۱۰ فیلم بی‌نقص و احساسی که نمی‌توانید بیش از یک بار تماشایشان کنید

فیلم Top Gun: Maverick با بازی تام کروز به موفقیتی قابل توجه دست یافته است، نه تنها از این لحاظ که نقدهای بسیار مثبتی دریافت کرده بلکه تاکنون پرفروش ترین فیلم سال و البته پرفروش ترین فیلم کارنامه هنری تام کروز تاکنون بوده است.

به گزارش اینتیتر به نقل از روزیاتو،‌ بخش زیادی از این موفقیت را باید مرهون بازگشت احساسی مرد یخی دانست. کمتر استودیوهای فیلمسازی هستند که به مخاطبان بالقوه مُسن تر فکر کنند، غیر از استودیو پارامونت، و فیلم تاپ گان: ماوریک نشان داده که بینندگان مُسن به دلیل ارتباطی که با شخصیت های قسمت اورجینال ارتباط برقرار کرده بودند، با تماشای این فیلم نیز احساساتی شده و حتی اشک ریخته اند.

اما در حالی که این دنباله به خوبی میراث دار فیلم اورجینال بوده و توانسته توازنی بی نقص بین احساسات و هیجان ایجاد کند، برخی فیلم های از لحاظ احساسی آنقدر پرتنش و تکان دهنده هستند که کمتر کسی می تواند برای بار دوم به تماشایشان بنشیند. بین فیلم های ضد عاشقانه ای که به شکلی واقع گرایانه روابط بین زوجین را به تصویر می کشن، یک داستان تکان دهنده جنگی و فیلمی ترسناک در مورد سوگواری عزیز از دست رفته، می خواهیم شما را با ۱۰ فیلم بی نقص اما به شدت تکان دهنده از لحاظ احساسی آشنا کنیم که سخت است بتوانید برای بار دوم به تماشایشان بنشینید.

۱- We Need To Talk About Kevin (2011)

درام روانشناختی We Need To Talk About Kevin ساخته سال ۲۰۱۱ یکی از فیلم هایی است که تماشای دوباره آن به دلیل تنش عاطفی و احساسی موجود در آن دشوار است و به همین خاطر بعید به نظر می رسد که حتی بعد از سال ها نیز حاضر باشید بار دیگر به تماشای آن بنشینید. داستان فیلم در طی حدود دو دهه روایت می شود، جایی که مادر خانواده کوین را به دنیا می آورد و رابطه عجیبی که بین او و والدینش تا دوران نوجوانی به تصویر کشیده می شود. کوین و مادرش در ارتباط برقرار کردن مشکل دارند که به بخش پایانی شوکه کننده داستان با خونریزی گسترده منجر می شود. این فیلم از لحاظ احساسی مخاطب را تحت تاثیر قرار می دهد به ویژه در سکانس هایی که نوجوان پوچ گرای خانواده به شکلی بی تفاوت همکلاسی هایش را در مدرسه به قتل می رساند. سبک فیلم نیز تاثیر بیشتری بر مخاطب می گذارد زیرا کلیت فیلم حال و هوایی آرام و کم سروصدا دارد تا اینکه به سکانس های تکان دهنده پایانی می رسیم.

۲- Manchester By The Sea (2016)

فیلم Manchester By The Sea ساخته کنت لونرگان یکی از فیلم هایی بود که نشان داد سرویس های استریمینگ می توانند فیلم هایی بی نقص و جذاب تولید کنند. این فیلم که توسط سرویس آمازون ویدیو پرایم ساخته شده بود اولین فیلم سرویس های استریمینگ است که نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم سال شد و این جایزه را نیز بدست آورد، فیلمی که به شدت احساسی است. بسیاری از کاربران گفته اند که تماشای Manchester By The Sea برایشان بسیار تکان دهنده و تاثیرگذار بوده و روزها ذهنشان را به خود مشغول کرده است، به ویژه سکانسی که در ایستگاه پلیس رخ می دهد. منظور سکانسی در فیلم است که شخصیت لی با بازی کیسی افلک بعد از اینکه خود را مقصر مرگ فرزندانش می بیند، سعی می کند با اسلحه یکی از افسران پلیس خودکشی کند. این فیلم شاهکاری در ایجاد تعلیق است و بازی افلک نیز بسیار احساسی و تاثیرگذار اما این همه نقطه موثر و کیفیت باعث نمی شود کسی بخواهد یک بار دیگر نیز به تماشای فیلم بنشیند.

