کشتن بلال‌فروش برای دفاع از دختر + جزئیات
متهم که مردی جوان است در یک درگیری مردی بلال‌فروش را به قتل رسانده است. او در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد اما مدعی شد برای نجات جان دختر و خودش چاره‌ای جز ضربه زدن به مقتول نداشت.
به گزارش اینتیتر به نقل از اعتمادآنلاین، مردی که مدعی است به خاطر دفاع از خود و دختر کوچکش مرتکب قتل شده پای میز محاکمه رفت.
متهم که مردی جوان است در یک درگیری مردی بلال‌فروش را به قتل رسانده است. او در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد اما مدعی شد برای نجات جان دختر و خودش چاره‌ای جز ضربه زدن به مقتول نداشت.
یک سال قبل خبر درگیری خونین به ماموران پلیس تهران داده شد. با حضور ماموران در محل مشخص شد فردی که مرتکب قتل شده در محل حضور دارد. ماموران او را بازداشت کردند و با توجه به اینکه قطعی شده بود مرد بلال‌فروش جان باخته جسد او به پزشکی قانونی انتقال یافت.
متهم در بازجویی‌ها گفت: من و مرتضی هر دو در خیابان دست‌فروشی می‌کردیم. او بلال می‌فروخت و من هم ساندویچ می‌فروختم. روز حادثه دختر کوچکم را هم با خودم برده بودم. مرتضی با یکی از مشتری‌هایش دعوا کرد و این درگیری باعث شد دخترم بترسد. من او را دور کردم و به مرتضی اعتراض کردم چرا دعوا می‌کند. این وسط درگیری شدید شد. من رفتم که آنها را جدا کنم اما مرتضی از من ناراحت شد. من حرفی نزدم و دست دخترم را گرفتم که بروم، اما مرتضی با عصبانیت به سمتم آمد و با شیشه شکسته‌ای که دستش بود یک ضربه به من زد و کمرم را زخمی کرد. سعی کردم از محل دور شوم، اما دوباره به سمتم حمله کرد. من هم با چاقویی که دستم بود یک ضربه زدم تا او را دور کنم.
متهم گفت: من قصد دور کردن مرتضی را داشتم و اصلاً قصدم این نبود که او را بکشم. اگر او را نمی‌زدم من و دخترم را می‌زد.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی اولیای دم در جایگاه حاضر و خواستار قصاص شدند. وقتی نوبت به متهم رسید او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: من قصدی برای آدم کشتن نداشتم. مرتضی دوست من بود. آن روز فکر می‌کنم مشروب خورده بود و آدم عادی نبود، به همین خاطر هم با مشتری دعوا کرد. بعد هم که به سمتم آمد و با شیشه شکسته به من حمله کرد. دخترم آنجا بود و من نمی‌خواستم دعوا کنم، ولی مرتضی حمله کرد و ضربه‌ای هم به من زد که کمرم زخمی شد. او دوباره به سمتم حمله کرد و من چاره‌ای جز دفاع از خودم نداشتم. بعد از گفته‌های متهم و وکیل مدافع او، هیات قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.
