زوتوپیا؛ دنیای خالص کودکی

زوتوپیا انیمیشنی که چهار سال پیش اکران شد و کلی سر و صدا به پا کرد. در این مقاله قصد داریم در مورد داستان این انیمیشن دوست داشتنی صحبت کنیم.

اینتیتر-آوا سپهر؛ زوتوپیا داستان یک خرگوش باهوش و بازیگوش را روایت می کند که آروزی پلیس شدن را در سر خود می پرواند. خرگوشی به اسم جودی که برخلاف هم نوع های خود اهل خطر است و ترسو نیست. او به دنبال ماجراجوییست و می خواهد در زمان جوانی به شهر زوتوپیا برود و در آنجا مشغول به کار شود. جودی داستان زوتوپیا موجودی پرتلاش است. او در مدرسه پلیس شهرشان شروع به تحصیل می کند.همکلاسی های او همه درشت قامتند و درنظر اول جودی با وجه جسته ریزش شانسی برای پلیس شدن ندارد.

اما او همه تلاش خودر را می کند و مراحل تحصیلی را با موفقیت پشت سر می گذارد و در نهایت با رتبه یک از مدرسه پلیس فارغ التحصیل می شود. جودی برای دیگر حیوانات شهرش قابل درک نیست و حتی خانواده اش سر از کارهای او در نمی آوردند و او را تشویق می کنند تا کار پلیسی را رها کند و در مزرعه هویج مشغول به کار شود.

اما جودی تصمیم خودش را گرفته است و یک روز بارو بندیل سفر را می بندد و به شهر مورد علاقه اش یعنی زوتوپیا سفر می کند. زوتوپویا شهر بزرگی است که درآن شکارچی و طعمه با صلح و صفا در کنار یکدیگر زندگی میکنند و از نظر جودی، شهر رسیدن به آرزوهاست.

اما آیا واقعا اینطور بود ؟جواب یک نه بزرگ است. جودی همان روز اول کار در اداره پلیس به بن بست بزرگی می خورد. هیچ یک از همکارنش او را حساب نمی کنند و رییس پلییس او را پارکبان شهر می کند.

با این وجود او دست از تلاش نمی کشد و در همان روز اول یک دزد را دستگیر می کند اما به خاطر اینکار از جانب ریس پلس توبیخ می شود. در روزهای بعدی او با یک روباه کلاهبرداری به اسم نیک آشنا می شد. نیک از واقعیت های شهر زوتوپیا و اینکه زندگی در این شهر مثل رویا نیست بلکه عین درد و رنج است، به او می گوید.

اما جودی دست بردار نیست و تلاش می کند تا آن شهر را جای بهتری برای زیستن بکند و در نهایت با تلخی ها و رنج های زیادی که از سرگذراند به همراه نیک موفق می شود تا به این آروز جامعه عمل بپوشاند.

زوتوپیا آرمانشهر حیوانی است که در اصل کنایه ای به اوتوپیای انسانی می زند. انسان هایی که از کودکی  آرمان شهری را در سرخود می پرورانند که همگان در آن آزادند و به همه خواسته های خود دست پیدا می کنند. اما در بزرگسالی با دنیای بی رحمی مواجه می شوند. برخی از آنها نا امید شده و دست از کار می کشند و برخی همه ادامه می دهند نتایج شگفت انگیزی می گیرند.