۳- Blue Valentine (2010)

هیچ مرگی در این فیلم رخ نمی دهد که باعث شود تماشای آن از لحاظ احساسی برای بیننده تکان دهنده و دشوار باشد. در Blue Valentine، این تصویرسازی واقع گرایانه از سرد شدن از عشق است که مخاطب را تکان می دهد، فیلمی که یک ازدواج رو به پایان را به زیبایی به تصویر کشیده و در نهایت پایانی بی نقص رقم می خورد. فیلم Blue Valentine ساخته سال ۲۰۱۰ دو داستان متفاوت را در دو بخش روایت می کدن: اولی در مورد زوجی که با هم آشنا شده و عاشق می شوند و دیگری همان زوج سال ها بعدتر که بچه دار شده و به شدت از زندگی متاهلی شان ناراضی هستند. بدون شک این فیلم برای کسانی که والدینشان از هم جدا شده اند معنا و تاثیر بیشتری دارد زیرا در زندگی واقعی شان بارها بحث های بین زوج داستان را شنیده و شاهدش بوده اند. با موسیقی متن بسیار خاص و تکان دهنده ای از Grizzly Bear، تماشای صحنه های احساسی فیلم دشوارتر نیز می شود.

۴- Uncut Gems (2019)

برخی می گویند که تماشای دوباره فیلم Uncut Gems به این خاطر دشوار است که در همان بار اول تماشا نیز استرس بالایی به بیننده منتقل می کند. اگر چه فیلم Uncut Gems به شکل غیرقابل انکاری پرتنش و اضطراب آور است پس از آنکه هاوارد یکی پس از دیگری اشتباهاتی ناشیانه و منجر به دردسر انجام می دهد، اما سکانس های احساساتی زیادی در فیلم وجود ندارد. در سطح احساسی، ارتباط برقرار کردن با شخصیت هاوارد و درک او دشوار است زیرا شخصی بسیار محتاط و البته نفرت انگیز است. همچنین حتی هاوارد نیز احساساتی بروز نمی دهد مگر زمانی که قمار می کند و این هیجان و احساس نیز موقتی است. حتی آن زمان نیز این تنها استرس است که بینندگان را از تماشای دوباره این فیلم تحسین شده دور نگه می دارد.

۵- Schindler’s List (1993)

فیلم Schindler’s List ساخته استیون اسپیلبرگ در مورد جنگ جهانی دوم یک درام حماسی تکان دهنده است و اگر پس از پایان تماشای فیلم هیچ احساسی نداشتید باید در سالم بودن خود از لحاظ روحی شک کنید. این دستکم باور بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی است که این فیلم را دیده اند. با این وجود این فیلم نزدیک به ۳۲۲ میلیون دلار فروش داشت هر چند بدون شک اکثر بینندگان فیلم جرأت و توانایی تماشای بیش از یک بار فیلم اسپیلبرگ را نداشتند. فیلم های بلاک باستر پرفروش به این خاطر موفقیت تجاری در پی دارند که طرفدارانشان ممکن است برای تماشای آن ها چندین بار به سینماها بروند که ممکن است تا ۵ بار نیز برسد. اما بسیاری یارای تحمل تماشا کردن دوباره این فیلم عمدتاً سیاه و سفید را ندارند، فیلمی به مدت ۳ ساعت و ۲۰ دقیقه که تصویرسازی گرافیکی و احساسی آن از ماجرای هولوکاست هر انسانی را بهت زده می کند. فیلم Schindler’s List به یکی از بهترین، موثرترین و البته واقع گرایانه ترین فیلم های تاریخی بر اساس اتفاقات واقعی تبدیل شد که زندگی در اردوگاه های مرگ نازی ها و نقش اسکار شیندلر در نجات گروهی از کارگردان یهودی در طول جنگ جهانی دوم در آلمان را به تصویر می کشد.

۶- The Deer Hunter (1978)

فیلم The Deer Hunter یکی از متعدد فیلم های تکان دهنده و ترسناکی است که در مورد جنگ ویتنام در دهه ۱۹۷۰ ساخته شدند و بسیاری اولین و تنها باری که این فیلم را تماشا کرده اند فراموش نخواهند کرد. این فیلم که در سال ۱۹۷۸ ساخته شد یکی از بهترین فیلم های جنگی و بیش از سه ساعته تاریخ سینماست اما همزمان یکی از سه ساعت های پر از استرس و تنش تاریخ سینما برای تماشاگران است. بعد از اعزام به جنگ ویتنام، گروهی از کارگران یک کارخانه توسط ویت کنگ ها دستگیر شده و مجبور می شوند بازی مرگبار موسوم به رولت روسی را انجام دهند. سکانس رولت روسی تنها بخش کوتاهی از ۱۸۳ دقیقه زمان فیلم را به خود اختصاص می دهد اما برای همیشه در ذهن بینندگانش باقی می ماند.

