هوای تهران در شش سال گذشته فقط 145 روز پاک بود| تهرانی ها به آلودگی هوا عادت نکردهاند!
آلودگی هوای تهران به یکی از بحرانهای جدی زیستمحیطی و بهداشتی تبدیل شده است، بهگونهای که طی شش سال گذشته تنها ۱۴۵ روز هوای پاک به شهروندان تهرانی نصیب شده است. این وضعیت نه تنها نشاندهنده کاهش شدید روزهای هوای سالم در پایتخت، بلکه موجب تهدید سلامت عمومی و هزینههای اقتصادی سنگین برای کشور شده است.
به گزارش اینتیتر به نقل از رکنا، آلودگی هوای تهران در سالهای اخیر به یکی از بحرانهای جدی محیطزیستی و بهداشتی تبدیل شده است. بررسی آمارهای رسمی نشان میدهد که میزان روزهای هوای پاک در پایتخت در ۶ سال گذشته به شدت کاهش یافته و این وضعیت پیامدهای خطرناکی برای سلامت عمومی شهروندان تهران داشته است.
آمار هوای پاک تهران در ۶ سال گذشته
طبق آمار رسمی منتشر شده از سوی سازمان محیطزیست و سایر نهادهای مسئول، وضعیت کیفیت هوا در تهران در ۶ سال گذشته به شدت نگرانکننده بوده است:
سال ۱۳۹۷: تنها ۱۷ روز هوای پاک در تهران ثبت شد.
سال ۱۳۹۸: تهران در مجموع ۹۸ روز هوای پاک و سالم داشت.
سال ۱۳۹۹: این آمار به ۱۵ روز کاهش یافت.
سال ۱۴۰۰: تهران تنها ۲ روز هوای پاک تجربه کرد.
سال ۱۴۰۱: در این سال تنها ۳ روز هوای پاک در تهران ثبت شد.
سال ۱۴۰۲: تهران تنها ۱۰ روز هوای پاک داشت.
این آمار نشاندهنده کاهش چشمگیر روزهای هوای پاک در تهران است. در مجموع، طی ۶ سال گذشته، شهروندان تهرانی تنها ۱۴۵ روز توانستهاند هوای پاک تنفس کنند، که معادل حدود ۲۴ درصد از کل روزهای سالهای مذکور میشود. این یعنی بیش از ۷۶ درصد از سالها، تهران در وضعیت هوای آلوده و خطرناک قرار داشته است.
پایمال شدن حقوق مردم
این آمار، علاوه بر اینکه بیانگر وضعیت بحرانی آلودگی هوا است، همچنین نشاندهنده پایمال شدن حقوق مردم تهران است. حق شهروندان هر کشوری این است که هوای سالم و پاک تنفس کنند، اما در تهران، این حق به شدت نادیده گرفته شده است.
بیماریهای ناشی از آلودگی هوا
در شرایطی که مردم تهران تنها حدود ۱۴۵ روز در ۶ سال گذشته هوای پاک تنفس کردهاند، بهطور قطع تأثیرات منفی این وضعیت بر سلامت آنها انکارناپذیر است. آلودگی هوا با افزایش ذرات معلق (PM2.5) و گازهای سمی مانند دیاکسید نیتروژن، باعث بروز بیماریهای مختلفی میشود.
آسم، برونشیت مزمن، بیماریهای ریه و سرطان ریه از جمله بیماریهایی هستند که بهطور مستقیم با آلودگی هوا ارتباط دارند.
آلودگی هوا میتواند باعث افزایش فشار خون، سکته قلبی و سکته مغزی شود.
تحقیقات نشان دادهاند که آلودگی هوا ممکن است خطر ابتلا به بیماریهای عروقی و مشکلات عصبی مانند آلزایمر را افزایش دهد.
آلودگی هوا میتواند بر سلامت زنان باردار و جنین تأثیر منفی بگذارد، منجر به مشکلاتی مانند زایمان زودرس و نقصهای مادرزادی شود.
برخی از مطالعات نشان دادهاند که آلودگی هوا با افزایش خطر اضطراب، افسردگی و دیگر مشکلات روانی ارتباط دارد.
ما به آلودگی هوا عادت نکردیم!
