تحلیل روزنامهها از پشت پرده انفجار مهیب بندر شهید رجایی؛ حادثه یا خرابکاری؟

اگر فرضیه وقوع خرابکاری صحت داشته باشد، میتوان انتظار داشت که در آینده نیز چنین حوادثی با اهداف پیشگفته تکرار شود که در این صورت به چالشی جدی فراروی مذاکرات تبدیل خواهد شد.
به گزارش اینتیتر به نقل از خراسان، انفجار مهیب دیروز در بند شهید رجایی با آمار بالای مجروحان و فوتیها کل ایران را شوکه و غمگین کرد. این موضوع در روزنامههای امروز بازتاب گستردهای داشته است. محور اصلی در گزارشها و مقالات نیز چرایی و علت بروز حادثه است.
«کیهان» در این خصوص نوشته: «از همان ابتدای انتشار خبر انفجار مهیب در بندر شهید رجایی و در شرایطی که با توجه به وسعت و حجم حادثه و میزان قابل توجه و شعاع تخریبها، عملاً بررسی و اعلام دقیق علت حادثه کاری دشوار و احتمالاً زمانبر خواهد بود، اخبار ضد و نقیضی درباره علت و محل دقیق آن منتشر و برخی گمانهزنیها و اظهارنظرها در فضای مجازی و رسانههای غیررسمی مطرح شد، از کانالهای تلگرامی و حسابهای کاربری فیکنیوز داخلی و خارجی معاند که در چنین مواقعی فرصت را برای غلبه روایتهای بیپشتوانه خود بر ذهن مخاطب مناسب میبینند تا برخی اظهارنظرهای غیرکارشناسی که نمیتوان به آنها اطمینان داشت. از سویی همزمانی این حادثه با دور سوم مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط نیز منجر به طرح انواع و اقسام اظهارنظرها و تحلیلهای بیپشتوانه درخصوص علت حادثه شد.»
این روزنامه اصولگرا افزوده است: «طبیعتاً حادثهای با چنین ابعاد و حجم تخریب و خسارتهای مادی و جانی آنهم در بزرگترین بندر تجاری کشور و یکی از بزرگترین بنادر ترانزیتی منطقه دارای اهمیت ویژه و نیازمند بررسی دقیق و سریع علل و ابعاد مختلف ماجرا میباشد و باید هرچه سریعتر به صورت کارشناسی و مستند مشخص و اعلام شود که این حادثه ناشی از قصور و تقصیر و سهلانگاری و بیتوجهی به اخطارهای قبلی ایمنی بوده است یا اینکه ممکن است علل و عوامل دیگری داشته باشد.
در این میان، یکی از ضعفهای عمده در این خصوص که بخشی از آن به مسئولان مربوطه و بخشی نیز به مردم و فعالان مجازی باز میگردد، رها بودن و بیمتولی بودن حوزه اطلاعرسانی رسمی است. این که هر فرد خود را مجاز به انتشار تصاویر یا تحلیلهای مربوط به حادثهای که هنوز ابعاد و علل آن مشخص نیست بداند از مواردی است که در بسیاری از کشورها در اروپا و آمریکا و... یک خط قرمز جدی و قابل پیگیری محسوب میشود.»
روزنامه هممیهن در سرمقاله امروز خود نوشته: «بعید است که همزمانی این انفجار با آغاز مذاکرات کارشناسی میان ایران و آمریکا اتفاقی باشد.»
این روزنامه اصلاحطلب با تاکید بر اینکه «ظن قوی را باید به خرابکاری معطوف کرد» افزوده است: «اگر این اقدام خرابکارانه باشد؛ طبیعی است که یا از طریق نفوذیها بوده یا از طریق برونسپاری به گروههای نزدیک به اسرائیل انجام شده است.»
هم میهن نوشته: «یک چیز روشن است و انفجار را نمیتوان کلاً به خباثت بیگانگان تقلیل داد. به عبارت دیگر، ضعفهای حفاظتی، اطلاعاتی، امنیتی خودمان ریشه این اتفاقات است. فراتر از ضعفهای امنیتی، برخی نارساییهای سیاسی و اجتماعی هم هست که انگیزه خیانت به کشور را تشدید میکند یا حداقل قبح این خیانت را کم و بیاثر میکند.»
روزنامه خراسان نوشت: «انفجار بندر عباس در هنگامه حساس و مهمی یعنی در روز برگزاری دور سوم مذاکرات در مسقط رخ داده و به همین علت متعاقب وقوع انفجار نگاهها به سمت اسرائیل به عنوان مظنون اصلی حادثه رفته است که از این طریق میخواهد این مذاکرات را بر هم بزند و به شکست بکشاند.»
این روزنامه اصولگرا افزود: «اگر واقعا خرابکاری باشد، میتواند کار موساد و با هماهنگی آمریکا باشد، اما چنان که گفته شد هدف تعطیلی مذاکرات نیست، چون اساسا چنین هدفی با این حادثه محقق نمیشود، بلکه هدف میتواند فشار عملی در خارج از میز مذاکرات برای گرفتن امتیازات بیشتر و دادن امتیازات کمتر در خود مذاکرات باشد. در این راستا به فرض صحت چنین فرضیهای، وقوع خرابکاری در بزرگترین بندر کانتینری ایران و دومین از این نوع در سطح منطقه با توجه به حجم آسیب اقتصادی که میتواند به شاهراه تجارت کشور وارد شود، واجد اهمیت و پیام خاص خود است. از این رو باز تاکید میشود اگر فرضیه وقوع خرابکاری صحت داشته باشد، میتوان انتظار داشت که در آینده نیز چنین حوادثی با اهداف پیشگفته تکرار شود که در این صورت به چالشی جدی فراروی مذاکرات تبدیل خواهد شد.»