۷- Apocalypse Now (1979)

در حالی که فیلم Apocalypse Now ساخته سال ۱۹۷۹ همانند بسیاری از دیگر فیلم های جنگی که در مورد جنگ ویتنام ساخته شده و به همان اندازه وحشت های این جنگ را به تصویر می کشد اما از لحاظ احساسی به اندازه فیلم های دیگر از جمله شکارچی گوزن پرتنش و تکان دهنده نیست. تماشای این فیلم در واقع برای چندین بار امکان پذیر است زیرا با فیلمی مملو از جلوه های بصری خیره کننده مواجهیم، فیلمی با موسیقی متن فوق العاده و داستانی منحصربفرد که بیشتر شبیه فیلم های ماجراجویانه است. اما تم های تاریک مهم ترین چیزی است که در این فیلم دیده می شوند. سکانس ابتدایی فیلم که سروان ویلارد با بازی مارتین شین به تنهایی در رختخواب است از آن سکانس هایی است که تماشایش دشوار است که نشان می دهد این مرد چه تجربه های هولناکی داشته است.

۸- Hereditary (2018)

فیلم Hereditary ساخته آری آستر یک فیلم اسلشر یا فیلمی ترسناک مملو از جامپ اسکر نیست بلکه این تم های فیلم است که آن را ترسناک می سازد و باعث می شود پوستتان مورمور شود. فیلم Hereditary فیلم فوق العاده و همزمان بسیار ترنساکی است که حس درمانده کننده سوگواری و ترومای خانوادگی مطلق آن باعث می شود تماشایش دشوار باشد. این فیلم ترسناک که در سال ۲۰۱۸ ساخته شده در مورد خانواده ای است که بعد از مرگ مادرشان در حال سوگواری هستند اما اتفاقات عجیبی بعد از مرگ این مادر در خانه آن ها رخ می دهد. کمتر فیلم ترسناکی را می توان یافت که به اندازه شاهکار آری آستر تکان دهنده باشند و در حالی که داستان جذاب آن با پیچش های داستانی هیجان انگیزی روایت می شود، همزمان تماشایش دشوار بوده و می توان از لحاظ ماندگاری در ژانر وحشت آن را با The Excorcist مقایسه کرد.

۹- Her (2013)

فیلم Her ساخته اسپایک جونز از لحاظ احساسی چنان پرتنش است که تماشای دوباره آن برای هر کسی دشوار خواهد بود.اگر چه Her یکی از تحسین شده ترین فیلم های سال های اخیر است اما بسیاری گفته اند که نتوانسته اند خودشان را برای تماشای دوباره آن راضی کنند. فیلم به شکلی پوچ گرایانه، آینده بشر را پیش بینی می کند، جایی که هوش مصنوعی شبیه Siri به جامعه معرفی شده و نقش مهم تری از قبل پیدا کرده است. اما تصویرسازی آینده در این فیلم از لحاظ بصری چنان جذاب و هیجان انگیز و حاوی لحظاتی احساسی است که ما را به یاد دیگر کارهای سوررئال مخصوص آثار کارگردان فیلم می اندازد، به ویژه شخصیت بازی ویدیوی ایلین چایلد که شبیه یک مارشمالوی بد دهان است.

۱۰- Dancer In The Dark (2000)

فیلم Dancer In The Dark یکی از احساسی ترین و ویرانگرترین فیلم های قرن بیست و یکم است و به همین خاطر کمتر کسی است که تماشای این فیلم برای سرگرمی چند ساعته در طول شب را توصیه کند. این فیلم لارس فون تریر نیز مانند دیگر فیلم های او احساسی و تکان دهنده است. Dancer In The Dark داستان زنی را روایت می کند که سعی دارد پول جراحی چشم فرزندش را با پس انداز کردن تامین کند و وقتی این پول توسط کسی که به او اعتماد دارد دزدیده می شود، همه چیز از کنترلش خارج می شود. در فیلم Dancer In The Dark نیز مانند دیگر فیلم های این کارگردان دانمارکی، کارگردان تمایل دارد داستانی ملودرامیک را در قالب زندگی روزمره انسانی به تصویر بکشد. فیلم های این کارگردان نابغه و سرشناس فیلم هایی خاص و تکان دهنده اما پراحساس و آموزنده ای هستند، چه Breaking the Waves باشد و چه Dancer in the Dark .