دومین نشست از سلسله نشست های تخصصی از آموختن تا ساختن با موضوع «اسناد و قوانین مهارت‌آموزی» برگزار شد

کد خبر : ۴۳۶۵۲۸
دومین  نشست از سلسله نشست های تخصصی از آموختن تا ساختن با موضوع «اسناد و قوانین مهارت‌آموزی» برگزار شد

دومین نشست از سلسله نشست های تخصصی از آموختن تا ساختن با موضوع «اسناد و قوانین مهارت‌آموزی» با همکاری اندیشکده مرآت و جمعیت تسهیلگران مهارت آموزی شنبه 24 آبان ماه با حضور جمعی از فعالین تعلیم وتربیت برگزار شد در محل کارستان بهارستان برگزار شد.

به گزارش اینتیتر، دومین  نشست از سلسله نشست های تخصصی از آموختن تا ساختن با موضوع «اسناد و قوانین مهارت‌آموزی»  با همکاری اندیشکده مرآت و جمعیت تسهیلگران مهارت آموزی  شنبه 24 آبان ماه با حضور جمعی از فعالین تعلیم وتربیت برگزار شد در محل کارستان بهارستان برگزار شد.

در این نشست گذشته‌ی نظام مهارت‌آموزی همچون ورقی از تاریخ ورق خورد و لایه‌های پنهان و پیدای یکی از مهم‌ترین حوزه‌های توسعه نیروی انسانی کشور آشکار شد. در این میان سخنران جلسه ، محبوبه محمد علی با روایت‌هایی دقیق و مبتنی بر اسناد، تصویری روشن از مسیر پرپیچ‌وخم مهارت‌آموزی در سال‌های گذشته ارائه کرد.

روایت از پراکندگی اسناد و گم‌شدن تاریخ در میان کاغذها

 محمدعلی در آغاز سخنان خود از سال‌هایی گفت که اسناد مهارت‌آموزی، همچون جزیره‌هایی دورافتاده، در دستگاه‌های مختلف پراکنده بودند و هیچ نقشه‌ای آن‌ها را به یکدیگر پیوند نمی‌داد. او توضیح داد که برای یافتن ردّی از قوانین، باید مسیرهای طولانی را طی می‌کردند و همین سفرهای مطالعاتی زمان بسیاری از پژوهشگران گرفته بود.

وی افزود که گردآوری این اسناد، سال‌ها زمان برده و نشان می‌داد که کشور به‌شدت نیازمند تدوین یک مرجع جامع ملی بوده است؛ مرجعی که تاریخ آموزش مهارت در ایران را یکپارچه و خوانا کند.

دگرگونی قانون: از فنی‌وحرفه‌ای تا مهارت

در ادامه، خانم محمدعلی به روند تغییرات قانون پرداخت؛ قانونی که ابتدا «نظام جامع آموزش فنی‌وحرفه‌ای» نام داشت و بعدها، با افزودن واژه‌ی «مهارت»، رنگ و بوی تازه‌ای گرفت.

او توضیح داد که این تغییر تنها یک جابه‌جایی واژه نبود؛ بلکه تحولی بود که پرسش‌های تازه‌ای درباره حدود مسئولیت‌ها و سازوکار اجرای قانون پدید آورد.

 تصویری از نظام آموزشی چندپاره

در توصیف وضعیت سال‌های گذشته، خانم محمدعلی از «چندپارگی» آموزش مهارتی سخن گفت؛

نظامی که در آن:

مدرسه‌ها راه خود را می‌رفتند، سازمان فنی‌وحرفه‌ای مسیر دیگری را دنبال می‌کرد،

دانشگاه‌ها ساز خود را می‌نواختند، و دستگاه‌های دولتی نیز دوره‌هایی جداگانه برگزار می‌کردند.

این پراکندگی، همچون نغمه‌هایی ناهماهنگ، موسیقی مهارت‌آموزی را دچار آشفتگی کرده بود و کیفیت، در میان این چندگانگی، گاه گم می‌شد.

بی‌ثباتی مدیریتی؛ طرح‌هایی که نیمه‌راه ماندند. خانم محمدعلی در بخش دیگری از سخنان خود به بی‌ثباتی مدیریتی اشاره کرد؛ عامل قدیمی و تأثیرگذاری که بارها مسیر طرح‌های مهارتی را تغییر داده و برنامه‌ها را نیمه‌کاره رها کرده بود.

او توضیح داد که با هر تغییر مدیریت، اولویت‌ها نیز دگرگون می‌شد و بسیاری از تلاش‌ها فرصت شکوفایی نمی‌یافتند.

مراکز خاموش و رشته‌های نیمه‌جان

در ادامه، محمد علی از مراکزی گفت که سال‌ها خاموش مانده بودند؛ کارگاه‌هایی که می‌توانستند محل جنبش مهارت باشند اما غبار فراموشی بر آن‌ها نشسته بود.

توسعه برخی رشته‌های مهارتی نیز در مقاطعی متوقف شده و ظرفیت‌های آموزشی، بلااستفاده رها شده بود.

 شکاف میان آموزش و زندگی واقعی

خانم محمدعلی در بخش دیگری از گزارش خود، فاصله عمیق میان کلاس‌های آموزشی و دنیای واقعی کار را به تصویر کشید.

او توضیح داد که بسیاری از آموزش‌ها با نیازهای بازار هم‌نوا نبودند و مدرک‌های مهارتی، لزوماً به شغلی پایدار ختم نمی‌شدند.

 نبود معیار واحد برای سنجش توانایی

او همچنین به نبود یک نظام واحد سنجش مهارت پرداخت؛ وضعیتی که در آن، هر دستگاه سازوکار سنجش خود را داشت و هیچ معیار ملی مشترکی برای ارزشیابی توان حرفه‌ای وجود نداشت.

این ناهماهنگی، کیفیت آموزش مهارتی را در دستگاه‌ها دچار تفاوت‌های چشمگیر کرده بود.

پیشنهادهایی برای برخاستن از دل مشکلات

در پایان، خانم محمدعلی چند راهکار برای بهبود وضعیت مطرح کرد:

● احیای مراکز خاموش و ادغام برخی مراکز کوچک

او به ظرفیت‌های از کارافتاده اشاره کرد و گفت که بسیاری از این مراکز قابلیت احیا دارند و حدود ۲۰ مرکز نیز می‌توانند با یکدیگر ادغام شوند تا بهره‌وری افزایش یابد.

● ساخت نظام حکمرانی واحد برای مهارت

● یکپارچه‌سازی نظام سنجش و آزمون‌ها

 ● بازنگری دقیق‌تر در قانون نظام جامع مهارت

● هماهنگی عملیاتی میان سه نهاد اصلی مهارت‌آموزی

نشست برگزارشده  نشان داد که داستان مهارت‌آموزی در ایران، داستانی طولانی و پرپیچ‌وخم است؛داستانی که فصل‌های آن از پراکندگی اسناد تا آشفتگی ساختاری، از مراکز خاموش تا مسیرهای ناتمام، و از آرزوهای قانونی تا فاصله با واقعیت‌های بازار کار امتداد یافته است.

اکنون، مسیر آینده نیازمند بازنگری، انسجام و هماهنگی دوباره است؛راهی که آغاز آن از شناخت همین گذشته می‌گذرد.

نظرات بینندگان