چگونه مدیران استقلال زمان طلایی نقل و انتقالات را از دست دادند؟!

این روزها، شاید نزدیک بودن به جام حذفی، انتخاب سرمربی را در این مقطع زمانی بیمعنا جلوه دهد، اما واقعیت این است که استقلال، ماههای بسیاری را برای مذاکره با مربی و بازیکن از دست داده است
به گزارش اینتیتر به نقل از فرهیختگان، در حالی که رقبای سنتی، ماهها پیش موتور نقل و انتقالات و انتخاب سرمربی را روشن کردهاند، استقلال در برههای حیاتی از فصل، به نظر میرسد زمان را به گونهای دیگر مصرف کرده است.
سخنان اخیر عضو هیئت مدیره پرسپولیس که از آغاز مذاکرات از سه ماه پیش خبر میدهد و تأکید درویش بر مذاکره سه ماهه با نیازمند، تابلوی متفاوتی از برنامهریزی و آیندهنگری را به تصویر میکشد. اما در اردوگاه آبیها، داستان چیز دیگری است؛ داستانی از هفت ماه فرصتسوزی و تعقیب سراب.
از دست رفتن زمان و تقویت گزارههای اشتباه
این روزها، شاید نزدیک بودن به جام حذفی، انتخاب سرمربی را در این مقطع زمانی بیمعنا جلوه دهد، اما واقعیت این است که استقلال، ماههای بسیاری را برای مذاکره با مربی و بازیکن از دست داده است. در عوض، باشگاه در این مدت، به شکل عجیبی بر بخشهای مختلف سیاسی و حقوقی خود تمرکز کرده؛ گویی به جای حرکت رو به جلو، یک ماشین زمان در استقلال انتخاب شده تا چرخها را در جای خود بچرخاند. این رویکرد، منجر به تقویت گزارههای اشتباه شده و استقلال از اصل غافل شده است.
هزینهای گزاف برای انحراف از مسیر
انحراف از مسیر اصلی و پرداختن به حواشی، هزینهای گزاف برای استقلال داشته است. در شرایطی که رقبای جدی، با برنامهریزی دقیق و حضور در بازار نقلوانتقالات، خود را برای یک فصل رقابتی آماده میکنند، استقلال با از دست دادن هفت ماه طلایی، نه تنها از قافله عقب مانده، بلکه خود را در موقعیتی قرار داده که جبران آن در آینده، بسیار دشوار خواهد بود.
پرسش اینجاست که چرا مدیریت باشگاه، با وجود آگاهی از ضرورت انتخاب زودهنگام سرمربی و جذب بازیکنان کلیدی، به جای آن به توسعه بخشهای سیاسی و حقوقی پرداخته است؟ آیا این رویکرد، در راستای منافع بلندمدت باشگاه بوده یا صرفاً نتیجهای از تصمیمات لحظهای و بدون چشمانداز؟ استقلال، نه تنها زمان، بلکه شاید فرصتهای بزرگی را برای بازگشت به دوران اوج از دست داده است. آیا این هزینه، ارزش سرابی که طی هفت ماه گذشته تعقیب شد، را داشت؟