ایگناتیوس، مصلح دیروز…گرگاس امروز
یک روز سرد زمستانی پس از خروج ایستگاه پر هرج و مرج چهارراه ولیعصر به سمت سالن اصلی تئاتر شهر می روم. چشم های پر از شوق و صورت های ماسک زده را در اطرافم تماشا می کنم. شوقی که با بازگشایی سالن های تئاتر پس از یکسال تعطیلی به وجود آمده است.
اینتیتر – سحر زمانی؛ یک روز سرد زمستانی پس از خروج از ایستگاه پر هرج و مرج چهارراه ولیعصر به سمت سالن اصلی تئاتر شهر می روم. چشم های پر از شوق و صورت های ماسک زده را در اطرافم تماشا می کنم. شوقی که با بازگشایی سالن های تئاتر پس از یکسال تعطیلی به وجود آمده است. وارد سالن می شوم. از همان ابتدا بوی نمایش مشامم را پر می کند. برای من هر نمایشی بوی خاص خودش را دارد. نمایش شروع می شود و به همراه تماشاگران به نظاره اش می نشینیم. نورها کم و زیاد می شود، صدا ها بالا و پایین می رود و من محو اجرای بازیگران و داستان نمایش شده ام. گهگاهی صدای قهقهه تماشاگران به گوش می خورد. قهقهه هایی از جنس تلخی. پس از اتمام نمایش و هنگام خروج از سالن، احساسات دوگانه ای را تجربه می کنم احساساتی توام با شوق و غم. در زمان بازگشت، نمایش گرگاس ها یا روز به خیر آقای وزیر لحظه ای از ذهنم کنار نمی رود و آن را مرور می کنم. وعده هایی که داده می شوند، امیدهایی که زنده می شوند و ناگهان دلهایی که خالی می شوند. خلاصه نمایشی بود که حرفهای زیادی برای گفتن داشت و درباره آن با جناب آقای حمیدرضا نعیمی کارگردان این نمایش کمدی-انتقادی، گپ و گفتی داشتیم که در ادامه می خوانیم.
چه شد گرگاس ها یا روز به خیر آقای وزیر را نوشتید؟
نعیمی: سال هشتاد و پنج بود که آقای محسن ابراهیمی، داستان کوتاهی با نام “ایگناتیوس مصلح” را از نویسندهای معروف به اسم جفری آرچر به من دادند تا از این اثر اقتباس کنم و نمایشنامهای بنویسم. داستان در مورد یک وزیر دارایی بود که تصمیم میگیرد در برابر فساد مقامهای دولتی ایستادگی کند اما در پایان میبینیم که خودش فریبکاری بیش نیست. این موقعیت به نظرم بسیار دراماتیک بود و شخصیت وزیر هم کاراکتری فعال برای نوشتن یک اثر کمدی به حساب میآمد. از این رو نمایشنامه روز بهخیر آقای وزیر را نوشتم. من خط کلی داستان را حفظ کردم، زیرا شروع و پایانِ درست و پیشبینی نشدهای داشت. اما پیریزی اکثر کاراکترها و سیر اتفاقاتی که امروز در نمایش شاهد آنها هستیم برآمده از نگاه و تخیل من است. این نمایشنامه به کارگردانی آقای محسن ابراهیمی در سال هشتاد و پنج اجرا شد و بسیار مورد توجه قرار گرفت.
چرا ژانر کمدی را انتخاب کردید؟
نعیمی: چون داستان جفری آرچر طنز بود. از آنجایی که من عاشق کمدینویسی هستم تا جدینویسی از این فرصت استقبال کردم. این یک واقعیت است که بسیاری از درامنویسان ما در ایران جدینویس هستند. زمانی که دانشجو بودم، استادم آقای عطاالله کوپال که اصول و فنون نمایشنامهنویسی را به ما درس میدادند میگفتند که یک درامنویس باید بتواند علاوه بر تراژدی، کمدی هم بنویسد. همواره از شکسپیر و چخوف در این زمینه مثال میزدند. آن روزها من تازه درامنویسی را آغاز کرده بودم و به هیچ وجه ذهنیت طنزنویسی نداشتم. با اینکه آدم شوخ طبعی بوده و هستم اما در نویسندگی، ژانر کمدی را به صورت جدی برای نوشتن دنبال نمیکردم. اما از زمانی که بیشتر نوشتم و نویسندگیام شکل حرفهایتری به خود گرفت، این دغدغه همراه من بود که باید کمدینویسی را هم آغاز کنم. عاقلانه نوشتن کار دشواری بود. و من باید پوست میانداختم تا به راز و قدرت طنز پی ببرم. البته همچنان آثار جدی من بیشتر از آثار کمدیام هستند. نمایشنامه گرگاسها یا روز بهخیر آقای وزیر این موقعیت مناسب را برای من به وجود آورد. ابتدا تلاش کردم که شخصیتهای من تعریف کمدی داشته باشند اما خیلی زود فهمیدم که بعضی از آنها میتوانند جدی باشند که در موقعیتهای کمیک قرار گرفتهاند. فهم از شوخیهای کلامی، جنسی، رفتاری، جسمی تا مباحثی همچون اغراق، تکرار، اشتباهات، تصادف، غافلگیری و… باعث شد تا به آن چیزی که میخواهم دست پیدا کنم. این را هم باید در نظر بگیریم که داستان این نمایشنامه، داستانی انتقادی بود و همین امر مرا به جوهره یک کمدی عالی نزدیکتر میکرد.
