خلاصه کتاب هری پاتر و زندانی آزکابان | در کتاب سوم هری پاتر چه می گذرد؟

کد خبر : ۳۷۹۹۹۴
خلاصه کتاب هری پاتر و زندانی آزکابان | در کتاب سوم هری پاتر چه می گذرد؟

خلاصه کتاب هری پاتر و زندانی آزکابان را در این مطلب بخوانید.

به گزارش اینتیتر، سومین کتاب از مجموعه کتاب های هری پاتر با عنوان هری پاتر و زندانی آزکابان در تاریخ  ۸ ژوئیه ۱۹۹۹ منتشر شد. جی کی رولینگ در این کتاب سعی کرده تا مخاطب را آماده داستان های ترسناکی که در کتاب های بعدی قرار است اتفاق بیفتد، بکند. 

کتاب هری پاتر و زندانی آزکابان برخلاف دو کتاب قبلی کمی ترسناک و با ابهام شروع می شود. در اوایل کتاب می خوانیم که زندانی خطرناکی به نام سیریوس بلک از زندان آزکابان، وحشتناک ترین زندان دنیای جادوگری گریخته و در شهر سرگردان است. 

در ادامه خلاصه ای کامل از کتاب هری پاتر و زندانی آزکابان را می خوانیم.

تکالیف شبانه و سورپرایزهای تولد

تکالیف مخفیانه تابستانی هری
هری پاتر، نوجوان جادوگر، تابستانی را در کنار خانواده‌ی دِرِزلی می‌گذراند؛ خانواده‌ای که به شدت از جادو و دنیای جادوگران متنفرند. هری به طور مخفیانه در حال انجام تکالیف مدرسه است و در دل آرزو می‌کند که زودتر به هاگوارتر بازگردد. در روز تولدش، دوستانش هدایایی برای او می‌فرستند؛ از جمله یک اسنیک‌اسکوپ از رون و یک کیف خدمات‌دهی جارو از هرماینی. در میان هدایای جالب، یک بسته‌ی مرموز که شامل یک جارو آتشین (فایربولت) است، بدون هیچ یادداشتی به دست هری می‌رسد. هری از این هدیه‌ی ناشناس هم هیجان‌زده است و هم دچار سردرگمی.

هری پاتر۲

بازدید بدشگون خاله مارج

پایان فاجعه‌بار بازدید خاله مارج
خاله مارج، خواهر عموی هری، به خانه‌ی دِرِزلی‌ها می‌آید و این حضور پرتنش و پر از تحقیر برای هری است. در حین صرف شام، مارج به خانواده‌ی هری توهین می‌کند و به پدر و مادر هری می‌تازد. هری که دیگر از این رفتارها به تنگ آمده، کنترل خود را از دست می‌دهد و به طور تصادفی خاله مارج را به شکل یک بادکنک بزرگ در می‌آورد. هری، که از این اتفاق وحشت کرده، از خانه فرار می‌کند و با چمدان و جغدش، هدویگ، در دل شب از خانه بیرون می‌زند. او می‌ترسد که برای استفاده از جادو در خارج از مدرسه، از هاگوارتر اخراج شود.

فرار و اتوبوس شوالیه

فرار هری با اتوبوس شوالیه
هری که تنها و سردرگم است، توسط اتوبوس شوالیه (یک وسیله نقلیه جادویی برای جادوگران در شرایط اضطراری) پیدا می‌شود. در حین سفر با اتوبوس، او از فرار یک زندانی خطرناک به نام سیریوس بلک آگاه می‌شود. هری به کافه لیکی می‌رود، جایی که کورنیلیوس فاج، وزیر جادوگری، او را می‌بیند. با وجود آنکه فاج نگران استفاده‌ی تصادفی هری از جادو است، اجازه می‌دهد که هری در دیاگون ‌آلی تا شروع سال تحصیلی بماند.