آلودگی هوای تهران و دیگر کلانشهرهای ایران بهعنوان یکی از بحرانهای زیستمحیطی و بهداشتی کشور، به مرحلهای رسیده که دیگر نمیتوان آن را بهعنوان یک پدیده طبیعی یا اجتنابناپذیر پذیرفت. این آلودگی که سالهاست در حال گسترش است، نهتنها باعث کاهش کیفیت زندگی شهروندان شده، بلکه تهدیدی جدی برای سلامت عمومی جامعه به شمار میآید. بیتوجهی به اجرای قوانین مربوط به کاهش آلودگی هوا، بهویژه قانون هوای پاک، و عدم پیگیری جدی از سوی مسئولان، این مشکل را پیچیدهتر کرده است.
هوای آلوده تهران نهفقط یک مسأله محیطزیستی است، بلکه بهطور مستقیم بر سلامت عمومی تأثیر میگذارد. بر اساس گزارشهای متعدد، آلودگی هوا در تهران هر ساله جان بسیاری از شهروندان را میگیرد. براساس تحقیقات علمی، ذرات معلق (PM2.5) و گازهای سمی مانند دیاکسید نیتروژن و ازن که در هوای آلوده تهران حضور دارند، میتوانند باعث بروز بیماریهای تنفسی و قلبی-عروقی شوند. بیماریهایی چون آسم، برونشیت مزمن، سرطان ریه، و حتی سکتههای قلبی و مغزی به شدت با آلودگی هوا در ارتباط هستند.
این موضوع فقط به گروههای آسیبپذیر مانند کودکان، سالمندان و افراد مبتلا به بیماریهای مزمن محدود نمیشود. براساس مطالعات، حتی افرادی که بهظاهر سالم هستند، بهطور مداوم در معرض خطر ابتلا به بیماریهای مختلف قرار دارند. بهویژه در روزهای آلوده که کیفیت هوا به حد خطرناکی میرسد، شاهد افزایش چشمگیر مراجعه بیماران به بیمارستانها برای مشکلات تنفسی و قلبی هستیم.
عدم اجرای قانون هوای پاک
قانون هوای پاک، که در سالها پیش با هدف بهبود کیفیت هوا در ایران تصویب شده است، بهوضوح مسئولیتهای مختلفی را بر دوش دستگاهها و وزارتخانههای مختلف قرار داده است. طبق این قانون، نهادهای مختلف موظف به اقداماتی همچون کاهش آلودگی ناشی از خودروهای فرسوده، ارتقاء کیفیت سوخت، توسعه حملونقل عمومی و بهبود مدیریت پسماندها هستند. اما در عمل، این قانون بهطور کامل اجرا نمیشود و نتایج ملموسی در پی نداشته است.
یکی از بزرگترین مشکلات در این زمینه، عدم هماهنگی میان دستگاههاست. بهرغم اینکه تعدادی از ارگانها در قانون موظف به اجرای تدابیر مختلف برای کاهش آلودگی هوا هستند، هیچ نظارت و پیگیری جدی در این خصوص صورت نمیگیرد. وزارت نفت، وزارت صنعت، وزارت راه و شهرسازی، و شهرداریها هرکدام در بخشی از این ماجرا مسئولیت دارند، اما هیچ یک از این نهادها با جدیت و همکاری لازم در جهت حل این بحران گام برنداشتهاند. این در حالی است که قوانین و مصوبات تصویبشده هیچگاه بهطور جدی از سوی مسئولان اجرایی پیگیری نمیشود.
عادت نکردن مردم به آلودگی هوا
مردم تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران به آلودگی هوا عادت نکردهاند، بلکه آنچه که اتفاق افتاده این است که به دلیل بیتوجهی و سهلانگاری مسئولان، احساس میکنند صدایشان در میان غبار آلودگی دیگر به گوش کسی نمیرسد. هر روز که وضعیت هوا به وضعیت هشدار میرسد و مردم مجبور به تنفس هوای آلوده هستند، نهتنها به سلامتیشان آسیب میبیند بلکه زندگی روزمرهشان تحت تأثیر قرار میگیرد. اما آنچه که بیشتر از همه آزاردهنده است این است که مردم به مسئولان شک کردهاند و احساس میکنند که نهادهای حکومتی، دیگر توجهی به خواستهها و حقوقشان ندارند.