چرا پس از گذشت چهارده سال، روز بهخیر آقای وزیر را اجرا کردید؟
نعیمی: سال گذشته قرار بود که نمایشنامه فردریک نوشته اریک امانوئل اشمیت را در سالن اصلی تئاترشهر به مرحله اجرا ببریم اما متاسفانه زمانی که تمرینات را انجام دادیم، مجوز گرفتیم، بخشهایی از طراحی صحنه، دکور و لباس آماده شد، ویروس منحوس کرونا از راه رسید و اجرای آن نمایش لغو شد. ماهها گذشت و ما همچنان منتظر ماندیم تا دوباره چراغ سالنهای تئاتر روشن شود. یکسال گذشت و دیدیم که چگونه تئاتر در بیکاری و سکوتی که به آن دچار شده بود، احتمال میرفت تا برای همیشه از ذهن تماشاگرانی که عاشقانه دوستش داشتند محو شود. روزهایی سخت و وحشتناک که ما در خانههایمان بیکار و ناامید نشسته بودیم و انتظار میکشیدیم. روزهایی که به شدت از نظر روحی و اقتصادی لطمه دیده بودیم. در این روزها من با اعضای گروهم یعنی گروه تئاتر شایا گفتگو کردم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که از خانههایمان بیرون بزنیم و توأمان با امید و اضطراب تمرین یک نمایش را شروع کنیم. ممکن بود نمایشی که آغاز میکنیم هیچوقت به اجرا نرسد یا در مرحله تمرین همه ما به ویروس کرونا مبتلا شویم. اگر هم نمایش به اجرا میرسید، این احتمال میرفت که تماشاگران به هیچوجه پا به سالنهای تئاتر نگذارند. با تمام این ترسها و سختیهایی که در پیش رو داشتیم تصمیم گرفتیم که کار کنیم. انتخاب نمایشنامه در شرایط حاضر بسیار مهم بود. به همین دلیل نمایشی را انتخاب کردیم که تعداد پرسوناژهای آن کم باشد، زمان اجرای آن از ۱۰۰ دقیقه بیشتر نباشد، تولید آن از نظر ساخت و ساز دکور و لباس مقرون به صرفه باشد، و با توجه به خستگی، دلشکستگی، عصبیت، و ناامیدی مردم در این روزها نمایش لحنی کمدی داشته باشد. در بین نمایشنامههای خودم و آثار دیگران، نمایشنامه روز بهخیر آقای وزیر را انتخاب کردم که اثری به روز و پویا بود. با دوستان نیز مطرح کردم و همه استقبال کردند. پس از انتخاب این اثر، احساس کردم که با یک بازنویسی جدید نمایش کاملتر خواهد شد. از این رو دو کاراکتر خبرنگار و وزیر آموزش و پرورش را اضافه کردم و از یک نمایشنامه کوتاه ۳۰ صفحهای به یک نمایشنامه ۸۰ صفحهای مبدل شد. این بازنویسی بسیار برای من با اهمیت بود و اکنون به اثری کاملتر تبدیل شده است.
نام گرگاسها از کجا آمد؟
نعیمی: گرگاسها موجوداتی هستند که از آمیزش سگهای ماده و گرگهای نر به دنیا میآیند و به خاطر قدرت بدنی زیاد، حافظ گلهها و به عبارتی منافع آدمها میشوند. اما پس از گذشت زمان، سیر کردن شکم آنها سخت میشود، پس چوپانها آنان را از گله میرانند. از آن لحظه به بعد، این حیواناتِ آواره بلای جان انسانها و دیگر موجودات میشوند. این بخش از معنا و مفهوم گرگاس، یعنی موجودی که برای رفاه حال انسان پدید میآید اما تبدیل به بلای جان او میشود، وجه تسمیه این اثر در بازنویسی شد.