رازهای کافه لیکی

اقامت هری در دیاگون‌آلی
هری از آزادی خود در دیاگون‌آلی لذت می‌برد، فروشگاه‌ها را کشف می‌کند و برای سال تحصیلی جدید آماده می‌شود. او از فرار سیریوس بلک و تهدیدی که او برای جادوگران دارد، می‌شنود. هری نقشه‌ای مرموز از فرد و جورج ویزلی دریافت می‌کند که مسیری‌های مخفی در هاگوارتر را نشان می‌دهد. این نقشه که توسط "مونی، ورمتِیل، پدفوت و پرونگز" (نام‌های پدر هری و دوستانش) ایجاد شده است، به ابزاری ارزشمند برای هری تبدیل می‌شود.

گرم و آتشین

دیدار هری با سگ سیاه
در کلاس پیش‌بینی، هری به شدت نگران پیش‌بینی یک گرم (شبح سیاه بزرگ که نشانه مرگ است) در آینده‌ی خود می‌شود. هری همزمان با دیدن یک سگ سیاه بزرگ که به نظر می‌رسد همان گرم است، عذاب می‌کشد. با وجود این نشانه‌های شوم، هری از هدیه‌ی جدید خود، جارو آتشین، خوشحال است، هرچند هرماینی به منشأ آن مشکوک است. تنش‌ها بین هری، رون و هرماینی در حال افزایش است، مخصوصاً زمانی که بحث‌ها بر سر جارو و گربه‌ی هرماینی، کروک‌شنکس، بالا می‌گیرد.

هری پاتر

هاگزمید و نقشه مارادورها

سفر مخفیانه هری به هاگزمید
هری به طور غیرقانونی از هاگوارتر بیرون می‌رود و با استفاده از نقشه مارادورها به هاگزمید می‌رود. در آنجا، او مکالمه‌ای می‌شنود که نشان می‌دهد سیریوس بلک، دوست پدرش، مسئول خیانت به والدین هری است. هری که از این حقیقت شوکه و عصبانی شده است، نمی‌داند که چطور با این کشف مقابله کند. رون و هرماینی سعی می‌کنند او را از دنبال کردن مسیر انتقام‌جویی بازدارند، چرا که نگران ایمنی او هستند.

شبح و جادوگر سیاه

حمله دمنتورها به هری
در حین یک مسابقه کوییدیچ، هری توسط دمنتورها مورد حمله قرار می‌گیرد و از روی جارو سقوط می‌کند. او صداهایی از لحظات آخر زندگی مادرش را می‌شنود و این تجربه او را بسیار لرزان می‌کند. پروفسور لوپین، معلم جدید دفاع در برابر جادوهای سیاه، توضیح می‌دهد که دمنتورها از ناامیدی و ترس تغذیه می‌کنند و به هری قول می‌دهد که به او یاد بدهد چگونه در برابر آنها از خود دفاع کند. هری که از این حملات آسیب دیده، مصمم است که یاد بگیرد چگونه از دمنتورها دفاع کند.

شام کریسمس و افشاگری‌های غیرمنتظره

یک شام کریسمس پرتنش
در هاگوارتر، گروه کوچکی از جمله هری، رون، هرماینی و تعدادی از استادان برای شام کریسمس دور هم جمع می‌شوند. جو سالن با شوخی‌های آلbus دامبلدور در مورد کارهای جادویی با کراک‌های جادویی اندکی روشن می‌شود. اما وقتی پروفسور ترلاونی وارد می‌شود و از عدد سیزده در میز شام نگرانی به نمایش می‌گذارد، جو به سرعت تغییر می‌کند. در ادامه، صحبت‌ها به غیبت پروفسور لوپین و وضعیت مرموز او معطوف می‌شود. در پایان، پیش‌بینی ترلاونی درباره آینده‌ی لوپین، به طور ناخودآگاه تنش‌ها را بیشتر می‌کند.