مردم بهخوبی آگاهند که آلودگی هوا به جان و سلامتشان آسیب میزند، اما در عین حال در برابر این بحران، صدایشان به جایی نمیرسد. پاسخهایی که از مسئولان میشنوند، بیشتر به وعدههایی کلی و بیعمل ختم میشود و در عمل، شاهد هیچگونه اقدام جدی در جهت حل مشکل نیستند. در این میان، مسئولان باید بدانند که وظیفه آنها نه تنها تدوین قوانین، بلکه اجرایی کردن آنها و حفاظت از سلامت عمومی مردم است. متأسفانه، در بسیاری از مواقع به نظر میرسد که مسئولان یا بیتوجه به این بحران هستند، یا در عمل نمیخواهند اقدامات مؤثری برای حل آن انجام دهند.
ارگان مسئول ورود به بحران آلودگی هوا
در این وضعیت بحرانی، سؤال اینجاست که چه ارگانی باید به طور جدی به حقوق مردم در برابر این بحران ورود کند؟ بر اساس قانون، نظارت بر اجرای قانون هوای پاک و اقدامات مقابلهای با آلودگی هوا باید به عهده ارگانهای مختلفی مانند وزارت بهداشت، وزارت نفت، وزارت راه و شهرسازی، شهرداریها و سازمان حفاظت محیطزیست باشد. اما نکته اینجاست که هیچ یک از این ارگانها بهطور جدی و هماهنگ به وظایف خود عمل نکردهاند.
در این میان، سازمان حفاظت محیطزیست به عنوان نهاد اصلی در زمینه حفاظت از محیطزیست و سلامت عمومی باید نقش محوری در نظارت و پیگیری اجرای قوانین مربوط به آلودگی هوا داشته باشد. اما متأسفانه این سازمان نیز نتوانسته بهطور مؤثر و قاطع وارد عمل شود و در بسیاری از موارد بهجای فشار آوردن به دستگاهها و نهادهای اجرایی، بیشتر به توضیحاتی بیاثر در رسانهها بسنده کرده است. اگر این سازمان بهطور جدی وارد میدان میشد و مسئولان را به عمل و اجرای قوانین وادار میکرد، شاید امروز شاهد کاهش آلودگی هوا و بهبود وضعیت سلامت شهروندان بودیم.
هزینههای سلامت و اقتصادی
آلودگی هوا علاوه بر پیامدهای سلامت، بار اقتصادی سنگینی نیز به کشور تحمیل میکند. طبق برآوردهای مختلف، هزینههای ناشی از بیماریهای مرتبط با آلودگی هوا در ایران میلیاردها تومان است. این هزینهها شامل درمانهای پزشکی، افزایش غیبت از کار، کاهش بهرهوری اقتصادی و افزایش هزینههای بیمارستانی و درمانی است. این در حالی است که هزینههای مقابله با آلودگی، مانند بهبود حملونقل عمومی، نوسازی ناوگان حملونقل و ارتقاء زیرساختها، به مراتب کمتر از هزینههای جانبی ناشی از بیماریها و مرگومیرهای ناشی از آلودگی هوا است.
آلودگی هوای تهران و دیگر کلانشهرها به یک بحران جدی و مستمر تبدیل شده که تهدیدی برای سلامت شهروندان و اقتصاد کشور است. بیتوجهی به اجرای قانون هوای پاک، عدم هماهنگی میان دستگاههای مسئول، و کمکاری در زمینه اصلاح زیرساختها و سیاستهای محیطزیستی باعث شده که این مشکل حلنشده باقی بماند. مسئولان باید از حالت انفعال خارج شوند و برای رفع این بحران، بهطور جدی و هماهنگ وارد عمل شوند. در غیر این صورت، شهروندان همچنان با بیماریهای تنفسی و قلبی-عروقی و مشکلات زندگی در هوای آلوده دست و پنجه نرم خواهند کرد و کشور بیش از پیش با هزینههای سنگین اقتصادی و اجتماعی روبهرو خواهد شد. در این میان، سازمان حفاظت محیطزیست بهعنوان نهاد اصلی باید با جدیت بیشتری به حقوق مردم ورود کند و مسئولان را به عمل و پیگیری جدی از وضعیت بحرانی آلودگی هوا وادار کند.