بررسی تاثیر اختلافات خانوادگی بر عملکرد کارکنان در سازمان ها

مواجه شدن با کارمندانی که در زمان انجام کار از شرایط روحی مناسبی برخوردار نیستند همواره به عنوان یکی از دغدغه های مهم مدیران مطرح است، زیرا این موضوع سبب اختلال در عملکرد آنها می شود.

به گزارش اینتیتر، اغلب ما در قامت ارباب رجوع روزانه به سازمان ها و شرکت های مختلفی مراجعه می کنیم و گاهی اوقات با کارمندانی رو به رو می شویم که از چهره آنها مشخص است، در شرایط روحی مناسبی قرار ندارند و این موضوع عملکرد آنها را تحت تاثیر قرار داده است. حتی گاهی اوقات متوجه این موضوع در همکاران خود می شویم و اکثر اوقات نیز از آنها سوال میکنیم، آیا اتفاقی افتاده است؟ و آنها سعی میکنند با پاسخ های کوتاه و مبهم صحبت درباره این موضوع را به پایان برسانند.

بیشتر بخوانید:

روانشناسان ریشه های اصلی به وجود آمدن اختلافات خانوادگی را به سه دسته تقسیم می کنند که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم:

اولین و تاثیرگذارترین دلیل، وجود مشکلات مالی به دلیل عدم تامین نیازهای خانواده به وسیله حقوق دریافتی افراد است.

دومین عامل اصلی اختلافات خانوادگی، اعتیاد است که گرفتاری هر یک از اعضای خانواده باعث بروز مشکلات جدی برای سایر اعضا می شود.

همچنین از خیانت زوجین نیز به عنوان یکی از عوامل بروز اختلافات خانوادگی یاد میشود.

وجود اختلافات خانوادگی در زندگی شخصی کارکنان سطوح مختلف سازمان موجب اخلال در عملکرد این افراد می شود. سازمان ها همواره سعی بر این دارند تا از سرمایه انسانی خود به عنوان یک مزیت رقابتی در بازار کار بهره ببرند و این موضوع مستلزم کارایی و اثربخشی بالای کارکنان است.

مدیران منابع انسانی در سازمان ها می کوشند تا با فراهم آوردن شرایط ایده آل اعم از :

  • سیستم پرداخت عادلانه
  • امکان یادگیری و استفاده از مهارت های جدید
  • تعادل در ساعات کاری کارمندان
  • ایجاد فرصت مشارکت در تصمیم گیری
  • فراهم آوردن امکانات و ابزارآلات ایمن و بهداشتی
  • و آماده سازی بستر رشد و پیشرفت کارکنان در سازمان

موجب افزایش انگیزه کارکنان برای ارائه عملکرد مطلوب در سازمان ها شوند. زیرا افزایش بهره وری نیروی انسانی موجب دستیابی هرچه بهتر سازمان ها به اهداف از پیش تعیین شده و هم چنین افزایش رضایت شغلی کارکنان می شود. ارائه عملکرد مناسب در یک شغل موجب ایجاد حس خودباوری و افزایش روحیه کارکنان شده و آنها را آماده بر عهده گرفتن مسئولیت های جدی تر میکند.

در ادامه مطلب به بررسی نقش اختلافات خانوادگی در کیفیت عملکرد و رفتارکارکنان در سازمان میپردازیم :

انگیزه پایین کارکنان، مشکلی واقعی و بزرگ برای یک مجموعه است و عملکرد این افراد کل مجموعه را تحت تاثیر قرار می دهد. زیرا این روحیه میتوانند یک معضل مسری باشد و روی کارکنان دیگر نیز تاثیر منفی بگذارد و سبب کاهش روحیه نیرو های کار در کل سازمان شود.

اختلافات خانوادگی به صورت مستقیم روی روحیه کارکنان سازمان تاثیر منفی می گذارد و می تواند موجب بروز مشکلاتی اعم از :

  • تاخیر و عدم اتمام پروژه ها در زمان مقرر
  • کاهش بهره وری افراد
  • عدم تعامل سازنده با همکاران
  • تزریق انرژی منفی و بی حوصلگی در محل کار
  • افزایش نرخ ترک خدمت
  • و عدم تمرکز بر وظایف شود

نشانه های زیادی وجود دارد تا مدیران بتوانند با اگاهی از آنها به وجود مشکلات شخصی در زندگی کارکنان خود پی ببرند. از مهم ترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

  • عدم همکاری در فعالیت هایی که تلاش و همت بیشتری را می طلبند
  • عدم تمایل به انجام وظایف اضافه
  • زود ترک کردن محل کار و غیبت های غیر موجه مکرر
  • طولانی شدن بیش از حد اوقات تنفس مانند صرف ناهار و نوشیدن چای
  • وجود رفتارهای تنش زا در مواجه با مشتریان و ارباب رجوع
  • بی توجهی به زمان تعیین شده برای تهیه و تنظیم گزارشات

گاهی اوقات این افراد به دلیل عدم در اختیار داشتن فرصت کافی به علت ساعت کاری طولانی حتی نمی توانند با مراجعه به روانشناس یا مشاور مشکلات خود را با آنها در میان بگذارند. در این زمان مدیران منابع انسانی به عنوان حامی اصلی کارکنان باید پا در میدان بگذارند و در گام نخست خود گوش شنوای این افراد در سازمان باشند. و در صورت لزوم آنها هستند که باید مراتب نیاز به یک روانشناس متخصص را در سازمان به اطلاع مدیران عالی رتبه برسانند. زیرا وجود فردی که کارکنان بتوانند به وی اعتماد کنند و با احساس امنیت به صحبت راجع به مشکلات خود با او بپردازند بسیار اهمیت دارد.

همانطور که وجود پزشکان در سازمان ها و کارخانه ها می تواند موجب ترمیم جسم کارکنان شود، وجود یک روانشناس کاربلد نیز موجب ترمیم روح کارکنان آسیب دیده می شود. از این نظر لازم است سازمان ها ، ادارات و شرکت ها مجهز به یک روانشناس باشند تا در صورت لزوم کارکنان بتوانند مشکلات خود را با وی در میان بگذارند. و یا حتی در مواردی برای دریافت دارو و درمان ، توسط روانشناس به روانپزشک ارجاع داده شوند. در این صورت بهره وری کارکنان افزایش یافته و مسیر پیشرفت سازمان ها هموار تر می شود.

نویسنده : امیر دادوند

اینتیتر را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

ممکن است شما دوست داشته باشید
1 نظر
  1. علی می گوید

    بسیار عالی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.