آتشین و سرنوشت پنهان

تردید در مورد جارو آتشین
هری جارو آتشین خود را به عنوان یک هدیه‌ی مرموز دریافت می‌کند. هرماینی، که نگران ایمنی هری است، آن را به پروفسور مک‌گوناگال گزارش می‌دهد و از اینکه ممکن است جارو توسط سیریوس بلک جادوی شده باشد، ابراز نگرانی می‌کند. این اتفاق باعث می‌شود که جارو برای بازرسی ضبط شود و به این ترتیب روابط هری و هرماینی تحت فشار قرار گیرد. تنش‌های موجود نشان‌دهنده‌ی افزایش فاصله بین آنهاست و همزمان تهدید سیریوس بلک که گمان می‌رود برای انتقام از هری آمده باشد، به شدت حس می‌شود.

پاتروتوس و خاطرات تاریک

هری در تلاش برای مقابله با دمنتورها
هری مصمم است که بر ترس خود از دمنتورها غلبه کند و در جلسات خصوصی با پروفسور لوپین، یاد می‌گیرد چگونه طلسم پاتروتوس را به کار گیرد. این جلسات برای هری چالش‌برانگیز است، چرا که باید با خاطرات وحشتناک از مرگ والدینش روبه‌رو شود. با وجود شروع دشوار، هری به تدریج در کنترل طلسم پیشرفت می‌کند و نشان می‌دهد که توانایی‌های درونی او و اراده‌اش برای مقابله با ترس‌ها، به تدریج به موفقیت منتهی می‌شود.

هری پاتر۴

پیروزی کوییدیچ و خیانت

پیروزی در کوییدیچ و کشف خیانت
گریفندور در یک مسابقه مهم کوییدیچ پیروز می‌شود و این پیروزی به لطف مهارت‌های هری و جارو آتشین او به دست می‌آید. اما این پیروزی با کشف ناپدید شدن موش خانگی رون، اسکیبرز، به تلخی می‌گراید. او شواهدی پیدا می‌کند که نشان می‌دهد کروک‌شنکس، گربه هرماینی، ممکن است مسئول باشد. اما بزرگترین شوک زمانی اتفاق می‌افتد که هری و رون متوجه می‌شوند اسکیبرز در واقع پتر پتیگرو است! این موش خانگی که سال‌ها به عنوان اسکیبرز شناخته شده بود، در واقع همان خیانتکار معروف است که والدین هری را به ولدمورت فروخته است. این کشف، دیدگاه هری را درباره‌ی دشمنان و دوستانش به طرز شگفت‌آوری تغییر می‌دهد.

تایم‌ترنر و فرار بزرگ

یک ماموریت نجات شجاعانه
با کمک تایم‌ترنر هرماینی، هری و او به گذشته سفر می‌کنند تا باک‌بیک، هیپوگریف، و سیریوس بلک را از سرنوشت شوم نجات دهند. این ماموریت پر از خطر و مخفی‌کاری است، چرا که آنها باید از دیدن خودشان در گذشته جلوگیری کنند. در نهایت، موفق می‌شوند که هر دو را از خطر نجات دهند و سرنوشت را تغییر دهند. این ماجراجویی، ارزش دوستی، عدالت و فداکاری را به نمایش می‌گذارد و پیوند آنها را مستحکم‌تر از همیشه می‌کند.

حقیقت‌های فاش‌شده و شروع‌های جدید

افشاگری‌ها و وداع‌ها
در نهایت حقیقت درباره‌ی بی‌گناهی سیریوس بلک و خیانت پتر پتیگرو آشکار می‌شود. این افشاگری‌ها تمام تصورات هری از گذشته‌ی والدینش را تغییر می‌دهد. اگرچه آنها در تلاشند تا پرده از خیانت پتر بردارند، اما پروفسور لوپین از هاگوارتر استعفا می‌دهد، زیرا از ترس تبعات اجتماعی بابت بیماری «گرگینه‌اش» احساس می‌کند که باید از مدرسه دوری کند. این موضوع هری را ناراحت می‌کند، اما او همچنان امید دارد که روزی بتواند با سیریوس ارتباط برقرار کرده و به خانه‌ی جدیدی دست پیدا کند. داستان با تصمیم هری برای روبه‌رو شدن با آینده‌ای روشن‌تر و با امید به شروعی جدید، خاتمه می‌یابد.