کمی از طراحی صحنه این اثر برایمان بگویید.
نعیمی: مانند همیشه هر زمان که شروع به اجرای نمایشی میکنم به سراغ طراحان مؤلفیمیروم که سالهاست با هم کار میکنیم . برای این نمایش هم موضوع را با آقای رضا مهدیزاده مطرح کردم. پس از چند جلسه صحبت درباره نمایشنامه، فکر، مفهوم و نشانههایی که در دل این اثر وجود داشت را تحلیل کردیم تا به طرح نهایی رسیدیم. طراحی صحنه نمایش گرگاسها نسبت به سایر کارهایی که با آقای مهدیزاده اجرا کردهام، کمترین اتود را داشته است. به عنوان مثال طراحی صحنه نمایشهایی مثل فاوست، درخشش در ساعت مقرر، خیال، سقراط، ترور، ریچارد و دیگر کارها، زمان زیادی را برای رسیدن به طرح و ایدهی صحنه به خودشان اختصاص دادند اما نمایش گرگاسها یا روز بهخیر آقای وزیر با یک اتود و طرح شروع شد و به سرانجام رسید. به عبارتی ما سریع از جهانِ متن به جهانِ اجرا رسیدیم.از طرفی اعتقاد دارم نسبت به تمام نمایشهایی که تا به امروز با آقای مهدیزاده کار کردهام، طراحی صحنه این اثر جهانیتر و ایدهمندتر است. در طول ۱۰۰ دقیقه اجرا، چشمهای تماشاگر نسبت به این طراحی صحنه عادت نمیکند. طراحی صحنه این اثر مدام در حال رشد و تنوع است. در عین سادگی، جهانی پیچیده و پر رمز و راز دارد. ایدهی اولیه در بحثهای من و آقای مهدیزاده استفادهای متفاوت از فراخی و گستردگی صحنهی سالن اصلی بود. در این سالنِ اجرا و تالار وحدت ما همواره شاهد اجرای آثار پر پرسوناژ با طراحی صحنههای بزرگ و پر حجم بوده و هستیم. ما تلاش کردیم فضای خالیِ بیشتری داشته باشیم و از نقاطی محدود استفاده کنیم. فضای فعالِ ما در واقع به اندازهی یک اتاقِ کار هست که این مسئله میتوانست در ذهن مخاطب این پرسش را ایجاد کند که چرا باید چنین نمایشی با چنین ایده و طراحی در سالن اصلی اجرا شود؟ به همین دلیل به راههای باریکی برای ورود و خروج در سطح بالای فضای اجرا، گاهی عمق و گاهی میانه صحنه اندیشیدیم. و همینطور این طراحی صحنه تا دل تماشاگر جلو می آید و تماشاگر متوجه میشود که خودش هم جزو میزانسن قرار گرفته است.
سرسرهای که در میانه صحنه قرار داشت، نماد چه بود؟
نعیمی: درباره سرسره برداشتهای مختلفی وجود دارد. بعضیها این سرسره را به بحث تاریخی سرسره در دوره قاجار که از ناصرالدین شاه میشناسیم ربط دادند و افراد دیگری هم بحث قدرت را پیش کشیدند که آدم ها چگونه از پلههای قدرت بالا میروند و بعد به سمت ثروت و مکنت سر میخورند. این برداشتها و تعابیر متفاوت به دلیل طراحی صحنه زیبایی است که آقای مهدی زاده انجام داده و هر کدام میتوانند درست هم باشند. اما سادهترین آنها نگاهی کودکانه و ساده مثل یک شهربازی کودکان و نوجوانان هم میتواند باشد. جهانی که آدمْبزرگها در آن هنوز از جهان بازیهای کودکانه فاصله نگرفتهاند. با این تفاوت که کودکان پاک و بیآلایشاند.
