار گرفته است؛ جایی که نتفلیکس برای تصاحب وارنر برادرز پا پیش گذاشته است.
به گزارش اینتیتر، کمتر از پنج سال از زمانی میگذرد که دیوید زاسلاو، مدیرعامل «وارنر برادرز دیسکاوری»، بهعنوان معمار یک ادغام بزرگ در هالیوود شناخته شد و حالا در مرکز معاملهای حتی بزرگتر قرار گرفته است؛ جایی که نتفلیکس برای تصاحب وارنر برادرز پا پیش گذاشته است. زاسلاو که در NBC رشد کرده و بعدها «دیسکاوری» را از یک شبکه مستند و علمی به امپراتوری رئالیتی شو تبدیل کرد، با این ادغام خود را در سطح «مگامگول»های رسانهای بالا کشید.
به گزارش گاردین، او در سال ۲۰۲۱ طرح ادغام «دیسکاوری» با «وارنرمدیا» را چید؛ شرکتی که زیر چتر خود شبکه پریمیوم HBO، شبکه خبری CNN و استودیوی افسانهای وارنر برادرز را داشت؛ استودیویی که از «هری پاتر» و «شوالیه تاریکی» تا «کازابلانکا» و «جنگیر» را در کارنامه دارد. زاسلاو ادعا میکرد این ستونهای قدیمی رسانه کنار هم «ارزش بیشتری خلق میکنند» و قرار است زیر یک سقف مشترک، برندهای تاریخی، روزنامهنگاری باکیفیت و فرنچایزهای نمادین را به موتور تولید «ارزش و فرصت» تبدیل کند.
وعده «همه برندهاند» که برعکس شد
زاسلاو آن زمان با اعتمادبهنفس میگفت «با این ادغام همه برندهاند»؛ از تهیهکنندگان و ستارههای هالیوود گرفته تا سهامداران و مخاطبان سرتاسر جهان. اما حالا، در دسامبر ۲۰۲۵، یعنی ۵۵ ماه بعد از اعلام و ۴۴ ماه بعد از نهایی شدن ادغام، کمتر کسی احساس میکند واقعا برنده این بازی بوده است.
سینماگران و فعالان هالیوود که به آنها «منابع بیشتر و راههای جذابتر برای رسیدن به مخاطب گستردهتر» وعده داده شده بود، در عمل با موجهای پیدرپی کاهش هزینهها و تقلا برای احیای گیشه مواجه شدهاند. سهامداران هم که انتظار داشتند صاحب یک «شرکت رشدمحور در مقیاس جهانی با ترازنامه قوی» شوند، در این فاصله شاهد سقوط شدید قیمت سهام و دستوپا زدن مدیران برای بهبود وضعیت مالی شرکت بودهاند.
مخاطبان، برند HBO و محصولی بههمریخته
در سمت مخاطبان، وعده «گزینههای متنوعتر» در عمل به پلتفرم استریمی ختم شد که حتی برای نامش هم نمیتوانست به جمعبندی برسد و مدام در برندسازی دچار سردرگمی بود. در میان تولیدات سینمایی متنوع و بعضا متناقض وارنر بعد از ادغام، «باربی» بهشدت درخشید اما این پروژه سالها قبل از ورود «دیسکاوری» در حال توسعه بود و موفقیتش را نمیتوان به استراتژی جدید نسبت داد.
در همین حال، تنها کسی که واقعا زیان زیادی ندیده، خود زاسلاو است؛ او در مقام رئیس و مدیرعامل وارنر برادرز دیسکاوری همچنان یکی از پردرآمدترین مدیران آمریکا باقی مانده و فقط در سال گذشته بسته حقوق و پاداشش به ۵۱.۹ میلیون دلار رسیده است. این فاصله میان عملکرد شرکت و جبران خدمات مدیرعامل، انتقادها به شیوه اداره این غول رسانهای را تشدید کرده است.
گذشته پر از معامله؛ از AOL تا AT&T
وارنر برادرز که بیش از یک قرن سابقه دارد، پیش از این هم بارها قربانی تبوتاب معاملات والاستریت شده بود. این استودیو در دهههای گذشته با شرکتهایی مثل «تایم اینک»، غول اولیه داتکام یعنی AOL و بعدتر غول مخابراتی AT&T گره خورد و هر بار با وعده همافزایی و خلق ارزش بیشتر وارد ساختار مالکیتی جدید شد.
ادغام با «دیسکاوری» هم فقط آخرین فصل از این سریال طولانی و نهچندان موفق بود؛ سریالی که هر بار با شعار «اینبار متفاوت است» شروع میشود اما در عمل همان چرخه بدهی، فشار برای کاهش هزینه و آشفتگی استراتژیک را تکرار میکند. حالا نوبت نتفلیکس است که این مشعل را بردارد و ببیند آیا میتواند این فرنچایز خسته را نجات دهد یا نه.
ورود نتفلیکس؛ ارتش آلبانی جهان را میگیرد
نتفلیکس با معاملهای ۸۲.۷ میلیارد دلاری (حدود ۶۲ میلیارد پوند) آماده است بخشهای کلیدی وارنر برادرز و HBO را از دست دیسکاوری خارج کند. در بیانیه مشترک دو شرکت، همان وعدههای آشنا تکرار شده است: «انتخابهای بیشتر، فرصتهای بیشتر و ارزش بیشتر» برای هالیوود، سرمایهگذاران و مخاطبان.
این تصویر اگر با گذشته مقایسه شود، تضاد جالبی دارد؛ دو مالکیت قبلی وارنر برادرز در زمانی رخ داد که نتفلیکس تنها یک استارتاپ استریم بود که فیلمها و سریالهای قدیمی را برای تماشا روی کامپیوترها لایسنس میکرد و مدیران وقت تایم وارنر نگاه تحقیرآمیزی به آن داشتند. مدیرعامل وقت تایم وارنر در سال ۲۰۱۰ نتفلیکس را به «ارتش آلبانی» تشبیه کرده بود که قرار نیست جهان را فتح کند، اما حالا همان «ارتش» با دستدادن رسمی، در آستانه تصاحب امپراتوری قدیمی هالیوود قرار گرفته است و جهان سرگرمی چهرهای کاملا متفاوت پیدا کرده، هرچند یک چیز انگار عوض نشده: وعدههای تکراری درباره اینکه «اینبار همه برندهاند».