شخصیت‌ها

  • هری پاتر: نوجوانی که با گذشته‌اش دست و پنجه نرم می‌کند. او از مرگ والدینش رنج می‌برد و همواره در جست‌وجوی حقیقت است. هری با وجود تمام مشکلاتی که از کودکی با آنها روبه‌رو بوده، با اراده‌ای قوی به دنبال حل معماهای زندگی‌اش است.

  • هرماینی گرنجر: هوشمند و محتاط. هرماینی همیشه به دنبال منطقی‌ترین راه‌حل‌ها است و از سلامتی هری و ایمنی او محافظت می‌کند. او در مواجهه با خطرات جدید بیشتر به عقل و احتیاط تکیه می‌کند.

  • رون ویزلی: دوست وفادار هری که همواره پشتیبان اوست. او مانند هری از رفتارهای خانواده دِرِزلی رنج می‌برد و برای حمایت از دوستانش هر کاری می‌کند.

  • سیریوس بلک: پدرخوانده‌ی هری که به اشتباه به جرم خیانت به زندان افتاده است. او در تلاش برای برقراری عدالت و رفع اشتباهات گذشته‌اش است.

  • رموس لوپین: معلم دفاع در برابر جادوهای سیاه که خود از گرگینه بودنش رنج می‌برد. او دوست نزدیک والدین هری بود و با صداقت و شجاعت به دنبال فاش کردن حقیقت است.

  • پتر پتیگرو: خیانتکار که باعث مرگ والدین هری شد. او در قالب موش خانگی رون، اسکیبرز، سال‌ها مخفی مانده بود.

وسایل جادویی و نمادهای داستان

  • نقشه مارادورها: نقشه‌ای جادویی که تمامی مسیرهای مخفی در هاگوارتر را نشان می‌دهد. این نقشه یادگاری از دوران پدر هری و دوستانش است و در کشف رازهای گذشته و حال هری نقش مهمی ایفا می‌کند.

  • تایم‌ترنر: وسیله‌ای جادویی که به هری و هرماینی امکان می‌دهد تا به گذشته سفر کنند. این وسیله نماد قدرت انتخاب و تاثیراتی است که تصمیمات فرد می‌تواند بر سرنوشت دیگران بگذارد.

  • طلسم پاتروتوس: طلسمی قدرتمند که به عنوان یک محافظ جادویی در برابر دمنتورها عمل می‌کند. این طلسم نماد امید و قدرت درونی هری است، چون او برای عبور از ترس‌ها و خاطرات تلخش آن را یاد می‌گیرد.

تحلیل و مفاهیم

در داستان «هری پاتر و زندانی آزکابان»، مفاهیم مهمی چون عدالت، ترس و دوستی مطرح می‌شود. این کتاب به بررسی پیچیدگی‌های انسان‌ها پرداخته و نشان می‌دهد که نه همه چیز سیاه و سفید است. شخصی مانند سیریوس بلک که به اشتباه دشمن به نظر می‌رسید، در نهایت می‌تواند دوست و یا حتی پدرخوانده‌ای وفادار باشد. در عین حال، شخصیت‌هایی مانند پتر پتیگرو که ابتدا دوست به نظر می‌رسند، می‌توانند خیانت‌کار باشند. همچنین، داستان به‌ویژه در مورد مواجهه با ترس و غلبه بر آن از طریق قدرت دوستی و اراده صحبت می‌کند.

این کتاب هم‌چنین به مسائلی چون پذیرش تفاوت‌ها، به ویژه در مورد شخصیت لوپین که به عنوان یک گرگینه از تبعیض رنج می‌برد، می‌پردازد. و در نهایت، از اهمیت تصمیمات فردی و تاثیرات آنها بر آینده سخن می‌گوید.

نظرات بینندگان