استقبال مردم از نمایش در این شرایط سخت چگونه بود؟
نعیمی: در روزهایی که فکر میکردیم شبی ده تا بیست تماشاگر بیشتر نداشته باشیم و بدون کمترین تبلیغاتی از سوی شهرداری، سازمان زیباسازی و صدا و سیما و همبنطوربه دلیل نداشتن بودجه مکفی، با اطلاعرسانی محدود در فضای مجازی، یکباره متوجه شدیم تماشاگران تشنه و منتظر در این شرایط میآیند و نمایشها را میبینند. این امر باعث شگفتزدگی ما و مسئولین مرکز هنرهای نمایشی شد. همه میگفتند تماشاگران نمیآیند و تئاتر به فراموشی سپرده شده اما به نظر من اتفاق بسیار بزرگی رخ داد. به این دلیل که تماشاگران نشان دادند که تئاتر و هنر برایشان اهمیت دارد و حتی در سختترین شرایط هم نباید از انجام فعالیتهای هنری غافل شویم و باید سختتر کار کنیم. زمانی که این نمایش را تمرین میکردیم، به دوستانم گفتم به هیچوجه شرایط سخت تمرین در این روزها نباید ما را از تجربهی یک اجرای جدید و تئاتریکالیته غافل کند. ما باید خودمان یک اثر زیبا را آنطوری که تخیل میکنیم را بر روی صحنه بیاوریم، که در این شرایط وقتی تماشاگران وارد صحنهی تئاتر شدند بگویند، گروه تئاتر شایا پس از چندین سال کسب تجربههای موفق، حالا دست به یک تجربه جدید زدهاند و کاری متفاوت را به روی صحنه آوردهاند؛ و خوشبختانه اینطور هم شد. این روزها بسیار میشنوم که ما کاری متفاوت نسبت به سال گذشته انجام دادهایم و از این بابت خوشحالم. البته جا دارد که بگویم، جشنواره فجر در این پویایی که امروز در سالنهای تئاتر شاهد هستیم نقش بسزایی داشته است. بودجهای که به برگزاری این جشنواره اختصاص داده شده و توجهی که رسانهها به مقوله جشنوارههای فجر دارند، دست به دست هم داد که به نفع تئاتر تمام شود.
برنامه اجرا به صورت حضوری ادامه پیدا میکند؟
نعیمی: من همواره امیدوار زندگی میکنم و تا لحظه که زنده هستم این امید را از دست نمیدهم. اما با توجه به شرایط فعلی این خوشبینی را ندارم که بعد از ۲۲ بهمن بتوانیم طولانی مدت نمایش را به صورت حضوری اجرا کنیم. به هر حال نزدیک به چهل اجرا در قرارداد ما ذکر شده است و بسیار تمایل داریم که این چهل اجرا را برای تماساگران در سالن اصلی داشته باشیم زیرا که متوجه شدیم تماشاگران نمایش گرگاسها یا روز بهخیر آقای وزیر را بسیار دوست دارند.
به عنوان سوال آخر، برنامهای برای اجرای نمایش در پلتفرمهای آنلاین ندارید؟
نعیمی: در این روزها یک فیلمبرداری بسیار حرفهای توسط تیم تصویربرداری و ضبط نمایشهای شرکت کننده در جشنواره تئاتر فجر به مسئولیت آقایان رضا و حامد حامدیخواه انجام شده است. فیلم بسیار خوبی از نمایش داریم که اگر زمانی برسد که وارد مقوله تعطیلیها شویم، طبعا به سمت پلتفرمهای آنلاین خواهیم رفت و نمایش را در اختیار مردم قرار میدهیم تا ببیند و لذت ببرند.
گرگاس ها هر روز ساعت ۱۸ در سالن اصلی تئاترشهر بر روی صحنه می رود.
بهنام شریفی، بهناز نازی، رامین ناصر نصیر، کتانه افشارینژاد، امیر کربلاییزاده، کامبیز امینی، رضا جهانی، دنیا فتحی و صالح لواسانی، بازیگرانی هستند که در این نمایش نقش آفرینی می کنند. و دیگر عوامل این نمایش به عبارت زیر هستند:
طراح صحنه: رضا مهدی زاده
طراح لباس: مقدی شامیریان
طراح گریم: ماریا حاجیها
طراح نور:رضا حیدری
طراح حرکت: سعید اسفندیاری
طراح ویدیو انیمیت: علی کاظمی
طراح تیزر: محمدمهدی موسایی
طراح پوستر و بروشور: رها خوبزاده
آهنگساز: سینا کووایی
دستیار کارگردان و برنامهریز: سعید اسفندیاری
منشی صحنه: دنیا فتحی
مدیر صحنه:نیلوفر رازمند
مدیر تدارکات: کوروش شرفی
روابط عمومی و رسانه: رها خوبزاده
تبلیغات و فضای مجازی: رحمان خوب زاده (آرخه)
مجری طرح: نورالدین حیدری ماهر