نقد و تحلیل فیلم کوچه کابوس

گیرمو دل تورو اینبار با کوچه کابوس به سراغمان آمده است و روایتی دردناک را از طمع انسانی برایمان روایت می کند. با نقد و تحلیل فیلم کوچه کابوس ( Nightmare Alley ) همراه باشید.

اینتیتر – سحر زمانی؛ خشم، نفرت و طمع از درون مایه های اصلی کوچه کابوس، اثر جدید گیرمو دل تورو هستند. اثری که روایتگر داستانی از پیامد و عواقب اعمالمان است؛ عواقب اعمالی که با بی توجهی به آسیبی که به اطرافیانمان وارد می کنیم، انجام می دهیم. عواقبی که در نهیات گریبانمان را می گیرد و ما را به پست ترین نقاط زندگی می کشاند.

بیشتر بخوانید:

دل تورو، استاد ساختن تاریک ترین آثار سینمایی است. این کارگردان، لحظات تاریک را در فیلم خیابان کابوس، در همان سکانس اول با قدرتی از سکوت، برایمان به نمایش میگذارد و ما چند دقیقه اول فیلم تنها شاهد رفتارهای تاریک و ترسناک مردی جوان هستیم.

کوچه کابوس اثری روانشناختی است که به ما نشان میدهد، خشم و نفرت، قدرتی باور نکردنی دارند. قدرتی که نیروی محرکه انسان است و او را به جلو می راند. اما پس از کمی جلو رفتن، تازه سر و کله “طمع ” پیدا می شود و در همین نقطه است که اگر افسار را به دست این ویژگی مرموز انسانی بدهید، شما را تا عرش می برد و بعد از مدت کوتاهی منجر به سقوط آزادتان خواهد شد. این سقوط تا جایی پیش میرود که دیگر توان بازگشت به زندگی را نداشته باشید.

دل تورو در این فیلم از عشق نیز حرفی به میان آورده است. عشقی که در وهله اول صادقانه و پاک به نظر می رسد اما زمانی که با خشم، نفرت و طمع همراه می گردد، شروع به محو شدن می کند.

نقد و تحلیل فیلم کوچه کابوس

از نگاه روانشناختی، شخصیت هایی که داستان دل تورو را پیش میبرند، سرشار از عقده های روانی و طرحواره های دردسرساز هستند. عقده هایی که شخصیت های داستان از آن آگاهی دارند اما این آگاهی به جای این که کمک کننده باشد، به خدمت طمع در می آید و در نهایت کار دست شخصیت های داستان می دهد.

کوچه کابوس اثر تحسین شده سال ۲۰۲۱ است و مورد توجه بسیاری از منتقدان سینما قرار گرفته است. بردلی کوپر، کیت بلانشت، تونی کولت، ویلم دفو، ریچارد جنکینز، رونی مارا، ران پرلمن، مری استینبورگن، دیوید استراترن و هولت مک‌ کالانی بخشی از بازیگران این فیلم هستند. این اثر، اقتباسی از رمانی به همین نام، نوشته ویلیام لیندزی است. دل تورو و کیم مورگان، نویسندگی فیلمنامه کوچه کابوس را بر عهده داشته اند. در ادامه به شرح داستان و نقد و تحلیل فیلم کوچه کابوس ( Nightmare Alley ) خواهیم پرداخت. به شما مخاطبان عزیز پیشنهاد میکنیم، پس از تماشای فیلم، این بخش را مطالعه کنید.

داستان فیلم کوچه کابوس

کوچه کابوس داستان مرد جوانی به نام استن کارلایل را با بازی بردلی کوپر روایت می کند. استن در دقایق اول فیلم، جنازه پدرش را به همراه خانه او به آتش میکشد. پس از این اتفاق، سوار اتوبوسی شده و به سمت شهر حرکت می کند. زمانی که از اتوبوس پیاده می شود، سیرکی را مشاهده میکند و وارد آن می شود. پس از گذشت دقایقی با مسئول سیرک آشنا شده و در آنجا کاری را برای خود دست و پا می کند.

