پاسخ سوال «مشکل دنیای پیشرفته امروز چیست؟» درس هایی از قرآن
پاسخ سوال «مشکل دنیای پیشرفته امروز چیست؟» درس هایی از قرآن را در این مطلب مشاهده می کنید.
به گزارش اینتیتر، جواب سوال اول مسابقه درس هایی از قرآن پخش شده در روز پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۴ : مشکل دنیای پیشرفته امروز چیست؟
مشکل دنیای پیشرفته امروز چیست؟
جدا شدن علم از دین، مسأله مهمی است. مهم این است که کارخانه همه چیز جا هست، باید دید چه چیزی نو است. ما چه داریم؟ و الا ممکن است مشابهاش در کشورهای دیگر هم باشد. ما باید امتیازی داشته باشیم، ظهر که شد همه برویم نماز بخوانیم. وگرنه اگر ظهر همه سر کار بودیم، بلژیک هم همین کارخانه را دارد. یکوقت در هواپیما نشستم، گفت: حاج آقا چای میخوری یا قهوه؟ گفتم: قهوه بیاور. چای در خانه هم هست. (خنده حضار) قهوه بیاور. این مهماندار خندید و رفت قهوه آورد و حالا هم هروقت مرا میبیند میخندد. سرم سازی، دارو سازی، پزشک، مهندس همه جا هست. ارزش ما این است که وقتی ظهر صدای اذان آمد، ده دقیقه تعطیل کنیم. چه میشود؟ همین دارویی که شما میسازید فکر نکنید شما عامل شفاء هستید. شما واسطه هستید اما این خداست که خوب میکند. ممکن است همین دارو را کسی بخورد و… راه باید راه توحیدی باشد. باید خدا را شکرکنیم در ایران هستیم. ممکن است همین کار شما در یک کشور دیگر بود برای سلامتی انسانها بود. سلامتی انسانها ارزش انسانی دارد، اما انسانهای مؤمن ارزش بیشتری دارد. احترام همسر لازم است ولی اگر همسر انسان سید باشد، یک فضیلت و کمالی داشته باشد،حساب آن دیگر جداست. شما و ما و هرکس دیگر… ما در جنگ گاهی نزد رزمندهها میرفتیم. یادم هست خرمشهر، آبادان بود. به رزمندهها گفتم: ببینید بصره چند کیلومتری است؟ اگر مادر شما به جای اینکه اینجا میزایید، بصره میزایید. فرمانده کل قوا صدام بود. حضور شما در جبهه به فرمان صدام بود. حرکات شما زیر نظرصدام بود و صدام میگفت: من میخواهم قهرمان عرب شوم. سردار قادسیه و قهرمان عرب شوم. از روی هوس جنگ را راه انداخت، عراق را خراب کرد، ایران را خراب کرد، کویت را هم خراب کرد، از روی هوس! شما اگر مادر آنجا میزایید. واقعاً میگویم فکر کنید اگر اینجا نبودیم، چه میشد؟ قرآن میگوید: اگر میخواهید خدا را بشناسید، نعمتها را برعکس کن قدر آن معلوم شود. چشمهایت را ببند و چند متر راه برو عجب! یک لحظه همینطور چشمت را ببند، رابطهات با دنیا قطع میشود. تا باز کردی همه را میبینی. ببند چشمت را تا بدانی چشم چیست. قرآن میگوید: «لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً» (واقعه/70) بخواهیم آب را تلخ میکنیم. یک لحظه آب میخواهی بخور، نخور. بگو: اگر آب تلخ بود چه میکردیم؟ الآن برق برود فیلم ما خراب میشود. همه چیز تعطیل میشود. اگر بخواهیم درختها را خشک نگه میداریم. به چه کسی تلگراف میزنی سبزش کن؟ برای قدردانی از نعمتهای خدا فرض کن این نعمت نبود.
الآن خدا حافظه را از ما بگیرد، اسممان هم یادمان میرود. تعجب هم نکنید. ما داریم مرجع تقلیدی که فرمود: یکبار خدا حافظه را از من گرفت، یک ربع ساعت فکر کردم و یادم رفت اسم من چیست. باید وقتی چیزی یاد بچه میدهیم بچه را به سمت خدا هم ببریم. وگرنه جامعه با محفوظات و مدرک رشد نمیکند. حلم هم بدهیم، استقامت هم بدهیم،
جواب : گزینه ۳ جدایی علم از اخلاق