در کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ چه گذشت؟

امروز شصت و نهمین سالگرد روز تلخ کودتای ۲۸ مرداد است. روز سیاهی که آمریکا و انگلیس برای ایران رقم زدند.

اینتیتر – سحر سادات زمانی؛ ایران در سالهای پس از جنگ جهانی دوم به سر می برد و دست اندازی بیگانگان به این دیار روز به روز بیشتر می شد. در همین حین مردم سالاری و نهضت ملی گرایی در حال جان گرفتن بود.

اواخر دهه بیستم قرن گذشته بود که مصدق موفق شد دست بیگانگان را از صنعت نفت این مملکت کوتاه کند و به ملی گرایی جانی تازه بخشد. نهضت مصدق سرانجام در ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ با دسیسه چینی ها آمریکا و انگلیس و ایجاد کودتای داخلی شکست خورد.

درباره کودتای ۲۸ مرداد

برای فهم دقیق کودتای ۲۸ مرداد نیازمند این هستیم که به یک دهه قبل تر از این واقعه رجوع کنیم. به زمانی که جنگ جهانی دوم پایان یافته و محمدرضا پهلوی جای پدر را گرفته است. با ما همراه باشید.

تابستان سال ۱۳۲۰ در میانه جنگ جهانی دوم بود که نیروهای بریتانیا و شوروی وارد ایران شدند. رضاشاه پهلوی از کشور تبعید شد و محمدرضا به جای پدر بر تخت سلطنت نشست. بی اقتداری نسبی شاه جدید، به ویژه در سالهای ابتدایی، به تنش میان نیروهای سیاسی و تزلزل نهادهای قدرت دامن می‌ زد. در فاصله سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰، یعنی دهه اول سلطنت محمدرضا، نخست وزیر حدود پانزده بار عوض شد؛ افرادی چون احمد قوام السلطنه، علی سهیلی، محمد ساعد، ابراهیم حکیم الممالک و عبدالحسین هژیر در این دوران به مقام نخست وزیری رسیدند.

در جهان هم اوضاع رو به تغییر بود و تفکر ضد امپریالیستی در حال رشد کردن بود. در ایران نیز نگاه ملی گرایانه جایگاه ویژه‌ ای در سیاست پیدا کرده بود. در سال ۱۳۲۷، جبهه ملی ایران با ائتلاف طیف گسترده‌ ای از نیروهای سیاسی که شاید تنها در نگاه ملی گرایانه خویش مشترک بودند، تأسیس شد، یکی از پایه‌ های اصلی این جبهه دکتر محمد مصدق بود.
مصدقی که از ابتدای حضورش در سیاست مخالف دست اندازی انگلیسی ها به نفت ایران بود و نگاه ضد استعماری را با خود به همراه داشت.

اما در سالهای قدرت گرفت جبهه ی ملی گرا، فضای داخلی کشور چند تکه بود و منفعت گروه های وابسته به استعمارگران به خطر افتاده بود. انگلیس و و آمریکا نیز که در این سالها منافع خود را در خطر می دیدند و تصمیم گرفتند از آب گل آلود ماهی گیری کنند.

درباره اوضاع داخلی در اوایل دهه سی قرن گذشته باید گفت مخالفان مصدق از هیچ چیز فروگذار نکردند. سرلشگر فضل‌ الله زاهدی که سابقه طولانی در خونریزی و بی‌ رحمی نسبت به مردم و شورش‌ های داخلی داشت و در دولت دکتر مصدق نیز مدتی عهده‌ دار سمت وزارت کشور بود، پس از برکناری، به یک نظامی مدعی نخست وزیری و محور مخالفان دکتر مصدق تبدیل شد. در ششم اسفند سال ۱۳۳۱ به دستور وی بازداشت گردید پس از مدتی به دلیل اهمال مسئولان دولت آزاد شد.

از طرفی اشرف پهلوی نیز یکی از همکاران آمریکا و انگلیس در این جریان بوده و در این باره نوشته است: «تابستان ۱۳۳۲ یک نفر ایرانی به من تلفن کرد که آمریکا و انگلیس درباره وضع کنونی ایران بسیار نگرانند لذا می‌ خواهم با دو مرد یکی آمریکائی و دیگری انگلیسی ملاقاتی داشته باشید. مرد آمریکائی به من گفت که نماینده جان فاستر دالس و آن مرد انگلیس هم نماینده وینستون چرچیل است که حزب محافظه کارش اخیرا به قدرت رسیده است. مرد انگلیسی گفت زمان عمل فرا رسیده است ولی ما باید از شما تقاضای کمک کنیم. و چون از شما تقاضا می‌کنیم که عملاً زندگی خود را به خطر بیندازید چک سفیدی را در اختیارتان قرار می‌دهیم تا هر مبلغی که مایل باشید روی آن بنویسید. وقتی که به تهران رسیدم هنوز نیم ساعت نگذشته بود که فرماندار نظامی تهران دستور مصدق برای خروج را ابلاغ کرد ولی من نپذیرفتم و مصدق ۲۴ ساعت فرصت داد. و من در این مدت پاکت ارسالی آن مرد آمریکایی را از طرف همسر شاه به وی دادم.»

در کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ چه گذشت؟

کودتای ۲۸ مرداد درواقع از چند روز قبل آغاز شده بود و سرانجام در این روز صورت گرفت. این کودتا با دسیسه چینی سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا (اس‌ آی‌ اس) و آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و با همراهی بخشی از ارتش شاهنشاهی ایران و همکاری محمدرضا پهلوی و پشتیبانی مخالفان محمد مصدق انجام شد تا دولت مصدق را سرنگون کند.

روز بیست و چهار مرداد بود که شاه دو حکم جداگانه یکی مبنی بر عزل دکتر مصدق از نخست وزیری و دیگری مبنی بر انتصاب زاهدی به نخست وزیری را امضا می‌ کند.

سرهنگ نصیری، فرمانده‌ گارد، فرمان انتصاب زاهدی را به وی می‌دهد. رأس ساعت ده شب، نصیری فرمان عزل مصدق را به او تحویل می‌ دهد.

در این صورت اگر دکتر مصدق پذیرفت، کودتا منتفی است و اگر نپذیرفت طرح کودتا اجرا می‌شود. که با محاصره خانه مصدق و تصرف رادیو، سقوط مصدق اعلام می‌ شود. این عملیات قرار بود توسط سه واحد ارتش به اجرا گذاشته شود. در هجدهم مرداد، شاه در ملاقات شبانه با کرمیت روزولت پس از بررسی عملیات کودتا فرمان‌ ها را امضا کرد و خود به نوشهر پرواز کرده و منتظر نتایج ماند تا در صورت شکست کودتا از کشور خارج شود.شکست کودتای ۲۵ مرداد در شب بیست و پنجم مرداد، وزیر دفاع دکتر مصدق، تقی ریاحی، از طریق چند نفر از عوامل نفوذی کودتا شد. سرهنگ نصیری، فرمانده گارد، به هنگام ابلاغ حکم عزل در نیمه شب دستگیر شد و فرمانده‌هان نیروهای سه گانه و وزیر دفاع فوراً در صدد مقابله با کودتا بر می‌ آمدند و واحدهای کودتا کننده را خلع سلاح کردند. اما بعضی از واحدهای کودتا موفق شدند که چند نفر از اعضای دولت مصدق را دستگیر و زندانی کنند که پس از محاصره و خلع سلاح آنها، فرماندهان آنها دستگیر شدند. لکن در نهایت کودتاچیان آزاد شدند. محمدرضا پهلوی پس از شنیدن خبر شکست کودتا، از نوشهر به بغداد و از آنجا به رم (ایتالیا) فرار کرد.

با فرار شاه، در سراسر کشور تظاهرات عمومی برپا شده و مجسمه‌ های شاه و پدرش به پایین کشیده شد. عکس‌ های وی از ادارات جمع‌آوری گشت. در تجمع بزرگی در میدان بهارستان، دکتر حسین فاطمی، وزیر خارجه، اعلام کرد که: «نظام سلطنتی باید برچیده شود و حکومت جمهوری اعلام شود و شاه ایران روی ملک فاروق مصر را سفید کرده است.» اما سایر اعضای کابینه، بعد از سخنان فاطمی تاکید کردند که: «اعلیحضرت باید برگردد» در چنین شرایطی که کشور شدیداً به مجلس نیاز دارد. دکتر مصدق پیروزی در رفراندوم و انحلال مجلس را اعلام کرد.

در همین روز‌ها تظاهرات گسترده‌ ای به حمایت از دولت مصدق بر پا شد. اما دکتر مصدق دستور منع تظاهرات در حمایت از دولتش را صادر کرد و تکلیف کرد که مردم به خانه‌های خود برگردند. در حالی که کودتاچیان درصدد اجرای برنامه دیگری برای پیروزی بودند.هشدار آیت‌ الله کاشانی به مصدق در روز بیست و هفتم مرداد، آیت‌الله کاشانی طی نامه‌ای به دکتر مصدق او را از شرایط جدیدی که کودتاچیان تدارک دیده بودند مطلع ساخت و از او خواست که با همکاری با او تصمیمات لازم برای جلوگیری از کودتا را تدارک ببیند. اما مصدق به این نامه بی اعتنایی کرد.

در روز بیست و هشتم مرداد، طرح فوق به طور کامل اجرا شد و واحدهای نظامی طرفدار دکتر مصدق دخالتی در خنثی سازی کودتا نکردند. در روز بیست و هشتم مرداد دولت مصدق هیچ اقدام عملی علیه کودتاچیان نکرد و از مردم نیز برای مقابله با کودتا دعوت نکرد رئیس شهربانی را که مشکوک به همکاری با کودتاچیان بود، برکنار و خواهرزاده خویش، سرتیپ دفتری، را که از همکاران جدی کودتاچیان بود، به ریاست شهربانی منصوب کرد.

بدین ترتیب کودتا به پیروزی رسید و سرلشگر زاهدی به نخست وزیری رفت محمدرضا پهلوی به کشور بازگشت و به تعبیر امام خمینی «محمدرضا رفت و رضاشاه برگشت» و این در حالی بود که دین بزرگی از آمریکا و انگلیس بر گردن داشت.

اینتیتر را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.