استن در این سیرک با پیرمردی دائم الخمر آشنا می شود که کارش ذهن خوانی است و از او این مهارت را می آموزد. اما پیرمرد به او هشدارهایی در خصوص ارتباط با ارواح می دهد که استن آن را جدی نمی گیرد و پیرمرد به شکل مرموزی می میرد. پس از آن استن که حالا مهارت ذهن خوانی را به خوبی فرا گرفته، برای اجرا در سالن های بزرگ شهر از سیرک بیرون می زند. در این مسیر با خانم روانشناسی که کیت بلانشت نقش آن را بازی می کند، آشنا می شود. روانشناسی که از او ماهرتر و خطرناک تر است اما استن متوجه این موضوع نمی شود و پایانی غیرقابل باور را برای زندگی خود رقم می زند.

نقد و تحلیل فیلم کوچه کابوس

کوچه کابوس داستانی پیچ در پیچ و در عین حال روانی دارد و مخاطب را تا لحظه آخر فیلم میخکوب می کند. در ادامه با نقد این اثر همراه باشید.

نقد و تحلیل فیلم کوچه کابوس

کوچه کابوس فیلمی دیدنی است. جدای از داستان بی نقصی که دارد، فضای مناسبی را هم برای روایت داستانش در نظر گرفته است. منظور از فضای مناسب، طراحی صحنه بی نظیر، نحوه فیلم برداری مناسب، استفاده درست از رنگ ها و بازی خوب بازیگران این فیلم است. گیرمو دل تورو از تمامی ابزارهایی که در اختیار داشته به درستی استفاده کرده و نتیجه خوبی را به مخاطب خود نشان داده است.

فیلمنامه کوچه کابوس، فیلمنامه ای است که در عین قابل پیش بینی بودن، غافلگیرکننده است و همین امر داستان آن را جذاب تر کرده است. داستانی که از شخصیتها روایت می شود نه زیاد است و نه کم. به قدر کافی می توانیم شخصیت ها را بشناسیم و با آنها همزادپنداری کنیم. فیلمنامه در عین فانتزی بودن، رده هایی از واقعیت را در خود جای داده است و به همین دلیل بسیار قابل باور نمایش داده می شود.

همانطور که گفتیم شخصیت پردازی در این فیلم به اندازه انجام شده است. بازیگران هم به اندازه بازی می کنند. نه شاهد بازی اغراق آمیز هستیم و نه بازی خشک. انتخاب های مناسبی برای نقش ها در نظر گرفته شده است. هم بردلی کوپر و هم کیت بلانشت به خوبی در نقش هایشان نشسته اند. ویلیم دفو، رونی مارا و تونی کولت نیز بازی های گیرا و درخشانی را از خود ارائه داده اند.

از بخش بازیگری هم که گذر کنیم، فضای تاریک و سرد فیلم با طراحی صحنه درست و فیلمبرداری مناسب به خوبی نمایش داده شده است. گیرمو دل تورو در این فیلم نیز همانند آثار گذشته اش، مخاطب را راضی نگه می دارد و اثری در شان او را ارائه میدهد.

کوچه کابوس اثری است که از فانتزی استفاده می کند تا تلخی واقعیت را به شکلی دیدنی به ما نشان دهد. این فیم جزو آثاری است که صرفا شما را سرگرم نمی کند بلکه به نگاهتان نسبت به زندگی عمقی دوباره اعطا می کند.

اینتیتر را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

ممکن است شما دوست داشته باشید
1 نظر
  1. Raz1 می گوید

    نیمه ی اول فیلم ریتم خیلی کندی داره جوری که هم خسته کننده میشه و هم ارتباط مخاطب با داستان ضعیفه یه جورایی برات مهم نیست که چه اتفاقی برای شخصیت ها میوفته و احساست درگیر نمیشه ولی نیمه ی دوم فیلم با جذابیت و ریتم بهتر ادمو همراه می‌کنه و اطلاعات بیشتری میده شخصیت پردازی و بیشتر می‌کنه و شروع می‌کنی به حدس آخر فیلم که میدونی قراره یه اتفاق شوم بیوفته ولی اصلا نمیتونی حس بزنی که چی می‌تونه باشه و یه پایان بی نهایت شوکه کننده با بازی خیره کننده بردلی کوپر…

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.